Skip to main content

از صفحەی فیسبوکی دوستان ،،

از صفحەی فیسبوکی دوستان ،،
Anonymous

از صفحەی فیسبوکی دوستان ،،،هنوز هم دیدگاه رمانتیکی میان کردها غالب است که طبق آن از خیانت این کشور و آن کشور و قدرت در حق کردها سخن به میان می آید. قدرت های سیاسی و نظامی آئین عدالت و جوانمردی را چه راحت زیر پا میگذارند.
طبق این منطق بعد از هر جنابتی که در حق کردها می شود قدرت های جهان باید همان درد و رنجی را که یک کرد از سر میگذراند و متحمل می‌شود، درک کنند و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
حداقل بعد از دیدن مخروبه های شهرهای جزیر و نصیبین روابط اشان را با ترکیه قطع کنند و هزینه چنین جنایت هایی را بالا ببرند.
شکی نیست که در فردای جنایت شهر حلبچه چنین احساساتی وجود داشت و بعد از جنایت شنگال و بعد از کاملا ویران شدن شهرهای کردنشین در کردستان ترکیه توسط ارتش ترکیه در طی همین چند ماه اخیر.


.
جنایت هایی که هیچکدام نمی توانند جلوی روابط دیپلماتیک دولت ها را بگیرند و در گردش امور خللی به وجود بیاورند.
امریکا همچنان همپیمان ترکیه است و روسیه نیز ممکن است با ترک ها همپیمان شود.
حالا آیا قدرتهای جهانی بر علیه کردها متحد شده اند؟ یا نقصی در اخلاق سیاسی بین المللی وجود دارد؟
شکی نیست که در فردای جنایت صبرا و شتیلا، جنایت بوسنی، جنایت رواندا، و جنایت چچن نیز چنین احساساتی وجود داشت و هم اکنون در میان آوارگان سوریه ایی نیز چنین احساساتی وجود دارد:آئین جوانمردی کجا رفته است؟
بدون شک نقصی و حتی آبروریزی بسیار بزرگی در نظم سیاسی و اقتصادی جهان وجود دارد اما این نظم منطق خاص خود را دارد.
بهتر است نقش اقتصاد و نقش زور در روابط بین الملل را در کنار مسئله ایی به نام منافع ملی که باعث زد و بندها و جبهه بندیهای جهانی و منطقه ایی و اتحاد یک گروه بر علیه گروه رقبب می شود را به عنوان یک ساختار کلی در نظر بگیریم.
دولت های ملی تقریبا مسئول تمام خونریزی های و ناجوانمردیهای جهان هستند.
چه اسرائیل در حق فلسطینی ها و چه جمهوری اسلامی در حق کردها یا ترکیه که در همین رابطه بر اساس ترمی به نام منافع ملی همین حالا بر علیه جنبش کردهای سوریه با جمهوری اسلامی علی رغم تمام اختلافات شان متحد شده است.
یا جنایت های روسیه در چچن و افغانستان و جنایت های امریکا در ویتنام و کودتا بر علیه مصدق و آلنده و غیره.
هر گروهی بر اساس جایگاه ملی و هویتی اش به تعدادی از این جنایت ها کمتر یا بیشتر اهمیت می دهد.
هم ملت ها و هم دولت ها هیچکدام بیطرف نیستند و نباید فراموش کرد که ملت ها در تعیین سیاست دولت هایشان نقش دارند.
مثلا باید درک کرد که چرا بخشی از افکار عمومی در امریکا طرفدار آزادی فروش و حمل سلاح است و یا چرا گروه دیگری به شدت حامی اسرائیل است.
فریب خوردن توده ها هر چند درست هم باشد راهی به هیچ دهی نیست و پاسخ معما هم نیست. در عصر سرمایه های عظیمی که صرف میدیا و تبلیغات می شود باید نگاه به سوی شبکه ها و بنگا ههای خبر رسانی و تبلیغاتی باشد.
باید دید که توده ها چرا و چگونه در زمینه های مختلف فریب می خورند.
منطق انداختن نامه و پول در چاه جمکران آیا فرقی با منطق لزوم حمایت از مدافعان حرم و حق مسلم هسته ای دارد؟ یا بستن ضریح به امامزاده چه فرقی با پرستش انرژی اتمی دارد.
ملی گرایی همانقدر خرافی است که مذهب و اگر نه بیشتر که به همان اندازه هم در طول تاریخ مسئول خونریزی بوده است.
حالا حکایت منطق روابط بین المللی را شاید با مثالی بتوان تا حدودی توضیح داد. می گویند فلان دوست و آشنایتان که مقام مهمی دارد و بارها به همکاری او نیاز پیدا کرده اید، در تبهکاری بزرگی دست دارد اما شما روابط تان را با او قطع نمی کنید بلکه مانند سابق به او اطمینان خاطرمی دهید که هنوز هم یکی از بهترین دوستانتان است.
دوست دیگری بعد از چند سال مرتکب همان خبط در مقیاس کوچک می شود، او کسی است که به کمک شما نیاز دارد و شما به همان دلیل او را گوش