Skip to main content

اعتراض آقای منتظری به خمینی

اعتراض آقای منتظری به خمینی
بهمن موحدی(بامدادان)

اعتراض آقای منتظری به خمینی خون آشام و هیئت مرگ خمینی (نیری ، رئیسی ، پورمحمدی ، اشراقی ، شوشتری) و مخالفت با کشتار هولناک زندانیان سیاسی در تابستان خونین 67 ، عملی در خور تحسین است و در جای خود مثبت است،. اما این دلیل نمی شود چشم بر روی حقیق و حوادث تاریخی بست؛ آقای منتظری در قبال کشتارهای هولناک سالهای 1362-1360 سکوت اختیار کرده بود و به نوعی از آن کشتارها که بیش از 20 هزار تن از زندانیان سیاسی مجاهد و مارکسیست به شهادت رسیدند حمایت کرد.
آقای منتظری همچنین در قبال کشتارهای خونین کردستان و ترکمن صحرا ساکت بود و از آن کشتارها نیز حمایت کرد.
آقای منتظری در به تصویب رساندن اصل ارتجاعی ولایت فقیه ، نقشی اساسی داشت.
در واقع در همان اوایل دهۀ 60 ، جنگ قدرت بین آقای منتظری و خمینی خون آشام وجود داشت و با اعدام مهدی هاشمی در سال 66، اختلافات آقای منتظری و خمینی به اوج خود رسید

در دو قطب اصلی قدرت حاکم ، یک طرف آقای منتظری بود و در طرف دیگر خمینی، که این دوقطب به جان هم افتاده بودند.
زمانی که باند رفسنجانی و خامنه ای که بی واسطه به خمینی متصل بودند و در این سودا بودند که در منازعه قدرت دست بالا را پیدا کنند به مذاکره پنهانی با آمریکا و اسرائیل روی آوردند و با آنها به زد و بند و ساخت و پاخت پرداختند که سفر مک فارلین و یک مقام سیاسی اسرائیلی به تهران از نتایج آن بود. آقای منتظری به زودی از این ماجراها مطلع می شود و عصبانی از اینکه او را از این مذاکرات آگاه نساخته بودند ودر جریان قرار نداده بودند و قصد دور زدن اورا داشتند. و با اشاره منتظری ،دستیار بسیار معتمدش مهدی هاشمی ، سفر مخفی مک فارلین را از طریق روزنامه لبنانی الشراع برملا می کند که در نهایت این ماجرا به دستگیری و اعدام مهدی هاشمی منجر می شود. اعدام مهدی هاشمی ، عصبانیت و واکنش شدید منتظری را در پی دارد و اختلاف بین منتظری و خمینی اوج می گیرد و منتظری در نامه ای به خمینی می نویسد: «"جنایات اطلاعات شما و زندانهای شما، روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است."»
مرگ بر رژیم پلید جمهوری اسلامی
پیروز باد خلق قهرمان ایران