رفتن به محتوای اصلی

استقراء ناقص دوستان
13.10.2011 - 12:50

استقراء ناقص Induction incomplete : وقتی به" افراد نامعدود" توجه میکنیم و تعدادی از آنها را به "صفتی" مثلاً « انسان ستیز» یا « راسیست یا شیعه یا حامی دیکتاتور یا شونیست» و ما نند اینها متصف میکنیم یعنی به " حکمی" میرسیم و آنرا تعمیم داده میگوییم همه « افراد نامعدود» یا همه افراد کلی- چه آنها که مورد بررسی ما بوده اند و چه آنها که بررسی نشده اند- مالک آن صفت هستند ، متدعمل و استنتاج ما متضمن استقراء ناقص است. با وجود یک استثنا حکم کلی ما نقض میشود. در استقراء تام افراد یا چیزها معدو د و محصور انتخاب میشوند و با بررسی یک یک آنها به حکم کلی میرسیم؛ که ممکن است درست باشد و ممکن است نباشد.

حکم کلی" وقتی درست است که نقض نشود. حکم « هیچ چیز نمی‌تواند سریع‌تر از نور حرکت کند.» تا کنون صادق است. ولی اخیراً ادعا شده :« نوترینو سریعتر از نور حرکت میکند.». اگر صحت این حکم توسط علم تأیید شود حکم نخست باطل است. « ایرانیان دروغگو هستند». با وجود یک ایرانی راستگو این حکم باطل است. «ایرانیان از اعراب نفرت دارند». با وجود یک ایرانی که اعراب را دوست دارد این حکم باطل است. « فارسها راسیست هستند». با وجود یک فارس غیر راسیست این حکم باطل است. احکام و گزاره های دیگری را هم میتوان مثال زد که به همین روش درستی و نادرستی آنها معلوم میشود. برای اجتناب از این اشتباه - صدور احکام کلی - حکم جزیی و فردی به کار میبرند. حکم جزیی:« بعضی از ایرانیان دروغگو یا راسیست هستند». حکم فردی :« احمدی نژاد بیشترمواقع دروغگوست». این متد منطقی متأسفانه در نظریات آقای هادی صوفی زاده و آقای تبریزلی سیامک رعایت نشده است. همین طور نویسندگان و سیاستمداران خارجی که در مورد ایرانیان اظهار نظر کرده اند کوچکترین توجهی به این شیوه منطق نداشته اند. عوامانه سخن گفته و نوشته اند. حکم کلی:« ملت مسئول دیکتاتوری حاکم است» . با وجود یک نفر که مخالف دیکتاتوری حاکم بوده و یا هست ، حکم باطل میشود. حکم جزیی: « بعضی از افراد ملت یا بخشی از ملت مسئول دیکتاتوری حاکم است». حکم فردی: « آقایان خامنه ای و احمدی نژاد مسئول دیکتاتوری حاکم هستند» . « دستگاه دولت مسئول دیکتاتوری حاکم است.»

علت خطا در این موارد به کار بردن استقراء ناقص است، که با توجه به بعضی چیزها، و چشم بستن به بعضی چیزهای دیگر، حکم کلی میدهد.

«جامعه مرکزی‌ ایران فرهنگ شیعه دارد». با وجود یک فرهنگ غیر شیعه در مرکز حکم باطل است. مثل «فرهنگ دگر اندیشان،دگر دینها، فرهنگ مارکسیستها ، آته ایستها. و غیره. «فرهنگ ایرانی ، فرهنگ شیعه‌ ایرانی ست». با وجود فرهنگهای دیگر در فرهنگ ایرانی مثل فرهنگ بهاییان، زرتشتییان، سنییان، کمونیستها، و غیره حکم باطل است. فرهنگ ایرانی تنها فرهنگ پان ایرانیسم یا آریا گرایی و سومکایی، یا شیعه نیست.

ایرانی شیعه انسان ستیز است». با وجود یک ایرانی شیعه مذهب که ضد انسان ستیزی ست، حکم باطل است

صوفی زاده : «ایرانی شیعی بطور ذاتی خصلت انسان ستیز دارد، یعنی شیعه بودن‌ به‌ تنهایی نمی تواند ستمگر باشد و ایرانی بودن هم به‌ تنهایی ستیزه‌ گر نیست، اما شیعه‌ ای که‌ هم شیعی باشد وهم ایرانی دارای همچون خصلتی است».

چنین عباراتی تاب ساده ترین فرمولهای منطق را ندارد:

«ایرانی شیعه انسان ستیز است». استنتاج را به این گزاره ها تجزیه کنیم: « ایرانی انسان ستیز نیست». « شیعه انسان ستیز نیست». همانطور که صوفی زاده میگوید. اما «ایرانی شیعه، انسان ستیز است». استنتاج کذب است. اینجا از این احکام مثبت نمیتوان استنتاجی منفی بیرون کشید. مثال :« بشر انسان دوست است»..

«اومانیسم انسان دوست است». استنتاج :بشر اومانیست انسان دوست است. یا بشر اومانیست است. نمیتوان خلاف آنرا عنوان کرد. در منطق ریاضی نیز استنتاج از دو عدد مثبت عددی ست مثبت نه منفی.

از اصول اولیه منطق میتوان به این فرمول دقیق شد:

همه S ها N هستند

همه N ها P هستند

----------------پس

همه S ها P هستند با N مشترک

« ایرانی» S

انسان نا ستیز» N

« شیعه» P

«انسان ناستیز » N

فرمول با کلمات:

«ایرانی»«انسان نا ستیز»

«انسان نا ستیز» «شیعه»

----------------------- نتیجه

ایرانی شیعه : با N ، «انسان نا ستیزی».

انسان ستیز : M

M وقتی میتواند نتیجه گرفته شود که خلاف فرمول منطق یعنی کذب باشد؛ و چنین نیز شده است.

*

در نوشته تبریزلی سیامک «ملتها در قبال رفتارهای غیر مسؤولانه شان بازخواست می شوند » و مصاحبه هادی صوفی زاده و در بسیاری از تحلیل های این چنینی اشکال اساسی در به کار گیری استقراء ناقص و یقین پنداشتن آن است.

*

سیامک عزیز، وقتی واژه های "مسئولیت " و "بازخواست" و مانند اینها در مسئله مطرح میشود موضوع در چهارچوبه علم حقوق قرار میگیرد. همانطور که در متن قرار داد راجع به جلوگیری از کشتار جمعی و مجازات آن، در ماده چهارم، اشخاصی را که مرتکب ژنوسید شوند اعم از اعضاء دولت یا مستخدمین دولت و یا اشخاص عادی باشند قابل مجازات تشخیص میدهند، به طور مشخص در مورد " نقض حقوق بشر"، " نقض قرار داد بین المللی رفع هر نوع تبعیض نژادی"، و دیگر قوانین انسانی بین المللی، میتوانم بگویم هر چند قانون ،«دولتها»ی طرف این میثاقها را «متعهد» میداند ولی پر واضح است که نقض حقوق چه از طرف دولت و دولتیان باشد و چه از سوی احزاب و سازمانها، وحتی روشنفکران و افراد عادی صورت بگیرد مسئولیت دارد. دفاع از عمل نقض نوعی شرکت در عمل نقض است.

حال برگردیم به مسئله «استبداد و دیکتاتوری» و « ملت یا ملتها» : در یک کشور اگر "کل جمعیت" را در نظر بگیریم، آن تشکیل شده از دولت و مستخدمین دولت، احزاب و سازمانها، روشنفکران و مردم عادی . هر کس که از استبداد و دیکتاتوری چه آگاهانه و چه ناآگاهانه دفاع نموده و یا در اجرای آن شرکت کرده برایش" مسئولیت" دارد.

لطفاً توجه شود به کلمه « هرکس». وقتی آن را استعمال میکنیم به معنی آن است که چیزی را از کلمه " همه یا همگان" تفکیک میکنیم. یعنی «و جود و حقوق» احزاب و سازمانها و روشنفکران و اشخاص عادی و غیره را که از دیکتاتوری دفاع نکرده، در برقراری و اجرای آن شرکت نداشته ، و کسانی که در برابر آن ایستاده اند ، به رسمیت میشناسیم. و حتی و جود و حقوق کودکان را. یعنی بخش مدافع رااز بخش نا مدافع تفکیک میکنیم. گزاره ما به این صورت در میاید: " آن بخش از ملت یا آن درصدی از ملت یا ملتها که از دیکتاتوری دفاع نموده ، و یا در بر قراری آن شرکت کرده اند، مسئول هستند". پس گزاره "ملت" مسئول است، یا مسئول نیست ؛ یک گزاره نادرست است.

اما دیکتاتوری یا به صورت جامع «استبداد»، یک پدیده تاریخی و اجتماعی ست که در آغاز جوامع بشری به وجود آمده ، رشد کرده و ادامه دارد. شکل سازمان یافته آن " دولت" است که توسط گروههای اجتماعی بهره کش و سلطه گر عمدتاً برای حفط ثروت و قدرت و امنیت تشکیل یافته است. استبداد سازمان یافته گروههای اجتماعی بهره کش، دیکتاتوری را در میان بهره دهندگان اجرا میکند. به امر " تربیت و پداگوژی" چندین برابر خصلت استبدادی میدهد. بدینجهت از بیرون دولت، هرکس و هر گروه اجتماعی جدید در طی زمان یا در دوره های تاریخی، وارد آن شده یا دولت تازه تشکیل داده معمولاً به مراتب مستبدتر از گذشتگان شده است. این دایره استبداد همواره در بالا و پایین طی قرنها و هزاره ها چرخیده و چرخیده، عظیم و عظیم تر شده تا به اینجا رسیده است. مادر استبداد عمدتاً بهره کشان، کارخانه آن دولت ، و صادر کننده این کالا نیز دولت بوده است.

فرهنگ رسمی، اقتصاد، نظامیگری، دیوان سالاری، مذهب، و جنگ و صلح و غیره همیشه در ید قدرت دولت بوده است. در حقیقت نتیجه امتزاج و ترکیب این عاملها حاکمیت دولت را پدید آورده است. وسیله قرار دادن مردم عادی، فریب دادن آنان، راه اندازی کشتارها ، نقض حقوق مردم یا مردمان در عرصه های مختلف ، اعمال ستم سازمان یافته، کار این دستگاه بوده است.

دست داشتن عوامل و خدمت گزاران دولت در آفت های اجتماعی مثل جنایات، قاچاق مواد مخدر و انسان، ویا در کشتار های عقیدتی و غیره از جمله مسایل بدیهی ست.

دین یا مذهب عادی را تبدیل به مذهب دولتی و سیاسی کردن، ضدیت با علم ، رواج دادن خرافات ، ایجاد نفاق و خفقان، کار این دستگاه است.

هر شهروندی به اندازه چگونگی شرکتش در اعمال استبداد، یا عدم شرکت و مخالفتش میتواند مورد سنجش قرار بگیرد. ولی گزاره های کلی مثل ملت یا ملتها ، یا فلان ملت و بهمان ملت، مثلاً چنین و چنان است، نادرست است. نمیتوان با مقوله عام ملت به موضوعات خاص و مشخص و کنکرت مثل کشتار، انسان ستیزی، ستم مضاعف، و غیره پاسخ درست داد. ضروریست پرسیده شود: چه کسی یا اشخاصی، کدام حزب و سازمانی ، چه گروه متشکلی ، چه ارگان و دستگاهی فلان اعمال و کار و سیاست را پیش برده است. یعنی پاسخ پدیده مشخص، جواب کنکرت است.

گزازه های « فلان ملت راسیست است. شونیست است. مستبد است. یا فلان دین و مذهب انسان ستیز است. و غیره و غیره» نادرست اند. به خاطر مقولات عام که به موضوعات خاص و مشخص اشاره میکند.

اشکال سئوالات شما وجود مقولات عام « ملت، مردم، ملت فارسی زبان» است . کلی ست. تفاوتها بین مردم بدیده گرفته نشده است. « ملت فارس مسئول رفتارهای شوونیستی جمهوری اسلامی ست.» گزاره نادرست است. درست آن " فرد یا افراد و گروههایی که به نحوی از انحاء شوونیسم را تأیید کرده و یا از آن دفاع نموده و یا در اجرای آن شرکت کرده اند مسئول اعمال خود هستند.» جمله شامل فارسی زبانها و دیگران هم میشود. دیگر مسایل نیز به همین روش در نوشته شما و آقای صوفی زاده قابل حل است.

امیدوارم گره های اصلی را از قلم نینداخته باشم.

ساغ اولون واراولون

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!