به بامسی و تورک اوغلی:
من مخالف هرگونه برتری نژادی هستم. به حق همه ملل در تعیین سرنوشت خویش حتی تا مرحله جدائی توسط یک رای گیری واقعا دموکراتیک باور عمیق دارم. راستش را بخواهید فارس ها را هم دارای لیاقت فکری سیاسی و تاریخی برای اداره کشور ایران نمیدانم. بیشتر افتخارات ایران متعلق به ترکهاست و نه فارس ها: جنبش مشروطه، شهریار، ساعدی، بهرنگی، همه آثار تاریخی اصفهان، تقی ارانی، گوگوش، داریوش، حتی علی دائی مسخره و. . . تهران را نه شهر فارس ها که شهر ترکیبی کلیه ملل ایران بخصوص ترک ها میدانم.
تعصب شما مانع از قضاوت صحیح تان است. مثل فارس های .... که شاهنامه را دلیل عربی نشدن زبان ایران میدانند.
اما زبان ترکی به این دلیل زبان ایران نشد که خطی از خود ندارد وساختار زبان شناسی گویشی ضعیف تری نسبت به فارسی دارد، مثل ضعیف بودن ساختاری و ریشه ای زبان آلمانی در مقابل انگلیسی. یک مورد مهم اینکه:
O اوملات و U اوملات هم که دیگر مزید بر علت اند.
ولی تا زمان تشکیل ملت، زبان و فرهنگ واحد جهانی و انسانی هر ملتی حق آموزش، پرورش، صحبت و هر استفاده ای از زبان خود را دارد و خلاف این نژاد پرستی است، جدیدترین رهبر«زاد پرست ها هم میشود هیتلر و نازی ها.
میشود حق همه ملل در تعیین سرنوشت خویش را بدون نژاد پرستی و بشیوه انسانی و دموکراتیک مطرح کرد. و در مقابل میشود تخم نفاق و نفرت را بین مردم پراکند، در این صورت هم فرقی نمیکند یک پان فارس باشی یا یک پان ترک، در هر حالت مزدور حقوق بگیر یا حقوق نگیر جناحی از حاکمان ضد بشری هستی.