سلام-بااینکه این هم ولایتی ما درطی این سه چهارسال رشدخوبی درنگرش به مسایل داشته است وازجبهه گیری های بی موقع برعلیه خودی هاکاسته است بازهم راهی درازبرای رسیدن به واقعیت های جهان امروزدرزمینه اجتماعی وتحلیل برای موضوعات مختلف روزدارد.
یادم می آیدکه زمانی تمام کاسه کوزه ها وناملایمات دنیاوجهان سوسیالیستی رابرسرتورکیه وپان تورک می شکست.
بازهم بااینکه خوداین همزبان ما به انجمادفکری دردرون چپ اشاره نموده ولی خودهنوزاین حباب کت وکلفت پوشیده یخی دورخودرانتوانسته بکشند.
درموضوعاتی که مطرح فرموده وتوانسته مشکلات رااحساس کندخودجای شکردارد.
هنوزنتوانسته جامعه نیمه فئودالی.نیمه سرمایه داری تجاری انگلی ونیمه صنعتی مونتاژرابامخلوطی ازعشیره ایی رابه
خودبقبولاند.
ازطرفی علاوه براین اقتصادهچل هفتی ،نتوانسته به حاکمیت دلارهای نفتی وشرکای استعماری پی برده وحاکمیت نفت درجامعه رابعنوان سرنوشت ساز
جناب ایشچی عزیز،درایران حرف اول را میسونرهای نفتی داخلی وخارجی می زنند.اینجادلارهای نفتی سرنوشت سازاست.
شمادعاکنیدبحران نفتی ایجاد ویادرجایی دیگرمنبعی جدیدبرای کشورهای استعماری یافت شود؛آن وقت خودبخوداتحادچپ وراست ایجادخواهدشد.
مقایسه چپ آلمان وایران که هیچ گونه شباهت تاریخی واجتماعی باهم نداشته کاری ازبن خطاست.درآلمان کارخانه های ویران اززمان جنگ واتحادیه وسندیکاهای مستحکم واحزاب وجودداشته ونفت مفت برای واریزدلارهای آن به خزانه دولت برای سرکوب وجودنداشت.
اگرهم اختلاف نظری بوده برای مستحکم کردن صفوف این طبقه ودرطرفی وجودکشورحامی کمونیست ها میتوانسته انگیزه های مختلف راایجادنماید.
ولی درایران چی؟چپ های ایران درتمام آموزه های خوداولین کاری که یادگرفته اند؛ناسیونالیسم کوروآموزه های غلط آن بوده است وکمونیست های جوی وارثی درسازمان نیزازدیگرمعضلات سازمان های چپ میباشند.
کمونیست های ایران اگرآموخته ایی هم داشته اندازقبل حزب توده بوده است.اززمانیکه شوروی بهم ریخته عاقلمندان حزب توده کناررفته وطرفداران تمامیت خواه (ناسیونالیست)نیزبرای بدست آوردن اقتداربه هربادی گردن کج کرده ومیکنند.
من فکرمیکنم چپ ایران ومخصوصا فداییان دچاریک بحران ریشه ایی شده وخلاصی ازآن غیرقابل تصوراست.چپ های دیگرنیزاندرخم یک کوچه اند.
آیابهترنیست شماهم مثل اکثرچپ های سنتی بدامن ملت خودبازگردیدوآب درهاون دیگران نکوبید.
چپ ایران ومخصوصافداییان خلق (اکثریت)دردستان تمامیت خواهان شئونیست وپان فارسیسم گرفتارگشته وخلاصی ازآن ناممکن است.
این گروه اکنون بدترین دوران زندگی سیاسی خودرامیگذرانند.وقتی یک تشکیلات سیاسی نتوانددرپیش پاافتاده ترین موضوعات یک نظردرستی دهدواگرهم نظری دهدپس ازچندروز یک نظرغیرعلمی رادرروی سایت هابگذاردآیانبایداین گروه وتشکیلات رامرده حساب نمایید؟
دوست عزیزاین تشکیلات درطی این ده سال آیاتوانسته یک اعلامیه علمی درموردبحران ها ورویدادهای منطقه ویاکشوردهد؟
من فکرنمی کنم
دوست عزیزهم اکنون درایران اولین وپایه ایی ترین حرکت راتمام نیروهای هویت طلب ازچپ سنتی تااستقلال طلب هابرمی دارند،آیااین تشکیلات توانسته کوچکترین کمکی به این دموکراسی خواهان بکند؟
آیاچپ های ایران درموردسوریه توانسته یک نظردرست بدهد؟
آیاچپ های ایران توانسته انددرموردجنگ آفرینی پ ک ک وکودتا درتورکیه توانسته یک اعلامیه درستی بدهد؟
آیاچپ ایران درمورداوکراین وتصرف کریمه بتوسط روسیه توانسته یک نظربی طرفانه ایی بدهد؟
آیا چپ ایران توانسته وقبول کرده که درجنایات خمینی درموردحزب خلق مسلمان همدست نبوده وکرده خودراتقبیح کرده است؟
آیاچپ ایران بااین ساختارفکری میتوانددرموردمسایل داخلی ومنطقه ایی یک موضع گیری سالمی داشته باشد.
آیاتابحال فکرکرده ایدکه چراتعدادی ازکادرهای کمیته مرکزی این احزاب چرا به سلطنت طلب هاوحکومت.وپان ایرانیست های رنگارنگ وحتی به فاشیست هاپیوسته اند؟