رفتن به محتوای اصلی

دین دولتی، منشأ فساد ها، تضادها
20.10.2018 - 22:23

سرمایه ی بی وطن و دین های دولتی وابسته به آن
موجودیت سرمایه سالاران داخلی کشورها و سرکردگی جهانی نئولیبرالیسم آن قرن هاست نتوانسته و نمی تواند بدون ترفند ناسیونالیسم و شوینیسم از یکسو، همکاری و همبستگی با ادیان و مذاهب از دیگرسو توانائی شکننده خود را از گزند مبارزه نان و کار و آزادی کارگران و زحمتکشان و آسیب دیدگان میانی جوامع از بهره کشی بسادگی برهاند. چراکه سمتگیری بسوی کار ارزان ملت ها و محصول رقابت در سیستم سرمایه داری ملی و فراملی نشان داده که ساختار انباشت ثروت بسود رشد سالم بازار و برابر ملت ها نبوده و نمی تواند باشد. همین پاشنه آشیل بویژه، ناگزیر همبستگی اش با فناتیسم ریاکار و رنگین می باشد تا او بتوانند کارگران وابسته به مزد را با توهم به یاری ادیان بهتر بگرد اهداف هردوسو (دین و سرمایه) بچرخاند و تاکنون بخوبی هم چرخانده است. همچنین فرهنگ کالائی و سودِ به هر قیمت و دزدی ارزش افزوده و تلنبار بیمارگونه ثروت برای یک مشت انگل، نه تنها به ابعاد میلیاردی بیکاران و گرسنگان بیدادرس افزوده، همچنین توانسته با دامن زدن به بنیادگرائی های فرقه ای و تحریک ناسیونالیسم برتریجو، راسیسم ضدبشری را همه جا چاق و چله کرده و توده ها را وارد جنگ ملی مذهبی کند. و در کنار آن میلیتاریسم اش نیز موفق به نابودکردن منابع محیط زیست و زیست محیطی، تباه ساختن شالوده ی طبیعت و منابع انرژی زای آن نیز انجامیده است. و برای همین ویرانی ها و آسیب های کلان، هیچ جریانی از امپریالیسم آمریکا تا دیگر دول چپاولگر پاسخگوی چرائی رشد بیکاری ها، ژرفش تنگدستی ها، و ناتوانی نیروی کار در جنگ طبقاتی که نه، بل بخاطر فقر و بیکاری هم نیست. وزهمینرو اشکال " سرمایه سالاری" کنونی، جز دشمن ایده های انسانمدار، توانایی های مترقی تر و انسانی و راهبرتر نبوده و نیست. و همچنان ساختار سرمایه ناچار می باشد برای جبران ناتوانائی های ذاتی و بحران هایش پیوسته به دین ها و اتنیک های دولتی و دشمنی افکن پناه برد؛ که همیشه برده، ولی دیریست با پیدائی داعش شیعی و سنی دیگر در این دسیسه ها چندان موفق نبوده و نیست. زیراکه هیچکدام از این دئولت های دینی و راسیستی و در بخشی هم قومی نتوانسته است به لحاظ سیاسی ثبات سرمایه گلوبال و داخلی را در حوزه سیاسی حفظ کند. بلکه بیشتر آنها در چرخه ی گردش نابرابر "سود پولی" پیاپی آسیب دیده و چالش و ستیز اجتماعی را در داخل کشورها برانگیخته و نیروی کار و زحمت را یکراست دشمن سیستم سرمایه سالاری کرده است.
بویژه در ایران ویرانشده ملائی ما آنهم با پیدایش عروسک فریبنده خمینی نه تنها نان و آب و کار و آزادی به تاراج رفت، همزمان طبقه کارگر و توده های سرکوبشده و وامانده از چپاول اسلامگرایان اکثریت شان خانه خراب شدند و پس از 4 دهه بردباری کشنده آنان بخوبی پی به هموندی دین و سرمایه بردند و با پوست و استخوان خویش دریافتند که دین و رحمت الهی جز دکان و پناهگاهی ایده آل برای دینمداران نبوده و نیست. همچنانکه این همبستگی "سرمایه و دین" آشکارا چهره ی پلید خود را از افغانستان و تبهکاری طالبان ها و القاعده ها گرفته، تا داعش های فاشیست شیعه سنی و...همگی با پشتیبانی امپریالیسم آمریکا و شرکایش در سطح خاورمیانه و علیه سوسیالیسم و چپ جان دوباره ای یافتند و بی رحمانه بجان دار و ندار مردم کار افتادند. ترس سرمایه از جنبش و خیزش برابریخواهی و کمونیسم ستیزی او ایجاب کرده و هنوز می کند تا در همه جای گیتی نفوذ نادانی، واپس ماندگی و ناداشتگی های مالی و عقلی بر شکوفائی خردجمعی نوع بشر حاکم شود و به تبع آن بتواند میلیون‌ ها مسلمان گرسنه و آسیبدیده را ناچار و متوهم به عضویت در جنبش‌ های اسلامگرای سنی شیعی کرده و آنان را در پی گستراندن خلافت های فاسد "عثمانی صفوی" مفت بدور رویاهای پوچ بگرداند و گردانده، و از آن بسی ناگوارتر بنام مذهب الهی تر خود، مومنان هردوگروه را رودرروی هم قراردهد و بشکل هولناکی بارها قرارداده است و امپریالیست ها در آن میان هم کیف و هم سود خود را از جنگ شیعی سنی 14 قرنی برده و می برند.
بدنیست در همین فاصله ی کوتاه از نمونه برجسته ی فریبکارانه و نابودشده بهار عرب بگویم که چگونه تلاش‌های جانفشانانه مردم مصر و خیانت نود ساله جنبش اخوان المسلمین برای برپایی خلافت اسلامی خود مبارزه ی توده ها و کارگران آن کشور را به تباهی برد و دوباره آنان را به فرجام تلخ کنونی توسط حکومت نظامی دست نشانده ی آمریکا کشاند. کوچکترین پیامد خودرائی خودکامگی مرسی و جریانش این بود که در پهنه سیاسی تیغ زورمداران نظامی را در داخل کشور و منطقه تیز‌تر کرد و همچنین پایه های استبداد نظامی متلاشی شده را استوار‌تر ساخت. همان که آمریکای تبهکار و یارانش این روزها در غرب می خواستند و می خواهندشد. در این دیپلماسی هذفمند غربی هم بهار عرب شکست خورد؛ هم حکومت نظامی رل جانبداری مذهبی را بکام خویش در برگرفت؛ و هم اخوانی های تندرو را در ترشی خواباند تاکه برای روزمبادا آماده باشند و بکارش گرفته شوند، همه ی این برنامه ها با تجربه از پیدایش داعش ها طراحی شد و جز بسود دولت وابسته و سرکردگانش نبود. امپریالیسم آمریکا پس از نمکدان شکنی خمینی و دنباله روان آن، دیریست خود را متقاعد کرده که با تقویت بنیادگرائی و همزمان مطیع ساختن دولت های آنها دست به تعادل سیاسی و ثبات اقتصادی جهانی اش برد. وز همینرو بجای پرورش و تن دادن به بربریت داعش های شیعی سنی، بدنبال جایگزین کردن حکومت‌هایی دینی میانه روست؛ هدفی که در چشم انداز فردای دولت های دینی ست. زیراکه: انگونه که سه امپراتوری های دینی‌ پیشین و خصوصا عثمانی صفوی بودند برای سرمایه ی بحرانزده ی جایز امروز سازگارنیست. اروپا پیش از انقلاب فرانسه بارها و بسختی تجربه ناگوار چشیده اند و شگفت انگیرمی باشد که همچنان می خواهند بساط ولایت خامنه ای و دیگران در منطقه پایدار باشد!؟ حکومت های خودکامه ایکه همگی بسیار خشونتجو، فناتیک و ناسازگار با حقوق ناچیز شهروندی بوده، و برابر پیشرفت علمی و اصول پایه انسانمداری ایستاده اند. همانگونه که همه ی سران اسلامی ایران و منطقه هنوز هم نمی‌توانند تن به استقلال اراده توده ای دهند و در راه رهائی انسان نوعی و بسود بشریت فرامذهبی نقش‌آفرینی سازنده کرده و در پیدائی فردای بهتر سهمی بگیرند.
نتیجه کوتاهی از مقاله بگیرم: من کمونیست و سرنگونی خواه و مخالف دولتِ دینی و بی گمان سکولار مواضع ام روشن هست، اینجا هدف نگاهم بیشتر بسوی خود مردم مسلمان فریبخورده می باشد که از سران حکومت تا پائین ترین ملاها و مکلاها همگی و یکدست آنان در پشت واژه ی خدا و اسلام پنهان شده و بهترین فرصت های چپاول و اشرافیت را با همین اهرم حکومت الهی بسادگی بچنگ کشیده اند در شرایطی که بیش از نیمی از نیروی کارمزد در زیر خط گرسنگی می باشند. و این حکومت ولائی در این 40 سال بروشنی نشان داد که او جز (( دلال فقر، فساد، چپاول، مافیابازی، برابری ستیزی، ترویج فحشا، تشدید اعتیادها، دشمنی افکنی ها، ستیزهای اجتماعی، دیگران ستیزی ها، مشوق جنگ فرقه ای، گرگان درنده ی حقوق بشر، مادر اعدام و کشتارهای فله ای، زن ترسی و مخالف برابری زن و مرد، دشمنی سازش ناپذیر با علوم انسانی و پایه ای، و ده های تبهکاری های سیستماتیک و هراسناک غیراخلاقی نبوده و گرانندگان باورمندش به به اصطلاح عدل علی، علاوه بر تصاحب ثروت ملی و تسخیر سیاست کلان، آنان بهترین یاور بهره کشان سرمایه سالاری نئولیبرال بوده اند. این رژیم در راستای استقرار نظام سیاسیِ مذهبیِ خود مبتنی بر اراده "ولی فقیه مطلق و مذهب شیعی" کمترین باور به خواست نانِ نان آوران خود و ارزش های مستقل حقوق بشری کارگران نداشته و بهره‌ اندکی از انسانسالاری آزاد نبرده است. همزمان این رژیم فردی و مذهبی جز بسود الیت صاحب سرمایه، هرگز بازتابی زندگی بخش برای کارگران و مزدبگیران نداشته است. بنابرین هردوی گروه وابستگان مذهبی شیعی و سنی شایسته و بایسته است که از گذشته های سیاه استبداد خلافتی و جنایت های خونین کل رژیم اسلامی و باور به وعده های فریبکارانه آخوندها یکبار برای همیشه درس عبرت گرفته و دیگر در راه ملایان پی زندگی تباهشده خویش نگردند و پیش از همه بدانند که هیچ سیاست و حکومتی که بر ساختار بهره کشی سرمایه سالارانه ایستاده باشد نمی تواند بسود کارگر و مزد عادلانه او باشد! همچنین بدانند که این حکومت ها نه کامل و مفید . نه که اصلا می توانند بسود اینک و آینده کارگران باشند؛ چه رسد به این بساط پست و پلید و دیکتاتور و غارتگر و یاورِ سرمایه! در ایران ما ملیت ها، کارگران آنها و توده های بیکار و گرسنه دیدند که اسلام و حکومت اش جز بهشت بر روی زمین برای خدامداران، و جهنم واقعی برای مزدبگیران و تنگدستان و آزادگان بیش نبوده و نیست و اراده سیاسی و اقتصادی آنها بدون کوچکترین حقی چندین دهه راه سردمداری و سرکشی های سران شیعی را بسان همدران سلفی زده ی سعودی ها بی هوده پیموده و نباید بیش از این علیه حق زندگی خود در وادی پرت ولائی و بدفرجامی ره بپیماید. این روزها جدل ِ دغل بر سر رد حکومت ولائی کوس بلند برآورده در حالیکه کارگران و مردم سرنگونی خواه کلیت دین دولتی را با شعار اصلاحطلب اصولگرا دیگر تمامه ماجرا می خواهند، و براستی هم "دیگه تمومه ماجرا" و ما می باید با همه ی توانمان بیش از همه در این راه و مسیر سرنگونی کلیت دین دولتی که مانع فراروئی ما بسوی فردای نان و کار و آزادی ست تلاش کنیم.
بهنام چنگائی 28 مهر 1397

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.