رفتن به محتوای اصلی

تاریخ با شارلاتان ها، مفتری و دسیسه چین ها تسویه حساب می کند
28.01.2018 - 09:31

سپاه پاسداران این بار این جنبش را رنسانس آریایی نام نهاد و بسیاری از اعضا سپاه و گروه های
اطلاعاتی ( ساس) در پشت پرچم شیر و خورشید ایرانی هر روز فراخوان هایی برای بیرون کشیدن مردم به خیابانها می دادند تا به مقاصد خود دست یابند.
از آنطرف روحانی سودای مطرح کردن خود را در سطح بین الملل دارد و برای تحقق این آرمان از هر فرصتی بهره می برد تا به این هدف دست یابد ولی بهتر است کمی به شعارهای ملت با دقت توجه می کرد "اصلاح طلب، اصولگرا اینه تموم ماجرا"
او در مصاحبه خود با یک خبرگزاری خارجی اعلام کرد که با تغییر رهبری در دور بعدی مشکلات نظام مرتفع خواهد شد!
خیزش دی ماه ۹۶، خیزش زحمت کشان و رنجبران جامعه ای بود که برای احقاق حق مسلم خود نان و آزادی به خیابانها ریختند و با اینکه با سطح وسیع سرکوب مواجه شده و بسیاری از آنها به زندان های رژیم افتادند، ولی تصور اینکه این قیام سرکوب شد، تفکری بدور از خردوزری است. هر چند ملت ایران با سیستمی بسته و فاشیستی روبرو است که همچون بسیاری از دولت های فاشیستی جهانی، فقط یک شعار واحد دارند: مرگ بر عقل، زنده باد مرگ!
عصاره بینش راست رادیکالی از سیاست و جامعه در این تصور نهفته است که نه فرم و اصلاحات سیاسی اجتماعی بلکه خشونت و اعمال زور، راه حل نارضایتی سیاسی و معضلات اجتماعی است.
یک نگاه اجمالی به بعضی سخنان مطرح شده در سطح جامعه به خوبی نشان می دهد که تفکرات برتری طلبی آمیخته با توهم تا جایی پیش رفته که می پندارند طبقه ای که از لحاظ اقتصادی دست بالا را دارد ضرورتا از لحاظ سیاسی حاکمیت در چنگ اوست به همین دلیل سیستم نظام به سمت سرمایه داری انحصاری سوق پیدا کرده است. اصل ۴۴ و خصوصی سازی خود ادله ای برای اثبات این موضوع است.
با بررسی دولت های دنباله روی تفکرات فاشیستی می توان به این درک رسید که جنبش آنها فقط جنبشی تروریستی نظامی است نه جنبشی توده ای با ریشه های عمیق اجتماعی و پیش از آن که از طریق مسلحانه پیروز شود، از طریق سیاسی و ایديولوژیکی بر جنبش کارگری
پیروزی به دست آورده است.
_چرا سپاه پاسداران هر چند سال یکبار جنبشی را در کشور به راه انداخته و سرکوب می کند؟
سالهاست که جمهوری اسلامی پروژه خیزش و سرکوب را بر روی ملت ایران پیاده کرده و این پروژه بتوسط خاتمی در ایران شروع شد و اولین سرکوب در سال ۷۷ به طور علنی آغاز شد.
جنبش کارگری در سال ۷۷ نیز فراز و فرودهای زیادی را از سر گذراند. طبقه کارگر به ویژه از ناحیه فشارهای اقتصادی کمرشکنی که سرمایه‌داران بر گرده او تحمیل کردند، سال بس دشواری را پشت سر گذاشت. به رغم تعرض و شبیخون آشکار سرمایه‌داران و دولت به زندگی و معیشت کارگران، به رغم مشکلات و موانع عدیده‌ای که بر سر راه مبارزات کارگری ایجاد کردند، مبارزات کارگری در اشکال و شیوه‌های مختلف و متنوعی ادامه یافت و کارگران برای دست‌یابی به مطالبات خود در ابعادی وسیع و گسترده به میدان آمدند و به مبارزه و اعتراض دست زدند...
_جنبش سبز
در سال ۸۸ میر حسین موسوی از جناح اصلاح طلبان به حمایت خاتمی، جنبشی را به راه انداخت که از آن بعنوان جنبش سبز یاد می شود. این جنبش رنگی، جنبشی بود که از خارج از ایران به تقلید از جنبش های رنگی دیگر کشورها در ایران نیز مورد آزمون و خطا قرار گرفت تا سوپاپ انفجار جمهوری اسلامی کشیده شده، بسیاری از مخالفان نظام جمهوری اسلامی در ایران دستگیر، بسیاری از ایران متواری و به مدت هشت تا ده سال دیگر برای استمرار رژیم در ایران وقت بخرند.
و حال قیام دی ماه ۹۶
چنین می توان استنباط کرد که مغز متفکر نظام جمهوری اسلامی، گروهی است که از خارج از ایران هدایت می شود. آنها می دانند که مردم دیگر خواهان نظام جمهوری اسلامی در ایران نیستند ولی برای خرید وقت اضافی برای پیاده کردن مقاصد خود در سطح منطقه نیازمند فرد یا افرادی جدید هستند، اینبار نمی توانستند از اصلاح طلبان داخلی استفاده نمایند زیرا به درستی مردم به این امر واقف شده اند که اصلاح طلب بخشی از خود نظام است که هر گاه نظام از دستیابی به اهداف خود مستأصل می شود این گروه ساخته دست جمهوری اسلامی را وارد کارزار سیاسی می کند تا بعنوان سوپاپ اطمینانی برای بقای نظام باشد.
در جنبش اخیر از پرچم شیر و خورشید ایرانی استفاده کردند و حتی عوامل نظام تا جایی پیش رفتند که کلید این خیزش از مشهد خورده و در مسجد گوهرشاد مشهد شعار " رضا شاه روحت شاد را سر دادند!"
_چرا عوامل رژیم جمهوری اسلامی اینبار از  فرزند شاه مخلوع به نفع خود  استفاده کردند؟

شاید مهمترین دلیل دلزدگی مردم از نظام باشد و رژیم واقف است که ملت ایرانی، ملتی احساسی هستند و البته مردم ایران همیشه در طی تاریخ به وضوح ثابت کرده اند که تمایل به عقب گرد سیاسی دارند تا اینکه بخواهند ریسک کرده و نوعی از نظام جدید را برگزینند که شاید پاسخگوی حل بحران در کشور باشد و البته بسیاری سودای بازگشتن به دوران سلطنت و پادشاهی را هنوز در سر دارند.

حال آنسوی ماجرا در خارج از ایران را بررسی می کنیم:

در این بین افرادی با اسامی مختلف مردم را ترغیب به تظاهرات، آتش زدن ماشین ها، ضرب و شتم افراد داخل نظام می کردند. در اینجا این سوال پیش می آید که این افراد که تعدادی از آنها در داخل نظام فعالیت داشته و به خارج کشور آمده و در کشورهای عربی و یا آمریکا و... برنامه اجرا می کنند، چه هدفی را از اجرای این برنامه های از قبل تعبیه شده دنبال می کنند؟
پاسخی شفاف تر از این نمی توان یافت که عوامل رژیم چه در داخل و چه در خارج از کشور فقط بدنبال شناسایی اشخاصی هستند که مخالف نظام می باشند و بالطبع این افراد و شبکه های تلویزیونی با اجرای برنامه های مثلا سیاسی! جوانی که خونش به جوش آمده را به خیابان ها می کشانند تا با انجام اعمالی همچون آتش زدن ماشین ها و یا ضرب و شتم عمال رژیم، باعث دستگیری آنها شوند. عوامل رژیم به هر روی بدنبال پیدا کردن افراد مخالف بیشتر و سرکوب فراگیر هستند تا به مدت هشت تا ده سال دیگر بتوانند برای رژیم فاشیستی_ مذهبی جمهوری اسلامی یک بازه زمانه جدید 

را برای پیاده کردن اهداف بلند مدت فراهم سازند.
بسیاری از این افراد فراخوان هایی برای دعوت ملت به تحصن و تظاهرات در روز ۲۲ بهمن می دهند. 

_چرا این افراد روز ۲۲ بهمن را انتخاب کردند؟
روز ۲۲ بهمن نماد جمهوری اسلامی برای نمایش قدرت در سطح بین الملل است، در روز بیست و دوم بهمن تلویزیون ها و خبرگزاری های خارجی برای تهیه گزارش هر ساله به ایران می آیند و این بهانه خوبی برای جمهوری اسلامی برای نمایش قدرت دوباره خود خواهد شد.
چرا اشخاصی که فراخوان به ۲۲ بهمن می دهند تاریخ این فراخوان را به ۱۰ بهمن که "جشن سده" که جشنی ایرانی و باستانی است نمی دهند؟
جمهوری اسلامی دوران پایانی خود را می گذراند و در این بین افراد و گروه هایی که نفع خود را در پابرجایی این نظام می بینند، احساس خطر کرده و به تکاپو افتاده تا به هر روی نظام را پابرجا نگه داشته و سرکوب ها به طور ممتد انجام پذیرد.

البته نباید فراموش کرد که سپاه پاسداران تمایل شدیدی به کودتا و اعلان حکومت اسلامی دارد و با بررسی پروسه ی خیزش و سرکوب از سال ۷۷ تا به امروز این امر را می توان حس کرد. جنگ قدرت بین دو حزب اصولگرا و اصلاح طلب داخلی برای رسیدن قدرت باعث شد تا ملتی که از سال ۵۷ تا به امروز فقط بهای سیاست های شکست خورده رژیم را پرداخته کمی آگاه شده و خواهان تغییر نظام شود ولی نبود یک رهبر و آلترناتیو باعث سرکوب این خیزش های مردمی می شود.
در این برهه زمانی بهتر است ملت ایران به این درک سیاسی از خواسته بر حق خود که همان براندازی نظام می باشد، رسیده و همزمان برای آینده سیاسی کشور تصمیم گیری نهایی نمایند. در این بین ملت بهتر است این مهم را نیز در نظر داشته باشد که بین بد و بدتر مثل گذشته بد را انتخاب نکرده و از تاریخ درس بگیرد.

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آتوسا نجف لوی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.