باراک اوباما و قائم مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح امارات بیانیه ای در مورد جزایر سهگانه ایران صادر کرده اند که در آن تصریح شده است: ایالات متحده آمریکا «با قاطعیت از ابتکارعمل امارات متحده عربی برای حل این موضوع از طریق گفتوگوی مستقیم، دیوان بینالمللی دادگستری، یا دیگر مجامع مربوطه بینالمللی حمایت میکند(رادیو فردا).
موضوع گفتگو، قضاوت و به رای گذاشتن مالکیت ایرانیان بر سرزمین شان، در خوش بینانه ترین حالت زیر سوال بردن مرزهای برسمیت شناخته شده کشور ما و در بدترین حالت، اعلام جنگ آشکار با مردم ایران و همسوئی آشکار آقای اوباما با آرمانهای تجاوزطلبانه برخی از حاشیه نشینان خلیج فارس است.
سمتگیری سیاسی امریکا ظاهرا تغییر مرزهای ایران را هدف قرار داده است و نمونه ای دیگر از دخالت های امریکا در مسائل منطقه می باشد که پیامد آن تولید خوراک برای سیاست های امریکاستیزانه پان اسلامیستها، سوء استفاده رژیم اسلامی از میهن دوستی ملت برای پیشبرد اهداف ضد ملی و مردمی پان اسلامیستی خود و مهمتر از همه برافروخته گشتن خشم مردم ایران نسبت دولت امریکا می باشد .
هنوز خاطره کارنامه سیاه سیاستمداران امریکا در کودتای 28 مرداد از اذهان ملت ایران پاک نشده است و هنوز مردمان ما از نتایج فاجعه بار سیاست نوار سبز اسلامی پیرامون "شوروی سابق" و بقدرت رساندن اسلامگرایان و بهره گیری از پتانسیل ویرانگرانه آنها علیه آزادیخواهان رها نشده اند که آقای اوباما اکنون با فزون طلبی و تجاوزگری حاشیه نشینان خلیج فارس همسو می شود.
پیشینیان آقای اوباما نقش موثری در روی کار آمدن ملاها داشته اند و از برکت سیاست های پان اسلامیستی آنها، خاورمیانه را به انبار اسلحه تبدیل کرده، سودهای سرشار به بخش صنایع نظامی امریکا واریز کرده اند و روند دمکراتیزاتسیون کشورهای منطقه را دچار اختلال جدی کرده اند.
سیاست تفرقه اندازی قدرت های جهانی و همسوئی آنها با روحیه برتری طلبی نژادی همسایگان ما و استفاده از تضادهای پان عربیسم و پان اسلامیسم آخوندی نه تنها سرنوشت مردمان منطقه را به مخاطره انداخته، بلکه راههای همزیستی مسالمت آمیز را دشوار کرده است..
آنچه مسلم است؛ ایران و ایرانیت از زیر آوار فاشیسم دینی و شبکه های مافیائی روحانیت رها خواهد شد و جمهوری اسلامی به گورستان تاریخ فرستاده می شود. موقعیت روبزوال اسلامگرایان ایرانفروش موجب گردیده است که ساکنان حاشیه خلیج فارس و آقای اوباما دچار توهم شوند و پتانسیل عظیم جنبش ملی برای دفاع از ایران را نادیده پندارند.
واقعیت اینست که ملت ایران به آنچنان شعور سیاسی دست یافته که اجازه ندهدعزم ملی برای خاتمه دادن به ترکتازی رژیم اسلامی مورد سوء استفاده همسایگان ناباب و قدرت های بزرگ قرار گیرد.
نیاز ملت ایران و مردمان منطقه آزادی، صلح، دمکراسی، روابط عادلانه و احترام امیز متقابل است.سیاستمدارانی که اصول ذکر شده را نادیده می گیرند، در کردار کینه و تفرقه می کارند تا فردا جنگ و خون برداشت کنند.
در خاتمه کلام؛ سران رژیم اسلامی بخوبی می دانند که اگر تن به مذاکره بر سر مالکیت ایران بر جرایر سه گانه خلیج دهند، قیام ملی علیه نظام جمهوری اسلامی را تسریع خواهند کرد. منافع مردم ایران، منطقه، جهان، و حتی آخوندها در اینست که قدرت را بشکل مسالمت آمیز به مردم منتقل کنند تا در نتیجه سیاست های آزادیخواهانه، دمکراتیک و سوسیال؛ صلح پایدار، دمکراسی، آزادی انسان از قید استبداد، تبعیض، بیدادگری و توحش میسر گردد. مطالبات ملی صلح، عدالت و دوستی ، جایگزین کینه توزی، سودجوئی و برتری طلبی گردد و نیز امر برچیدن جباریت دینی در اشکال قهرامیز به ملت ایران تحمیل نشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید