در بین احزاب انقلابی ارمنی، حزب داشناک باسابقهترین، مهمترین و تأثیرگذارترین حزب در حیات و مقدورات ارامنه بوده است. کلمه «داشناکسیتیون» که به معنی فدراسیون، اتحاد و اتفاق به کار میرود، در زبان ترکی به صورت مخفف «داشناک» مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه فشارهایی که از سوی تزار در جهت از بین بردن رادیکالیزم در روسیه صورت گرفته بود، برخی از ارامنه که عملکرد حزب «هینچاک» را کافی نمیدانستند، با هدف گردآوردن و متحد کردن ارامنه، ابتدا تحت عنوان «تروشاک» (پرچم) و سپس در سال 1890 تحت عنوان داشناکسیتیون، حزبی را تشکیل دادند. به خاطر انتشار نشریهای به نام تروشاک، به حزب تروشاک هم معروف شده بودند.[1] حزب داشناک که از اتحاد گروههای مارکسیست و سوسیال- دمکرات تشکیل شده بود (فدراسیون انقلابی ارمنی)، تا سال 1892 برنامه و طرح مشخصی نداشت. داشناکها بعد از اولین کنگره عمومی خود در سال 1892، برنامهای را قبول و تصدیق کردند. آنها این برنامه را از تشکیلات «اراده خلق»[2] اخذ نموده بودند. «کریستاپور میکائیلیان» (1905-1859) از مؤسسین حزب داشناک، کسی بود که در تشکیلات اداره خلق پرورش یافته بود.[3] به همین دلیل، برنامه آنها بر اساس اصناف و سوسیالیسم شکل گرفته بود. بدین ترتیب، داشناکها که به خود نام سوسیالیست- دمکرات، سوسیالیست- انقلابی، ملیگرا و عدم مرکزیت داده بودند، به عنوان گروهی تروریستی وارد عرصه فعالیت شدند. داشناکها به عنوان سمبل دشمنی، انتقام و ترور، علامت خنجر را در پرچم خود قرار دادند.[4]
ویژگی تغییرناپذیر این حزب، ایجاد دشمنی با ترکها چه در بین ارامنه و چه در کل جهان و نشر پروپاگاندای قتلعام ارامنه بوده است. در برنامه مورد قبول واقع شده داشناکها در سال 1892، روشها و اهداف مجادلهای که باید با دولت عثمانی صورت میگرفت، اینگونه تثبیت شده است:[5]
- تشکیل چریکها و سازماندهی آنها؛
- توسل به راههای مختلف جهت مسلح کردن ارامنه؛
- ترتیب دادن ترورهایی در مقابل مأموران دولتی؛
- تشکیل شبکههای ارتباطی در جهت ارسال انسان و سلاح؛
- حمله به ساختمانهای دولتی و تخریب آنها؛
- انجام شورشهایی با جذب عشایر به سمت خود؛
- به دست آوردن دخالت قدرتهای بزرگ و واقعیت دادن به تشکیل جمهوری سوسیالیستی ارمنی پس از کشته و آواره کردن مسلمانان در شش ولایت آناطولی (ارزروم، بیتلیس، دیاربکر، سیواس، مأمورات العزیز، وان).
حزب داشناک در سال 1907 در «تعلیمات نامه تشکیلات» هم حوزه فعالیت خود را مشخص کرده و شعبه غرب و شرق را در جهت پیش بردن فعالیتهای خود تشکیل داد. مرکز شعبه غرب در ژنو سوئیس قرار داشت. وظیفه آنها ارگانیزه کردن تحرکات ارامنه در اروپا و پیش بردن پروپاگاندا بود. مرکز شعبه شرق نیز در ایروان و بر عهده «کلیسای اچمیادزین» واگذار شده بود. وظیفه آنها جمعآوری پول در جهت انجام تحرکاتی در مقابل ترکها، چاپ بروشورهای تبلیغاتی جهت براندازی، انجام ترور و قاچاق سلاح بود. شعبه شرق فعالیت خود را از چهار مرکز وان، موش، ارزروم و ترابوزان پیش میبرد.[6]
ترور به عنوان یک روش اداره:
داشناکها قبل از اینکه فعالیت خود را به عنوان یک حزب سازماندهی شده آغاز کنند، ترورهای صورت گرفته بر علیه ترکها را بر علیه همنژادان خود به کار بستند. سخنان «سمپات گابریلیان» در مورد داشناکها و ترورهای صورت گرفته توسط آنها قابل تأمل است:[7]
«هنگامی که ارامنه انقلابی از یک ارمنی ثروتمند ساکن اروپا درخواست پول کرده بودند، او این جواب قاطعانه را به آنها داده بود: «من نمیخواهم با پول خودم، جلّاد کشور باشم». «جامهاریان»؛ ارمنی ثروتمند ساکن مسکو که به دست داشناکها کشته شد، هزینههای یک یتیم خانه ارمنی را پرداخت میکرد. او فقط نمیخواست تعداد یتیمهای آن مرکز را افزایش دهد. باز با همان دلایل، «بالیوزیان» در ازمیر را به قتل رساندند. نمونهی جدید و مؤخری هم داریم: «باهالیان»؛ ارمنی روس که با نامههای تهدیدآمیز کمیته حاضر به پرداخت پول خواسته شده نبود، در 10 نوامبر در کوچههای «نوروسیسک» سرش بریده شد. حملات، ظلمها و جنایتهایی از این نوع که به نام داشناک صورت میگرفت، آنقدر زیاد است که میتوان با آنها تاریخی طولانی و حجیم نوشت. اگر کسی در مقابل این تحرکات اعتراض میکرد، حتی در صورتی که از دوستان خود داشناکها میبود، رفتارش مورد نکوهش قرار گرفته و در بعضی از مواقع آن فرد به مرگ محکوم میشد. این روحیه وحشیگری به کاراکتری در رفتار آنها تبدیل شده بود...»
«ک. اس. پاپازیان»؛ نویسنده دیگر ارمنی ساکن آمریکا، نوشتههایی در همان راستا دارد و خصوصاً توضیح میدهد ارامنه ثروتمندی که به حزب کمک نمیکردند و کسانی که طرفدار وارد شدن به تحرکات شورشگرانه نبودند، از سوی تروریستهای ارامنه به قتل میرسیدند.[8] پاپازیان پس از تشریح مفصّل ترورهای صورت گرفته توسط داشناکها در مقابل ارامنه، تصریح میکند که داشناکها را فقط میتوان با مافیای ایتالیا و یا گانگسترهای حاضر در آن کشور مقایسه کرد و اعلام میدارد که این حزب از سوی افکار عمومی ارمنی مورد لعن و نفرین واقع گردیده است.
ترازنامه تحرکات تروریستی صورت گرفته توسط حزب داشناک در مقابل ترکها و ارامنه و ایدئولوژی این حزب به صورت مفصل در کتاب «میکائیل واراندیان» تشریح شده است.[9]
ارمنی دیگری به نام «اوهانوس آپرسیان» هم در کتاب خود به نام «Men Are Like Tath» (انسانها اینگونه هستند) که سرگذشت افسری را نقل میکند، به صورت آشکار توضیح میدهد که داشناکها علاوه بر ترکها، چگونه ظلمهایی را بر علیه همنژادان خود صورت میدهند.[10] در این کتاب، موارد زیر در ارتباط با موضوع مورد بحث جای گرفته است: «... داشناکها ارتشی سوءقصدکننده به نام «Mauserists» (قاتلین حرفهای) در جهت اجرای احکامی که از سوی قوانین و ارگانهای دادرسی خود صادر میکنند، دارند. اگر حزب قراری جهت کشته شدن فردی را صادر کند، در جهت معین کردن جلّاد آن فرد، یا قرعهکشی کرده و یا این وظیفه را بر عهده یکی از قاتلین حرفهای حزب واگذار میکنند.»
در نتیجه اقدامات حزب داشناک جهت آمادهسازی، در هر ولایتی شورشها و سوءقصدها روی میداد. مثلاً شورشهای ارامنه در ژوئن 1896 در وان، ژوئیه 1897 و آوریل 1904 در سامسون روی داده و خونریزیهایی صورت گرفته بود. باز به همان شکل و با هدف به دست آوردن مداخله دولتهای بیگانه، در تاریخ 26 آگوست 1896 تهاجم به بانک عثمانی تحقق یافته بود. پس از سال 1896، ترکیه به عرصه فعالیت حزب داشناک تبدیل شده بود. در نهایت، داشناکها در 21 ژوئیه 1905 سوءقصدی نسبت به «سلطان عبدالحمید دوم» هنگامی که وی برای شرکت در مراسم «سلام جمعه» رفته بود، ترتیب دادند.[11] در نتیجه انفجار بیموقع بمبها در ارابهای که قرار بود سلطان سوار بر آن شود، سوء قصد با موفقیت همراه نشده بود.
در نتیجه تجسس منازل و محل کار تروریستهای منسوب به کمیته در ژوئیه 1905 در شهرهای «ازمیر» و «مانیسا» که در ارتباط با سوءقصد «ییلدیز» بود، طرحهای تخریب عمارت دولتی در ازمیر، بانک عثمانی، عمارت گمرک، راهآهنی که ازمیر را به شهرها و استانهای دیگر متصل میکرد، کشف شد. همچنین صدها بمب ساعتی، بمبهای دستی، دینامیت، فشنگهای سالم، تپانچه و تفنگهایی که قرار بود در همین راستا مورد استفاده قرار گیرد، کشف و ضبط شد.[12]
حزب داشناک که اهمیت زیادی به واردات سلاح میداد، شعبههای خود را تا دور افتادهترین روستاها گسترش داده و با تمام تلاش، سعی در مسلح کردن اعضای خود داشت. تحت عنوان «تعلیماتی جهت دفاع شخصی»، کتابی 64 صفحهای را منتشر کرده بود که در اصل شامل دستورات حزب و در ارتباط با مسلح شدن و حمله به روستاها بود.[13]
مقدونیه و ترکهای جوان
داشناکها در جهت تضعیف دولت عثمانی و آماده کردن مداخله خارجی در آن کشور، به عشایر آناطولی شرقی و کمیتههای مقدونیه متوسل شده و اقداماتی را در جهت همکاریهای لازم صورت دادند. آنها هر چند نتوانستند عشیرههای آناطولی شرقی را به خود جذب کنند، اما در ایجاد همکاری با کمیتههای مقدونیه موفقیتهایی را به دست آورده بودند. اتحاد ارمنی- مقدونی در سال 1898 از سوی «فیلیبه»؛ نماینده حزب داشناک در بالکان و «روستوم»[14]؛ مدیر مدرسه ارامنه تحقق یافته بود. بمبهایی که مورد استفاده حزب داشناک قرار میگرفت، از سوی بلغارها آماده میشدند. با کمک «بوریس سارافوف»[15]، مدرسهای نظامی در مرز بین ترکیه- بلغار تشکیل شده بود. «بوگوسیان» که در ارتش بلغارستان درجه ستوانی داشت، با اداره این مدرسه، تعداد زیادی ارمنی را تعلیم داد که آنها، بعدها در حرکات انقلابی داشناک در ترکیه انجام وظیفه کردند.[16] شهر ژنو یکی دیگر از مراکز اتحاد ارمنی- بلغار بود. در میتینگهایی که نشریه «پرو ارمنیا»[17] در شهرهای پاریس، لندن و میلان تشکیل داده بود، بلغارها و مقدونیها هم حضور داشتهاند.
کمیتههای ارمنی با ترکهای جوان (جمعیت اتحاد و ترقی) هم همکاری داشتند.[18] بدون شک هدف مشترک آنها تغییر حاکمیت سلطان عبدالحمید دوم بود. بدین ترتیب در اعلان مشروطیت دوم در تاریخ 23 و 24 ژوئیه 1908، کمیتههای ارامنه هم یکی از اقلیتهایی بودند که به اندازه ترکهای جوان با آنها همکاری کردند. حزب داشناک نیز اعلام کرده بود که با همکاری با ترکهای جوان، از مشروطیت دفاع خواهد کرد.[19]
تا سال 1914
حزب داشناک پس از اعلان مشروطیت، تغییرات مشخصی را در برنامه خود داده بود.[20] بر طبق آن، در محدوده دولت عثمانی، بر طبق تشکیل یک فدراسیون و خودمختاری محلی و گسترده، آزادی اقتصادی و سیاسی به وجود آمده و حکومت مرکزی از نمایندگان مردم دمکرات تشکیل شده، خدماتی به غیر از سیاست خارجی، نظامی، مالیه، گمرک و اداره پست و تلگراف، بر عهده مناطق خودمختار محلی واگذار خواهد شد.
ارمنستان ترکیه،[21] به عنوان بخشی از دولت فدراتیو عثمانی، در امور داخلی آزاد خواهد بود و امور داخلی مردم این منطقه با خودمختاری محلی اداره خواهد شد. مرکز و همه قوانین و تشکّلهای اداری و امور داخلی منطقه ارمنستان ترکیه به صورت برابر و ملی انتخاب خواهد شد و در موضوعات دین، نژاد و جنسیت نیز تبعیض وجود نخواهد داشت.
همانطور که مشاهده میگردد، هدف اصلی این برنامه تشکیل ارمنستانی بود که از قبل تصور میشد. اما این برنامه به عنوان مشخص سازنده نیّت ارامنه، از سوی حکومت مورد قبول واقع خواهد شد. در حالی که «هاوانیس سرانگیلیان» (وارتکس)[22] نماینده ارمنی مجلس، در سخنان خود در مورد اصل 35 قانون اساسی در مجلس گفته بود:[23] «هنگامی که من از ارزروم انتخاب شدم، برنامه اتحاد و ترقی به آنجا رسید. گفتند آیا این را قبول میکنید. من هم برنامه فرقه داشناک را نشان دادم و گفتم اگر میخواهید مرا انتخاب کنید، با این برنامه انتخاب کنید.» به غیر از آن، «وارتکس سرانگیلیان» پیشنهادات خود را در مورد اینکه زبان رسمی و عمومی عثمانی ترکی باشد، گفته بود: «ما عثمانی هستیم. ولی ترک نیستیم. زبان رسمی ترکی است. به همان خاطر یک ارمنی در همه امور رسمی خود به زبان ترکی صحبت میکند. اما زبان و هویت ارمنی را فراموش نمیکند. اگر میخواهیم حاکمیت ملی مشروطیت را پیش ببریم، به رسمیت شناختن حقوق همه عناصر لازم و واجب است.»[24]
بدون شک، هنگامی که «هاوانس سرانگیلیان» این سخنان را میگفت، قصد داشت به اولین برنامه سوسیالیستی- انقلابی داشناکها در سال 1892 را مورد اشاره قرار دهد.
ارامنه از آزادی، عدالت و برابری مشروطیت استفاده کرده و همه حقوق سیاسی خود را هم به دست آورده بودند. در این صورت، دیگر نیازی به ویژگی انقلابی کمیتههای ارمنی و وجود آنها نبود. اما داشناکها هم همانند کمیتههای دیگر ارمنی، بیکار ننشسته و نسبت به تشکّل یافتن دوباره و ایجاد شعبههای جدید ادامه میدادند. داشناکها که از سوسیالیسم به عنوان سلاح استفاده میکردند، در گزارش تقدیمی خود به «کنگره سوسیالیست- انترناسیونال» کپنهاگ در سال 1910 که به دست « میکائیل واراندیان»؛ ایدئولوژیست حزب داشناک در 31 صفحه نوشته شده و در همان سال به زبان فرانسوی در ژنو چاپ شده بود، نشان داده بودند که فعالیتهای حزب داشناک در ترکیه تا سال 1908 مخفی بوده و اعضای کمیته هنگام روز در انظار عمومی ظاهر نشده و شبها آموزش دیده و مسلح میشدند. همه این اعمال، کیفیت انقلابی و سیاسی این حزب را نشان میدهند.[25]
شکست عثمانی در جنگ بالکان در سال 1912 نیز ارامنه را خوشحال کرده بود. ارامنه نسبت به اشغال آناطولی شرقی از سوی روسها و مهاجرت مردم مسلمان از این منطقه ایمان داشتند. «ژنرال مایئوسکی» کنسول روسیه در شهر «بیتلیس»، در گزارش شماره 63 خود که در 24 دسامبر 1912 به سفیر روسیه در استانبول فرستاده بود، این وضعیت و فعالیت داشناکها را تشریح کرده بود.[26]
در اواسط ژانویه 1914، دکتر «هاکوب زاوریف»[27] از پیشروان داشناکها که به نزدیکی با وزارت امور خارجه روسیه مشهور بود، با «شفی پرنس تروبتسکوی» مسئول امور شرق وزارت امور خارجه روسیه ملاقات کرده، اطلاعاتی در مورد اصلاحات ارمنی روس و وضعیت ارامنه ترکیه داده و تضمیناتی گرفته بود.[28] بنا به گفته «رنو پیون»: «نزد تزار، ارامنه جای بلغارها را که تزار محافظین اصلی آنها بود، گرفته بودند.»[29]
اکنون داشناکها چند روز قبل از اعلان بسیج عمومی (30 ژوئیه 1914)[30] از سوی دولت عثمانی که در حال ورود به جنگ جهانی اول بود، هشتمین کنگره عمومی خود را در ارزروم و با هدف اینکه در هنگام ورود عثمانی به جنگ، چگونه وضعیت خود را سر و سامان خواهند داد، تشکیل دادند. به بیان دیگر آنها در این موضوع که چگونه میتوانند از پشت به دولت عثمانی ضربه زده و آن را تجزیه کنند، به بحث و بررسی نشستند.
یک مناظره
مدتی قبل از ورورد عثمانی به جنگ جهانی اول، هشتمین کنگره عمومی حزب داشناکسیتیون در ارزروم که مرکزیت کمیته را داشت، برگزار شد و پس از آن ادعاهای زیر مطرح گردید:
الف) نمایندهای از دولت عثمانی در جهت ارائه نظرات دولت، در کنگره شرکت کرده بود؛
ب) تشکیل کنگره در ماه آگوست و یا پس از آن بود؛
ج) ادعاهایی مختلف در کتابهای گوناگون وجود دارد مبنی بر اینکه کنگره اعلام کرده بود که ارامنه در مقابل دولت عثمانی موضعی مخالف اتخاذ نخواهند کرد.[31]
اسناد زیر برعکس ادعاهایی است که مطرح میشوند زیرا عدم شرکت نماینده یا نمایندگان دولت عثمانی در کنگره، عدم برگزاری کنگره در ماه آگوست و یا پس از آن و بلکه تشکیل آن در ژوئیه 1914، صدور قرارهایی مبنی بر اینکه ارامنه اقداماتی را بر علیه دولت عثمانی صورت خواهند داد را نشان میدهند.
- «دفتر تصمیمات» اخذ شده مربوط به هشتمین کنگره عمومی حزب داشناک در سال 1914 در ارزروم؛
- کتابی به نام «آمال و حرکات انقلابی ارامنه: قبل و بعد از اعلان مشروطیت» که از سوی دولت عثمانی منتشر شده و در سال 1916 در استانبول به چاپ رسیده است؛
- مقالهای با عنوان «جنگ عمومی و حوالی «موش» در اوایل جنگ 15-1914 روس- ترک» که از سوی «پاپازیان»؛ نماینده شهر «وان» در مجلس عثمانی نوشته شده و در مجموعهای به نام «Vem» که به زبان ارمنی است، منتشر شده است؛
- کتابی به نام”The Turco- Armenian Question: The Turkish Point of View, Published by The National Congress of Turkey”, (Constantinople, 1919)
- گزارش تقدیمی حزب داشناکسیتیون به کنگره سوسالیست- انترناسیونالیست هامبورگ در مه 1923 به نام Die Ereignisse in Armenian und die Tatigkeit der Armenischer S. R. Partei Daschnaktzutiun 1914- 1923, Bericht, vorgelegtdem Internationalen Sozialistischen Kongre, Hamburg, Mai 1923؛
- کتاب «ائسات اوراس» به نام The Armenians in History and the Armenian Question, (Istanbul, 1988)؛
- نشریه اسناد تاریخی نظامی، شماره 83 (مارس 1987)، سند شماره 1903؛
- کتاب «کریستوفر. ج. والکر» به نام َArmenia: The Survival of a Nation؛
آیا حکومت عثمانی در کنگره شرکت کرد؟
در صفحات 114 تا 118 کتاب «آمال و حرکات انقلابی کمیتههای ارمنی: قبل و بعد از اعلان مشروطیت»[32] که در سالهای 17-1916 در استانبول و از طرف دولت عثمانی به زبان ترکی و فرانسوی چاپ شد، به صورت کامل از کنگره حزب داشناک در ارزروم در سال 1914، شرکت کنندگان در کنگره و قرارهای صادر شده بحث شده است.
اطلاعات آمده در این صفحات به قرار زیر است:
«هشتمین کنگره عمومی کمیته داشناکسیتیون انقلابی ارمنی»
هشتمین کنگره عمومی کمیته داشناکسیتیون در ماه ژوئیه سال 1914 در ارمنستان[33] تشکیل شده بود. دعوت شدگان به کنگره به قرار و ترتیب زیر بوده است:
1- اداره شعبه غرب، یک نماینده؛ 2- اداره شعبه شرق، یک نماینده؛ 3- اداره شعبه ارمنستان ترکیه، یک نماینده؛
شرکت کنندگان از ترکیه
4- استانبول و مناطق تابع کمیته استانبول، دو نماینده؛ 5- ترابوزان، دو نماینده؛ 6- موش، دو نماینده؛ 7- وان، دو نماینده؛ 8- ارزروم، دو نماینده؛ 9- سیواس، دو نماینده؛ 10- هارپوت، دو نماینده؛ 11- سامسون، دو نماینده؛ 12- آدانا و کمیتههای الحاقی، یک نماینده؛ 13- بیروت، یک نماینده؛ 14- ازمیر و کمیتههای الحاقی، یک نماینده؛ 15- کایسری، یک نماینده؛ 16- دیاربکر، یک نماینده؛
شرکت کنندگان از قفقاز
17- «مئرکاسدان»[34] و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛ 18- «اوسکاناباد»[35] و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛ 19- «مئزکاغاک»[36] و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛
شرکت کنندگان از ایران
20- تهران و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛ 21- تبریز و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛
شرکت کنندگان از مهاجرین
22- آمریکا و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛ 23- مصر و کمیتههای الحاقی، یک نماینده؛ 24- بالکان و کمیتههای الحاقی، دو نماینده؛
از روزنامههای ارگان نشر کمیته
25- از هیئت تحریریه روزنامه «تروشاک»، یک نماینده؛ 26- از هیئت تحریریه روزنامه «آزادامارد»، یک نماینده؛
شرکت کنندگان از بین دانشجویان
27- از دانشجویان منصوب به فرقه داشناکسیتیون اروپا، یک نماینده؛ 28- از دانشجویان منصوب به فرقه داشناکسیتیون ترکیه، یک نماینده؛ 29- از دانشجویان منصوب به فرقه داشناکسیتیون روسیه، یک نماینده؛ 30- بعضی از اعضای فعال دهلی و کشورهای خارجی دیگر.
کنگره، از 26 نفر که حائز رأی مطلق بودند و 4 نفر دیگر که صلاحیت آنها بر اساس مطالعات صورت گرفته تأیید شده و جمعاً به 30 نفر میرسید، تشکیل شده بود.
«مسلک سیاسی و وضعیت ما در مقابل حکومت ترک»[37]
سیاست فشار و ضدیت اقتصادی، اجتماعی و اداری حکومت اتحاد و ترقی نسبت به غیرمسلمانان و خصوصاً ارامنه از گذشته وجو داشته و اکنون نیز ادامه دارد. کنگره عمومی کمیته داشناکسیتیون که خصوصاً تحرکاتی جهت به اجرا گذاشتن اصلاحات ساختگی و فریبکارانه و برنامهای که اتحاد و ترقی در پیش گرفته است را مورد توجه قرار داده و موضع مخالف در مقابل حکومت اتحاد و ترقی اتخاذ کرده و قراری را در مورد نقد سیاست و برنامه این جمعیت و مجادله شدید در مقابل این تشکیلات و مبارزه با آن را صادر کرده بود.
در هر حال، منصوبین به کمیته به غیر از مسائل و نکات عمومی، به دولت مراجعه نخواهند کرد و به غیر از موارد ذکر شده، هیچ تماسی با دولت برقرار نخواهند کرد.
از تصمیمات عمومی در مورد مسئله نظامی:
اقداماتی در جهت تشکیل نگهبانان روستاها در مناطق ارمنی و مسلح شدن به سلاحهای دولتی، ورود گسترده ارامنه در بین ژاندارمها و افزایش تعداد آنها؛ و بدین صورت، مساعد و امن شدن وضعیت در مناطقی که ارامنه در آنها زندگی میکنند، صورت خواهد گرفت.
تصمیماتی در مورد مسئله «دفاع شخصی»[38]:
پس از اخذ رأی و نظرات همه شعبههای کمیته در مورد مسئله دفاع شخصی، کنگره تصمیمات زیر را گرفته بود:
1- صرف همه مساعی کمیته در این خصوص از این سال به بعد؛
2- گسترده و نیرومند کردن تشکیلات منطقهای با استفاده از پول و ابزار دیگری که به این منظور گردآوری خواهد شد؛
3- برای رسیدن به هدف فوق، تشکیل مرکزی عمومی متشکل از 5 نفر که صرفاً به امور دفاع شخصی اشتغال خواهند داشت.
نکته: در مورد شکل تشکیل این هیئت، مجلس عمومی قرار دیگری را صادر خواهد کرد
[1]- Aspirations et Agissements Revolutionnaires des Comites Armenies, avant et après la proclamation de la Constitution Ottoman, Constantinipol 1917, s. 15; Osmanlıca için bkz: Ermeni Komitelerinin Amal ve hareket-ı İhtilaliyyesi: İlan-ı Meşrutiyyeden Evvel ve Sonra, (İstanbul, 1332), s.16
[2]- Nordanya Vol Ya
[3]- Esat Uras, The Armenian in History and Armenian Question, (İstanbul, 1988), s. 698; Christopher. J. Walker, Armenia The Survival of a Nation, (New York, 1980), s.401
[4]- سمبل داشناکها، از سه عنصر که در دستیابی حزب به اهدافش نقش دارد، تشکیل شده است. پارو سمبل کارگران؛ قلم سمبل روشنفکران؛ خنجر سمبل مبارزین و فدائیان.
[5]- Esat Uras, age, ss.695, 702-703; Enver Ziya Karal, Armenian Question, 1878-1923, (Ankara, 1975), s.13; Stanford. J. Shaw and Ezel Kural Show, History of the Ottoman Empire and Modern Turkey, Vol.II, (London, 1977), s.203
[6]- Esat Uras, age, S.698-705; Tugut Işıksal, “Yıldız Arşivinde Ermeni Meselesi”, Blegelerde Türk Tarihi Dergisi, Sayı 2 (Nisan 1985), s.63-64deki “Vice- Consul Diksondan Sir N. O¢conor¢a” Başkanlı Van¢dan yazılmış 2 Mart 1908 tarihli belge
[7]- Sempat Gabrielian, Ermeni Bunalımı ve Yeniden Doğuş, (Boston, 1905), s.94-157¢den: Esat Uras, s.705
[8]- K. S. Papazian, Patriotism Perverted: Armenian Revolutionary Federation, (Boston, 1984) ¢ten: Türkaya Ataöv, An Armenian author on “Patriotism Perverete”, (Ankara 1984); Ayrıca bkz: Armenian Terrorosm: A Threat to Peace, (Akdeniz university Press, Antalya, 1985); H. Kemal Türksoy, Ermeni Terörü, (İstanbul, Türk Dünyası Araştırmaları Y., 1985)
[9]- Mikayel Varandian, H. H. Dashnaktsutiun Patmution (history of the Dashnaktsutiun), 2 vols., (Paris and Carino, 1932-1950)
[10]- Leonard Ramsden Hartill, Men Are Like That, (Indianapolis, 1928), s.97 ve 99
[11]- II. Abdülhamid¢e karşı bombalı saldırı işin bkz: Mehmed Hocaoğlu, Arşiv Vesikalarıyla Tarihte Ermeni Mezalimi ve Ermeniler, (İstanbul, 1976), s.396-404
[12]- Fezleke, İstanbul Üniversitesi Kütüphanesi No: 9640, (Haz. Hayri Mutluçağ), İzmir İhtilal Komitesi ve Terör, (İstanbul, 1986)
[13]- Erdal İlter, Türkiye¢de Sosyalist Ermeniler ve Silahlanma Faaliyetleri (1890-1923), (İstanbul , 1995) s.49-50
[14]- روستوم (Rostom) (استپان زوریان- 1919-1867) به همراه کریستاپور میکائیلیان (1905-1859) و سیمون زاواریان (1913-1866) حزب داشناک را در سال 1890 تشکیل داد، به خاطر فعالیت با چریکهای مقدونی، در سال 1895 به بالکان رفت. تا سال 1914 به عنوان مأمور حزب، در آنجا ماند. در سال 1914 در هشتمین کنگره عمومی حزب داشناکسیتیون در ازمیر شرکت کرد. در سال 1918 در مقابل ارتش ترکیه در باکو جنگیده و در تفلیس درگذشت. جهت اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: Christophet J. Walker, age, s.411-712; در سال 1905 بلغارستان تبدیل به مرکز مسلح شدن داشناکها شده بود. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: Anahide Ter Minassian, La Question Armenienne, (Requevaire, 1983), s.153
[15]- بوریس سارافوف (Boris Sarafov) در «کمیتههای انقلابی مقدونی- ادرنه- بلغار» که در سال 1893 تشکیل شد، با درجه ستوانی انجام وظیفه کرده و با تشکیل گروهی تروریستی در مقابل حاکمیت عثمانی، اعمالی را انجام داده بود. بعدها و در دوره اختلاف بین متعصبین تندرو و میانهروها و کشته شدن چند تن از رهبران، بوریس سارافوف و دوستانش نیز از سوی «ساندانسکی»، «پانیتزا»، «کانتارجییو» و «بوینوو» از میان برداشته شدند. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: Aram Andonyan, Balkan Harbi, (Türkçesi: Zaven Biberyan), (İstanbul, 1975), s.137-139; Tarık Zafer Tunaya, Türkiyede Siyasi Partiler: İkinci Meşrutiyet önemi, 1908-1918, Cilt: 1,(İstanbul, 1984), s.516-517; در مورد روابط بوریس سارافوف با کمیته داشناک نگاه کنید به: Louis Nalbandian, The Armenian Revolutionary Movment: The Development of Armenian Political Parties Through the Nineteenth Century, (Berkleye and Los Angeles, 1967), s.175
[16]- Esat Uras, age, s.801-803
[17]- نشریه «پرو ارمنیا» در نوامبر 1900 در پاریس و با مدیریت «گئورگس کلمنچو»، «آناتول فرانس»، «جان جوریس»، «فرانسیس دی پریسنس» و «ای. دی روبرتی» و هر 15 روز یک بار انتشار خود را آغاز کرد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنیذ به: E. F. Ramsaur, The Young Turks: Prelude to the Revolution of 1908, (Princeton, 1957), (Çeviren: Nuran Ülken, Jön Türkler ve 1908 İhtilali, (İstanbul, 1972), s.80; Anahide Ter Minasian, age, s.165
[18]- در مورد دیدگاه ارامنه در موضوع روابط بین جمعیت اتحاد و ترقی و حزب داشناک قبل از جنگ جهانی اول نگاه کنید به: Gaidz F. Minassian, “Les relations entre le Comite Union et Progres et la Armeniennes,” Revue d¢Histoire Armenienne Contemporaine, I (1995), s.45-99
[19]- Aspiration et Agissements Revolutionnaires des Comites Armeniens…, s.49. Ayrıca bkz: H. Kemal Türközü, “Türkiye¢de Sosyalist Ermenilerin Faaliyetleri ve Gerçekler (1890-1918)”, Türk Dünyası Araştırmalar Dergisi, Sayı 25 (Ağustos 1983), s.82-86
[20]- Esat Uras, age, s.833-834
[21] - اراضی اشغال شده عثمانی از سوی روسها در سال 1878 را بعدها بلشویکهای ارمنی «ارمنستان ترکیه» نامگذاری کرده بودند. (نویسنده)
[22]- هاوانس سرانگیلیان در حمله ترتیب داده شده به بانک عثمانی در استانبول در سال 1896 انجام وظیفه کرده بود. ن.ک: Christopher J. Walker, Age, s.422
[23]- MMZC, Devre: 1, İçtima: 4, birleşim: 36, 29 Kanun-i evvel 1327, s.767-768¢den: Fethi Tevetoğlu, Türkiye¢de Sosyalist ve Komünist Faaliyetleri, (Ankara, 1967) s.37-38
[24]- Gülnihal Bozkurt, Alman-İngiliz Belgelerinin ve Siyasi Gelişmelerin Işığı Altında Gayrimüslim Osmanlı Vatandaşlarının Hukuki Durumu (1839-1914), (Ankara, 1989), s.200
[25]- The Turko-Armenian Question: The Turkish Poimt of view, Published by The National Congress of Turkey, Constantinople 1919, s. 125-126, Belge No: 2; Ayrılca bkz: Orhan Koloğlu, “Ermeni Terörü: Taşnak Partisinin II. Enternasyonal¢e Raporu,” Popüler Tarih, Sayı 56 (Nisan 2005), s.32-37
[26]- Aspirations et Agissements Revolutionnaires des Comites Armeniens..., s.90-95
[27]- دکتر «هاکوب زاوریف» (Hakob Zavriyef) که از خانوادهای ثروتمند بود، زبان ارمنی نمیدانست. در مورد فعالیتهایش ن.ک: Christopher J. Walker, age, s.427
[28]- H. Kemal Türközü, age, s.93
[29]- Edgar Granville, “La tsarisme en Asie Mineure,” Revue Politique Internationale (RPI), Sayı: 26 (Mart-Nisan 1917), Çev. Orhan Arıman, Çarlık Rusyasının Türkiye¢deki Oyunları, (Ankara, 1967), s.58; Akdes Nimet Kurat, Türkiye ve Rusya: XVIII. Yüzyıl Sonundan Kurtuluş Savaşı¢na Kadar Türk-Rus İlişkileri (1798-1919), (Ankara, 1970), s.212-213
[30] - از تاریخ 30 ژوئیه 1914 در ترکیه بسیج عمومی نسبی اعلان شده و در اوایل ماه آگوست، بسیج عمومی فراگیر اعلان شد. با آغاز جنگ جهانی، دولت عثمانی بیطرفی خود را اعلام کرد ولی در 2 آگوست، اتحادی مخفی با آلمان امضاء نمود. برای اطلاعات بیشتر ن. ک. به: Akdes Nimet Kurat, age, s.227; vd: Hikmet Bayur, Türk İnkılabı Tarihi, (Ankara, 1983), s.642-658
[31]- Bkz: Richard G. Hovannisian, Armenia on the Road to Independence 1918, (Berkeley and Los Angles, 1967), s.41-42; Kamuran Gürün, the Armenian File: The Myth of Innocence Exposed, (London, 1985), s.187-189; Taner Akçam, İnsan Hakları ve Ermeni Sorunu: İttihat ve Terekkiden Kurtuluş Savaşına, (Ankara, 1999), s.231-233; Andranik Çelebyan, Andranik Paşa, (Çev. Marian Arpi-Nairi Arek), (İstanbul, 2003), s.161-163
[32]- «لئو آراکل باباخانیان» مورخ ارمنی (1932-1860)، در مورد این کتاب اعتراف میکند که: «هر چند در این کتاب حقایق و اسناد ترسناکی جای گرفته، اما اسناد و روایات ترکها را رها کرده و از اینها استفاده نکنیم.» ن. ک: Esat Uras, age, s.877. این کتاب اسنادی عثمانی، از طرف «ائسات اوراس» و «نوری افندی» که به عنوان «رئیس بخش ارامنه» «اطلاعات نظارت داخلی» دولت عثمانی انجام وظیفه کردهاند، آماده شده و به چاپ رسیده است. اما اسامی نویسندگان در کتاب نوشته نشده است. ن.ک: M. Fahrettin Kırzloğlu, “Vanın Düşman İşgalinden Kurtuluşunu Anarken,” Yakın Tarihimizde Van Uluslararası Sempozyumu (2-5 Nisan 1990-Van), (Ankara, 1990), s.80
[33]- مدتی قبل از جنگ در ارزروم تشکیل شده بود. (یادداشت کتاب «آمال و حرکات انقلابی ...»، ائردال ایلتر)
[34]- «Merkasdan»؛ آچمیادزین و حومه آن
[35]- «Oskanabad» مسکو (یادداشت کتاب «آمال و حرکات انقلابی ...»)
[36]- «Mezkağak» تفلیس (یادداشت کتاب «آمال و حرکات انقلابی ...»)
[37]- در جلسه اول کنگره به اتفاق آراء تصویب شده بود. (یادداشت کتاب «آمال و حرکات انقلابی ...»)
[38]- جمله «دفاع شخصی» که در مقدرّات و مخابرات کمیتههایی مانند تشکیلات دفاع شخصی، اعانه دفاع شخصی، ترتیبات دفاع شخصی و ... دیده میشود، از نظر کمیتهها واقعاً نیز به معنی «سلاح» مورد استفاده قرار میگرفت. بنابراین هنگامی که به جمله دفاع شخصی بر میخوریم، با توجه به استعمال آن از سوی کمیتهها، باید از این جمله مفهوم سلاح و بمب را در جهت عصیان و انقلاب فهمید. (یادداشت کتاب)
ادامه دارد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید