برداشت شخصی
گاهی محو تماشای سریالی هستی که ناخودآگاه به دنبال شخصیتهای بیرونی آن میگردی و شروع به مشابهتسازی با افراد دور و بر میکنی. سریال "آقازاده" حکایت یکی از همین سریالهاست که بیننده ممکن است، یاد مدیر یا مسئولی بیفتد که در ظاهر انقلابی بوده و سخنرانیهای سوز و گذار در وصف طبقه محروم کرده اما بعدها معلوم شده که در کار زد و بند و گذاشتن پول روی پول بوده است.
چنانکه سالها پیش به مناسبتی به همراه خبرنگاران به مراسمی رفتم که جمعی از وزرا و مسوولان در آنجا بودند، وقت برگشتن به ما گفتند میتوانیم با هلیکوپتر برگردیم از لحظهای که وارد هلیکوپتر شدم چشمم به مقام ارشدی افتاد که مداوم زیر لب ذکر میگفت و تسبیح او تا رسیدن به مقصد لحظهای متوقف نشد و مداوم در گردش بود. تمام لحظههای پرواز احساس میکردم او در جای دیگری در "پرواز" است، نمیتوانستم چشم از او بردارم. هلیکوپتر که نشست او وقتی به طرف ماشینش میرفت ذکر میگفت تا از چشمم دور شد. وقتی خبر آمد که فرزندش را به اتهام فساد و احتکار محاکمه میکنند، انگار نخ تسبح پاره شد و مهرهها فرو ریخت کف زمین.
برداشت دوم
"نیما بحری" (در سریال آقازاده) با استفاده از رانت پدر-دکتر امیر بحری- که سابقه جبهه و جنگ داشته و از مقامهای اقتصادی کشور است، به چنان نان و نوایی رسیده که ردپای او در همه جا هست از خرید سهام بانکها و کارخانهها گرفته تا زمینهای شمال و اطراف تهران.
"نیما" تبدیل به یک مار افعی یا هزار سری شده که سیری ناپذیر است و با وجود هشدارهای مختلف اطرافیان، دست از زیاده خواهی برنمی دارد اما "حامد" فرزند "حاج رضا" که اهل جبهه و جنگ و همرزم پدر نیما بوده، فردی مومن و حزب اللهی است که در دستگاه امنیتی کار میکند و میخواهد پرونده فساد نیما را رو کند اما با سد و موانع بسیاری روبرو می شود و زورآزمایی این دو "آقازاده" سرآغاز اتفاقهایی در این سریال است.
حامد عنقا، نویسنده و تهیه کننده سریال "آقازاده"
برداشت سوم
سریال "آقازاده" به نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی تاکنون رکود پربیننده ترین سریال در شبکه خانگی نمایش را از آن خود کرده است. داستان قصه جذابی دارد، رونمایی از فساد و ثروتاندوزی بعضی از مقامهای ایرانی که سالها جزو اسرار مگو بوده است.
این سریال پردهای که چهره قدسی از مسوولان ساخته شده بود وسالها پیش کسی جرات نداشت درباره آنها علنی حرف بزند و ورود به زندگی شخصی آنها جزو خط قرمز بود، کنار میزند. داستان آقازاده نشان میدهد که فساد در همه نهادها و قوای کشور از قوه قضاییه و بازپرسها گرفته تا ادارات، نمایندگان مجلس و مسوولان ارشد ریشه دارد اما نویسنده معتقد است فساد تمام سیستم را آلوده نکرده و آقازادهها و افرادی هستند که سالم و سلامتاند و برای مقابله با این فساد حاضرند هرکاری انجام دهند.
کسانی مثل "دکتر امیر بحری" در تلویزیون و در مجلس در مقابل چشم مردم از رسیدگی از حال مردم فقیر دم میزند اما در قصر زندگی میکند و اهل به اصطلاح بخیه و زد وبند و کشیدن تریاک و ... است و در مقابل "حاج رضا تهرانی" عارف مسلکی است که در خانه گلی در جنوب شهر زندگی میکند و در زیرزمین خانهاش در عین اینکه عابد است اما هوشیار و آگاه به مسایل جامعه است و فارغ از جریانهای سیاسی حرف میزند و قضاوت میکند و دنیا و آخرتاش را معامله نمیکند و تائید او می تواند کسی را وزیر و وکیل کند.
تهیه کننده سریال میگوید در ابتدا طرح را به تلویزیون دولتی ایران میبرند اما با آن موافقت نمیشود. سال گذشته سریال "گاندو" که نگاهی امنیتی، جاسوسی، سیاسی و انتقادی به عملکرد دولت داشت از همین رسانه دولتی پخش شد و با واکنشهای بسیاری مواجه شد اما به نظر میرسد مسوولان صدا و سیما نگران عواقب پخش سریالی بودند که نشان دهنده عمق فساد در حکومت است و با پخش آن مخالفت کردند و سریال در نهایت در شبکه خانگی نمایش پخش شد.
برداشت چهارم
نویسنده و تهیه کننده سریال میگوید تمام شخصیتها و تیپهای سریال نمونه بیرونی دارد و دادگاههای فساد اقتصادی که در یک سال اخیر تشکیل شده است نمونهای از این تیپها است و در این مدت افرادی به او زنگ زدهاند و از اینکه خودشان را در نقشی دیدهاند گلایه کرده اند.
آقای عنقا میگوید این سریال سفارشی نیست و با وجود اینکه سازمان هنری رسانهای "اوج" وابسته به سپاه پاسداران هم مشارکت داشته اما کار مستقلی است او میگوید: "با افتخار با سازمان 'اوج ' همکاری کردهام و در عین حال افتخار میکنم که نه تنها یک ریال از سازمان 'اوج ' دستمزد نگرفتهام که اولین کسی هستم که برای همکاری با سازمان 'اوج ' پول هم وسط گذاشتهام. او میگوید سازمان اوج در حال تهیه و تولید چند برنامه هنری با همین مضمون است."
برداشت پنجم
موضوع آقازاده و آقازادگی تازگی ندارد اما علنی شدن فساد در بین شماری از فرزندان مقامهای ارشد حکومت ایران، این موضوع را بیش از گذشته رسانهای کرد. واژه محدود به فرزند وزیر و وکیل نیست دایره این کلمه برادر، داماد، پدرزن، مادرزن، خواهرزن، برادرزن و غیره را هم شامل میشود در دستگاه قضایی ایران شماری از خویشان سببی و نسبی مقامهای ارشد متهم به فسادهای کلان هستند و اگرچه آیتالله علی خامنهای رهبر ایران، معتقد است فساد سازمان یافته نیست و تمام بدنه نظام را نگرفته اما منتقدان دستگاه قضایی میگویند عملکرد دادگاهها گزینشی بوده است.
منتقدان میگویند اراده دستگاه قضایی شامل همه مقامها نمیشود و بخشی از پرونده فساد مسوولان به دلایل امنیتی یا سیاسی رسیدگی نمیشود و اگر هم شود غیرعلنی و بدور از چشم رسانهها و مردم رسیدگی میشود.
نویسنده سریال آقازاده در گفت وگو با خبرگزاری مهر می گوید: "باید اعتراف کنم ما در آقازاده ۱۰ درصد واقعیتها و مواردی که وجود دارد را هم نتوانستهایم نشان دهیم! ...آنچه میبینید تنها نوک یک کوه یخ است!"
برداشت آخر
سریال آقازاده جدا از جذابیت داستان برای بینندهای که کنجکاو است درباره فساد در جمهوری اسلامی بیشتر بداند، در مقایسه با بسیاری از سریالهای مشابه کیفیت ساخت بالاتری دارد.
مجموعهای که با حاشیههایی مثل خرید و فروش آثار جعلی هنری مثل تابلو نقاشی سهراب سپهری و طرح پرحاشیه صیغه و شکلات بیشتر از گذشته برسر زبانها افتاد اما آنچه حالا بینندگان را به خود همراه میکند و مخاطبان این مجموعه را هر هفته بیشتر میکند، قصه سریال است.
بینندهها میخواهند بداند آخر قصه بین شخصیت خوب و بد، کدام آقازاده پیروز میشود. به نظر میرسد پیش بینی قسمت آخر سریال دشوار نیست چنانکه نویسنده در گفت وگو با خبرگزاری مهر به صورت سربسته میگوید در پایان میخواهد مفهوم آقازاده را به معنای واقعی خودش نشان دهد و انتظار هم غیر این نیست که بیننده تصور کند فساد به هرحال در این جامعه بوده، هست و خواهد بود اما کلیت نظام مبری از فساد است و امثال «نیما بحری»ها سرانجام به دام قانون میافتند و نخ تسبیح نظام اگرچه آسیب دیده، اما پاره نمی شود و خودش را بازسازی میکند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید