رفتن به محتوای اصلی

دموکراسی یا جمهوریت و یا دیگر چی؟
15.07.2018 - 15:02

میدانیم ارسطو میانه خوبی با نظامی دموکراسی زمان خویش نداشت. افلاطون خواهان نظام جمهوریت بود و او هم میانه خوبی با دموکراسی نداشت. مدینه فاضله ای که افلاطون آن را ترسیم میکرد، در خیلی از زمینه ها به نحوی الگوی خشنی از نظام اشتراکی بود. در نظام جمهوری وی بهتر است شاهان فیلسوف و یا فیلسوفان، سیاستمدار و قدرتمدار جامعه باشند. در این زمینه ارسطو تحلیل های جامع تری انجام داده و اشکال مختلف نظام های سیاسی حکومت را حدود دوهزار و چهارصد سال پیش در حد توان خویش به نصویر کشیده است، که هنوز به میزان قدرتمندی مورد استفاده جامعه بشری قرار میگیرد. وی این نظام ها را چنین تقسیم بندی میکند.
تک نفری چند نفری اجتماعی

 

اجتماعی

چند نفری

تک نفری

 

پالیتی

الیگارشی

دیکتاتوری

منافع شخصی

دموکراسی

اریستوکراسی

مونارشی

منافع مردمی

 

ارسطو انواع نظام های سیاسی را اینطور دسته بندی میکند. قدرت سیاسی در جامعه یا در دست یک نفر، یا دسته ای کوچک چند نفری و یا جامعه و نمایندگان انتخابی جامعه خواهد بود. بر اساس این دسته بندیها، نهاد قدرتمدار سیاسی یا جامعه را در راستای تامین منافع مردمی، و یا منافع شخصی خویش هدایت و اداره خواهند کرد. او به این ترتین این دسته بندیهای را به دیکتاتوری – مونارشی، الیگارشی – اریستوکراسی و بالاخره پالیتی – دموکراسی تقیسم بندی میکند. در این ساختاربندی ارسطو جایگاهی برای جمهوریت افلاطون مشاهده نمیگردد.
افلاطون بعد از شکست آتن از اسپارت، چندین سال به جنوب ایتالیا مسافرت کرد. او از یک نظر شکست آتن را به منزله شکست دموکراسی ارزیابی میکرد. از نظر وی دموکراسی درجامعه بر اساس نظریات پوپولیستی توده های مردم که بوسیله انواع مختلف نفوذها ، تاثیرات و دخالت ها میتواند تغییر کند، نمیتواند اداره بشود. دموکراسی فقط حکومت ها را بر اساس موقعیت ویژه افکار عمومی مردم در مقطع مشخص زمانی برآمد کرده و نمایندگان سیاسی ویژه ای را بر سرکار میاورد تا در کوتاه مدت بتواند به نیازهای برنامه ای زمان خویش پاسخگو باشد. این نظام نمیتواند بصورتی محکم و استوار بر پایه های برنامه ریزی بلند مدت و بر بنیان های استوار پایه ریزی گردد.
افکار عمومی مردم تحت تاثیر نیازها، غرایض، هوس ها و جاه طلبی های آنها میتواند از طرف خود و دیگران مورد تاثیر قرار بگیرد. جمهوریت باید مدافع عدالت همگانی بوده و عرصه حیات هارمونیک تمام اقشار و طیف های اجتماعی در کنار همدیگر را تامین نماید. عدالت یعنی حرمت به حقوق غیر خودی. از این نظر است که جمهوریت افلاطون توسط نخبگان و فیلسوفانی اداره میگردد که باید ویژگیهای چندی در خود داشته باشند. این ویژگیها به ترتیب شامل الف – عدالت به منزله ارتقاع و شکوفائی حد اکثر پتانسیل های انسانی طیف های مختلف اجتماعی میباشد. ب – رهبران جامعه باید معتقد به ارزش ها و آرمان های والای انسانی (ویرچو) باشند. ج – آنها باید دارای جسارت و شهامت لازم جهت پیاده کردن اهداف و برنامه های خویش باشند. پ – افراد متزلزلی نباشند که تحت تاثیر هوس ها و منافع شخصی قرار بگیرند.
از صحبت های انتزاعی ارسطو و افلاطون کمی بیرون بیائیم و نظری بر جوامع اطراف بیاندازیم. کشور انگلستان را در نظر گرفته و آن را با مدل ارسطوئی مورد مقایسه قرار دهیم. آنها هنوز مجلس ملی و کنگره نمایندگان انتخابی مردم را "خانه عوام" ( هاوس آو کامانز)، با ادبیات التصادقی زمان های برده داری و فئودالی می نامند، که امروز مثلا مهد دموکراسی و ابراز اراده مردمی میباشد. در کنار آن مجلس کوچکتر دیگری که از "نخبگان" تشکیل میگردد را بنام "خانه اربابان" یا (هاوس آو لوردز) مینامند که همانند مجلس اریستوکرات ها می باشد. میدانیم که در راس نهادهای سیاسی انگلستان، حاکمیت سلطنت یا "مونارشی" قرار دارد. جای تعجب نمیباشد که در مکتب فلسفه سیاسی انگلیسی قرن شانزده ما از یک طرف "جان لاک" را داریم که از آزادیهای فردی در مالکیت و تعیین سرنوشت خویش "دموکراسی" دفاع میکند هستیم، از طرف دیگر با "توماس هابس" که خواهان حفظ نظام قدرتمند سلطنتی "مونارشی" جهت تامین امنیت کلیت کشور است میباشیم. آیا در انگلستان هم عوام، هم اربابان و برگزیدگان و هم سلطنت در جایگاه خویش و در تکمیل همدیگر اعمال قدرت میکنند؟ یا اینکه به قول میشل فوکو، مراکز اصلی و ثقل قدرت را باید در جاهای دیگری جستجو کرد؟
جمهوری اسلامی ایران هم "مجلس خبرگان" خود را تشکیل داده است و هم "شورای تشخیص مصلحت نظام" را. آیا این مدل الگوبرداری کمدی و طنزی از مدل جمهوریت افلاطون نمیباشد که در آن نخبگان دگم ایدئولوژیک اسلامی در راس قدرت سیاسی قرار میگیرند؟ بلکه هم الگوئی کمدی از اریستوکراسی یا الیگارشی جمهوری اسلامی ایران باشند. اپوزیسیون ترقیخواه و آزاده ایران برای دوران گذار به بعد از عبور از جمهوری اسلامی ایران خواهان تشکیل "مجلس موسسان" خویش جهت تنظیم قانون اساسی جدید میباشد. آیا این مجلس موسسان یک نوعی از الگوبرداری کوتاه مدت از مدل جمهوریت افلاطونی نمیباشد؟
دوباره نظری بر ایران بیاندازیم. ایا میتوان حاکمیت ولایت فقیه در ایران را به نوعی دیکتاتوری اتوکراتیک تک نفره مقایسه کرد؟ یا اینکه مرکز اصلی قدرت در ایران دست الیگارشی دست چین شده ای از سرداران سپاه، روحانیون و بازاریان دست چین شده میباشد که ولی فقیه هم بعنوان عضوی از این مجموعه و ایدئولوق و سمبل آن عمل میکند.
اگر نظری بر ارزش های نظامی جمهوریت افلاطونی، یعنی عدالت، رهبری انسان های باورمند به ارزش های والای انسانی، جسارت و شهامت در پیاده کردن این ارمان ها بیاندازیم، آیا احزاب سیاسی ترقیخواه و آزاده به منزله آکادمی تربیت چنین افراد و نظامی نمیباشند؟
گرچه هم جمهوریت زمان افلاطون و هم دموکراسی زمان ارسطو با زمان امروز تفاوت های اساسی دارند، اما ما شاهد آن بوده و هستیم که نظام سیاسی را که ما آن را دموکراسی مینامیم دارای اشکالات جدی میباشد. این نظام میتواند به انتخاب شدن و بر سر کار آمدن هیتلر ها، دونالد ترامپ ها، اردوغان ها و افراد مشابه آنها منجر گردد. از طرف دیگر جمهوریت افلاطون در شکل جدی و کمی افراطی آن میتواند به دیکتاتوری های مشابه حاکمیت خشن کلیسا در قرون وسطی و ولایت فقیه امروزین در ایران و حتی نظام دیکتاتوری کمونیستی گذشته در کشورهای اروپای شرقی منجر گردد.
امروز در جامعه ای ترکیب شده از کودکان، جوانان، میان سالان و مسن ها از یک طرف، پیشه وران، کارگران، دهقانان، کسبه، ملیت ها و ادیان مختلف، زنان، مردان، سرمایه داران و تکنوکرات ها و بوروکرات ها و روشنفکران، نظام مبتنی بر عدالت را که در آن هر کس یا گروه اجتماعی خواهان تحقق حقوق طبیعی غیر خودی ها و خودیها میباشد راچگونه میتوان تعریف کرد؟ در این روند پیشبرد عدالت، دادخواهی، ترقی و تعالی پتانسیل های انسانی؛ احزاب سیاسی ترقیخواه، سندیکاها، اتحادیه ها، تعاونیها ، موسسات غیر انتفاعی، نهادهای ورزشی و هنری، انجمن ها و غیره چه نقش هائی را میتوانند ایفا نمایند؟ گرچه این موسسات بوسیله اساسنامه و مرامنامه های داخلی خویش به موازات قوانین جاری در کشور اداره میشوند، چگونه میشود از شکل گیری قطب های الیگارشی قدرت در درون آنها جلوگیری کرد تا این ساختارهای مدنی و مردمی از درون خویش دچار پوسیدگی نگردند و در شرایط پویائی و پالایش مستمر به رشد و حیات متعالی خویش ادامه دهند.
ما گاها هنوز همچنان الگوهائی را که به درستی تجربه ارزشمند تمدنی بشری میباشند، کپی کرده و بدون اینکه به خود اجازه دهیم آنها را مشمول تکامل تاریخی دانسته، زیر ذره بین گرفته و مورد نقد دیالکتیکی قرار دهیم، به تکرار و بازتولید آنها میپردازیم. در دنیای دیجیتال امروزی که انسان ها در مقیاس بین المللی و بصورتی مداوم در حال تبادلات ارتباطی میباشند، در دنیائی که دیگر بشریت هرچه بیشتر به این نتیجه نزدیک تر میگردد که نه تنها نظام مصرف گرایانه، سودجویانه و استثمارگرایانه سرمایه داری با استقرار برده داری مدرن و ناپیدای خویش نه تنها در راستای نابودی طبیعی کره زمین حرکت میکند، بلکه دیگر قادر به رفع تبعیضات جنسی، طبقاتی و ملی و غیره نیز نمیباشد، ارزش ها، مدل ها، نظام های اداری و ساختارهای نوین جامعه مدنی بالنده امروزی باید چه ویژگیهائی را داشته باشند تا اینکه بتوانند در راستای زایش روایت نوین انسان مدرن قرن بیست و یکم حرکت کرده و فصل نوین تاریخ بشریت را رقم بزنند.
در این روند فورمولبندی مونتسکیو از نظر تقیسم قوای کشوری میان قوای مقننه، قضائیه و مجریه و اداره نظام کشوری بر پایه های قوانین مدنی فقط بخش کوچکی از تصویر عمومی را تشکیل میدهند. پویائی، شکوفائی و تعالی علمی، فرهنگی ، مدنی و دیگر پتانسیل های حیات انسانی طبیعی در دنیای امروز در وحله اول نیاز به عبور از نظام هائی مانند جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و به زیر کشیدن حاکمیت نظام سیاسی اقتصادی نئولیبرالی امپریالیستی از طرف دیگر و دفن آنها در تاریخ گذشته های بشریت میباشند.
دنیز ایشچی
14-07-2018

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دنیز ایشچی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.