حاکمی کشوری را اشغال کرد به وزیر خود گفت قوانینی تنظیم کن تا بتوانیم با آسودگی غارتشان کنیم !
فردای آن روز وزیر نزد حاکم آمد و قوانین را خواند…
1. مالیات 3 برابر فعلی
2. حقوق ربع عرف بقیه کشورها
3. حاکم،صاحب جان و مال همه مردم است
4. آروغ زدن ممنوع !
حاکم گفت : بند چهارم چه معنی دارد ؟!
وزیر : بند چهارم سوپاپ اطمینان است ، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد !
جارچیان قوانین را اعلام کردند ملت گفتند این که جان و مال ما از آن حاکم باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است ؛ ولی یعنی چه نتوانیم آروغ بزنیم !؟
مردم برای اینکه از امر حاکم نافرمانی کرده باشند در کوچه و پسکوچه آروغ می زدند و می گریختند ، جلسات شبانه آروغ برگزار میکردند و هر گاه آروغ می زدند احساس میکردند که کاری سیاسی انجام میدهند ! ماموران هم مدام در حال دستگیری افراد آروغ زن!! بودند و گاهی به منازل و رستورانها یورش
میبردند و آروغ زنها را دستگیر میکردند…!
روزی حاکم به وزیر گفت الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم ! چون باعث شده که هیچکس به 3 قانون اول توجهی نکند !
شرح حال سیاسیون ایرانی