جدال نفس گیر مناظره اول انتخابات ریاست جمهوری که در لحظاتی همراه با تنش بود، واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی و میان فعالان سیاسی داشته است.
به گزارش فرارو، رصد شبکههای اجتماعی نشان میدهد، بسیار از مردم زمان استراحت عصر روز جمعه خود را به این جدال نفس گیر اختصاص داده اند.
فعالان سیاسی نیز واکنشهای مختلفی به مناظرهها داشتند. اصولگرا و اصلاح طلب هر یک به گونهای به آن نگاه کرده اند.
اما مناظره امروز چند نکته داشت که بیش از هر چیز دیگری مورد توجه قرار گرفت.
نکته اول؛ رویکرد تهاجمی قالیباف علیه دولت. او در تمام پاسخهای خود سعی کرد عملکرد دولت حسن روحانی را زیر سوال ببرد. قالیباف گویی فقط برای حمله به دولت وارد این انتخابات شده است. روش او انتحاری توصیف شده است.
نکته دوم؛ نحوه ورود اسحاق جهانگیری، نامزدهای منتقد دولت را به شدت غافلگیر کرد. شاید کسی تصورش را هم نمیکرد که جهانگیری مسلطتر از روحانی در پاسخ به انتقادات ظاهر شود. واکنشهای مردمی در فضای مجازی و افکار عمومی نشان میدهد اسحاق جهانگیری پدیده مناظره اول بوده است.
نکته سوم؛ تاکید محمد باقر قالیباف بر دو عدد ۹۶ و ۴ درصد. او در تمام مناظره سعی کرد این مسئله را جا بیاندازد ۴ درصد زالو صفت تلاش میکنند حقوق ۹۶ درصد دیگر را پایمال کنند. او دولت روحانی را دولت ۴۴ درصدیها خواند. پس از مناظره نیز حامیان قالیباف تلاش میکنند جنبش «۹۶ درصدی ها» را راه بیاندازند. تلاشی برای موج سازی در تبلیغات انتخاباتی.
نکته چهارم؛ ناکامی و کم فروغی ابراهیم رئیسی در مناظره ها. او تقریبا در هیچ چالشی حضور پیدا نکرد. شاید پس از جدال قالیباف با روحانی و جهانگیری از حمله به دولت و نامزدهای دولت منصرف شد. بسیاری از ناظران معتقدند با این مناظره احتمالا رئیسی از فرآیند انتخابات حذف شود. اصولگرایان نیز با این مناظره در یک دو راهی مهمی قرار گرفتهاند آن ها باید بین قالیباف و رئیسی یکی را انتخاب کنند.
نکته پنجم؛ از دید بسیاری از ناظران فضای مجازی قالیباف تلاش کرد روش احمدی نژاد در مناظرههای سال ۸۸ را در این مناظره به کار گیرد. او در تمام بحثها گارد حمله خود را رها نکرد و با پیش کشیدن بحث ۹۶ درصدیها و ۴۴ درصدیها در واقع همان حملات احمدی نژاد در مناظره به میرحسین موسوی و حمله به آیت الله هاشمی و ناطق نوری را بازآفرینی کرد. اما در پایان مناظره قالیباف با بیان جمله «با پدیدهای مواجه هستیم که به دوربین نگاه میکند و حرف دیگری میزند» که جمله مشهور میرحسین موسوی درباره سخنان احمدینژاد در مناظره معروف سال ۸۸ بود سعی کرد نشان دهد که نه تنها آرای احمدینژاد را میخواهد بلکه به دنبال جذب آرای موسوی هم هست. استفاده قالیباف از جمله موسوی بازخورد منفی زیادی در فضای مجازی داشته است. کاربری درباره قالیباف توئیت کرده است «قالیباف کپی کاری کرد. صدای میرحسین و سیمای احمدینژاد».
نکته ششم؛ حسن روحانی در این مناظره خیلی پر فروغ نبود به نظر میرسد تقسیم کاری میان او و جهانگیری صورت گرفته بود. روحانی فقط سعی کرد سه ادعای مستقیم قالیباف درباره سخنان خودش را تکذیب کند. به نظر میرسد او تلاش میکرد پرستیژ ریاست جمهوری را حفظ کند، اما در دقایقی با حملات بی امان قالیباف مجبور شد با او وارد مشاجره لفظی شود.
***
استراتژیهای انتخاباتی قالیباف!
مهران صولتی
محمدباقر قالیباف شب گذشته در قاب تلویزیون ظاهر شد و در مدت کمتر از یک ساعت از استراتژی های انتخاباتی خود رونمایی کرد! راهبردهایی که اگر چه آشکارا “احمدی نژادی” به نظر می رسید ولی همچنان می تواند برای بخش های فرودست جامعه جذابیت داشته باشد. مضافا بر اینکه سعی شد تا در زرورقی از آمار و ارقام هم پیچیده شود! مهمترین استراتژی های قالیباف در مبارزات انتخاباتی را می توان به شرح زیر فهرست کرد:
برگزیدن عنوان «دولت مردم»: قالیباف کوشید تا با نام بردن از مردم، نوعی احساس نزدیکی با توده را به جامعه القا کند. دولتی که قرار است فراتر از مرز بندی های سیاسی صرفا منافع عموم مردم را مورد توجه قرار دهد!
اقلیتی به نام چهار درصد: قالیباف برای نمایش ژست مردم خواهی از خود، نیازمند ساختن دشمن موهومی به نام؛ اقلیت چهار درصدی بود! اقلیتی که زالو صفتانه خون مردم را میمکند و توان خدمت رسانی از “دولت مردم” را سلب می کنند!
معرفی بانکها به عنوان دشمن: معمولا وجه مشترک تمام پوپولیست ها در سراسر جهان حمله به بانک ها است! نهادی که صرفا به انباشت پول می پردازد و از توزیع آن در جامعه جلوگیری می کند. نهادی که در ایران دیرکردهای غیر شرعی می گیرد و تولید کنندگان را به خاک سیاه می نشاند( روایت قالیباف از خودکشی تولید کننده ای که توان بازپرداخت اقساطش را نداشته است اوج مستند سازی وی به شمار می رفت!)
معرفی دولت به عنوان عامل ناکارآمدی: آخرین حلقه زنجیره هم ارزی وضع موجود دولت می باشد. قالیباف کوشید تا اقلیت چهار درصدی، بانک ها و بی توجهی به مردم را با ناکارامدی دولت روحانی پیوند زده و ” دولت مردم” را به عنوان منجی وضع موجود معرفی کند. دولتی که می کوشد تا شعار ” ما می توانیم” را محقق کند!
نکته پایانی: قالیباف اگر چه کوشید تا با دادن وعده های بزرگ از قبیل ایجاد پنج میلیون شغل و پرداخت یارانه به جویندگان کار، گام بلندتری را نسبت به وعده های کلی گویانه احمدی نژاد(و اینک رییسی!) بردارد ولی به همان اندازه خود را در موضع دشوارتری قرار داد( اقتصاددانان در روزهای آتی عملی نبودن این وعده ها را به جامعه اعلام می کنند!). برای ارزیابی موفقیت یا شکست استراتژی های انتخاباتی قالیباف باید همچنان منتظر بمانیم...
***
قالیباف؛ تنهایی دم مرگ و هویدایی خویشتنِ خویش
محمدباقر قالیباف امروز خویش بود و نمایش امروزش هویدایی خویشتن خویش. چهرهای نو، نایاب و البته حقیقی از قالیباف. محمدباقر قالیباف، ۸۴ که آمد برای ریاست جمهوری، «سردار خلبان دکتر شیک چشمآبی» بود؛ اشتباه کرد. او گمان میکرد اگر مشاوران مشاطهگرش او را شبیه به «سید محمد خاتمی» کنند، پیروز خواهد شد؛ اما «مردی از جنس مردم» شکستش داد.
۹۲ که آمد، شد «مدیر جهادی با لباسهای خاکی». او باز به دست مشاطهگران میخواست شبیه «مردی از جنس مردم» شود؛ اما اشتباه کرد. ذائقهٔ مردم عوض شده بود. باز شکست خورد. نه ۸۴ و نه ۹۲ او خودش نبود. نقاب داشت. ۹۲ اگر یادمان باشد، یکی از دلایل شکستش این بود که لحظهای «حسن روحانی» نقاب او را کنار زد و ماجرای «گازانبری» را گفت.
قالیباف ۹۶ خودش است. خود خودش. خشمگین است. اتهام نادرست میزند. میخواهد رقیبش را با هر ابزاری خرد کند. پس از رفتارهای نادرستش، لبخندی رضایتبخش کودکانه بر لبش مینشیند. این یک قالیباف حقیقی است. نقابها و مشاطهگران کنار رفتهاند.
قالیباف مرگ را درک کرده است؛ مرگ سیاسی را. مردم تهران که به آیتالله یزدی و آیت الله مصباح در انتخابات خبرگان رأی ندادند، مردم تهران که نتیجهٔ مجلس ۳۰-۰ کردند، به یاران او در شورای شهر رأی نخواهند داد و او دیگر شهردار نیست. در ریاستجمهوری هم شانس ندارد. او در جمنا چهارم شد. املاک نجومی و استخدام نجومی و پلاسکو به او ضربه زدند. حامیان سابقش از او رویگرداندهاند. احمد توکلی از او جدا میشود. اصولگرایان به سمت سید ابراهیم رئیسی رفتهاند. او بازنده بود و باز هم خواهد باخت؛ اما در جای دیگر هم پیروزی ندارد. ۹۲ اگر در ریاست جمهوری باخت، توانست شهرداری را حفظ کند؛ اما امروز او هر دو را از دسترفته خواهد دید. مرگ، انسان را خویشتن میکند؛ نقابها را کنار مینهد، تدلیس مشاطهگران را پاک میکند و خویشتنِ خویش را هویدا میکند. قالیباف امروز خودش بود. خودِ خودش. زندهباد مرگ، هویداگر خویشتنها.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید