Skip to main content

محمدرضا و دیرنج عزیز ، بعد از

محمدرضا و دیرنج عزیز ، بعد از
Anonymous

محمدرضا و دیرنج عزیز ، بعد از اشغال آزربایجان جنوبی و قلع وقمع فرقه دمکرات، مرز بین دو آزربایجان بسته شد، تمام روابط فامیلی بین شمال و جنوب برای زمانی نامعلوم قطع شد، مادرم برای دیدار خواهرانش در باکو بیش از پنجاه سال گریه کرد، بعد از فروپاشی شوروی و استقلال آزربایجان شمالی مرزها گشوده شد، و تا من خواستم برایش پاسپورت و ویزا بگیرم که اجل امانش نداد، در آخرین لحظات زندگیش بغلم کرد و از من خواست به او قول بدهم که بروم و خواهرانش را پیدا کنم، او مرا در بغل گرفت، و گفت تو هم بجای من خواهرانم را بغل کن، وقتی به ترانه های آیرلیق و دهها ترانه حسرت و جدایی را می شنوی، اینها بی جهت ساخته نشدند، همه این ترانه های حسرت در آزربایجان، تاریخچه و داستان واقعی انسانها در آنها نهفته است،