Skip to main content

قرار بود سايت ايران گلوبال

قرار بود سايت ايران گلوبال
Anonymous

قرار بود سايت ايران گلوبال فحاشى ها و توهين هاى كسى را چاپ نكند. اما گويا اين موحدى فاشيست و نماينده فرقه داعشي رجوى در اين مورد مستثناست.
من هم با صداى بلند مى گويم
مرگ بر جمهورى اسلامى
مرگ بر ولايت فَقِيه ( خامنه اى و رجوى)
مرگ بر استبداد دينى و غير دينى
مرگ داعش و حاميانش
مرگ بر شوونيزم سر كوبگر
مرگ بر انحصار طلب و خود محور
مرگ بر گردانندگان روز نامه دولتى ايران كه از سال ٨٥ با توهين به بيش از ٤٠ ميليون ملت ترك مقيم ايران ، كينه و نفرت كاشت......و.....
موحدى نژاد پرست نماينده فرقه داعشي رجوى ، بايد بداند كه بيش از ٣٧ سال است خمينى و رجوى ، مرگ و نابودى را بر سر ملت هاى ايران حاكم كرده , و اميد و زندگى را از همه گرفته اند. چرا مى گويم خمينى ...و رجوى...در خرداد ٦٠ وقتى رجوى با خام خيالى إعلام قيام مسلحانه كرد. من شخصا و از نزديك شاهد خوشحالى نيروهاى سركوبگر سپاه خمينى

بودم . و پاسداران با بستن كابل در زير لباس هاى شان و پوشيدن لباس شخصى به سر كوب تظاهرات ٣٠ خرداد روانه شدند. و تحليل سركردگان سپاه و نيروهاى امنيتى خمينى جلاد اين بود كه ، در نهايت منافقين ( كلام رژيم) در دام قيام مسلحانه افتادند..... و در مدت اين ٣٧ سال شاهد سركوب و دار و درفش رژيم فاسد ولايت فَقِيه با نسخه قيام مسلحانه احمقانه رجوى هستيم ....
رجوى دقيقا كارى را كرد كه خمينى و رژيم و سركردگان سركوبگرش مى خواستند. و نياز داشتند تا مجوز سركوب وًكشتار سراسري بگيرند.....بله رژيم فاسد و جانى ولايت فَقِيه ، منتظر بهانه بود. اين رژيم ذاتا سركوبگر و انحصار طلب و تماميت خواه بود.... به همين علت هم بعد از به دست گرفتن قدرت از بهمن ٥٧ ، به دنبال سركوب و حذف ديگر نيروهاى مؤثر در انقلاب ٥٧ بود. اما فرصت اش را نداشت. و اين فرصت و امتياز را جنگ و رجوى در اختيار خمينى و رژيم قرار داد. شخص خمينى هم جنگ را ايجاد كرد. با تحريك عراق و صدام حسين . و كشتار داخلى را هم با سركوب ديگر جريانهاى سياسى ، و در نهايت با بى خردى فرقه رجوى و با مسئوليت شخص رجوى ، لذا اين رژيم نژاد پرست مرتجع ، با سركوب ملت ترك ما در آزربايجان جنوبى در سال ٥٨ و كشتار حزب خلق مسلمان ، ميخش را در آغاز حكومت ظالمانه و استبدادى اش كوبيد. و رجوى و فرقه اش هم با سكوت خود در اين سركوب ها ، دشنه هاى رژيم خمينى را تيز تَر كرد. غافل از آنكه ، قصه شير جنگل كليله و دمنه ، در مورد همه قربانيان با سكوت تك تك آنها تكرار خواهد شد. رجوى از سكوت مصدق و آخوند ها در سر كوب حكومت ملى سيد جعفر پيشه ورى در ٢١ آذر ١٣٢٥ توسط شاه جلاد ، عبرت نگرفته بود. كه شاه با سركوب ملت ترك ما ، ميدان را خالى از رقيب ديده و با حذف ملت قدرتمند ما ، فرصت سركوب دانه ريز ها را بخوبى پيدا كرده بود.
تاريخ در سال ٥٨ باز هم تكرار شد. و فارسها خصوصا گروهاى قدرتمند سياسى نظير فرقه رجوى ، در سال ٥٨ ، با سكوت خود در كشتار حزب خلق مسلمان در آزربايجان مظلوم ، راه سركوب هاى بعدى خمينى را هموارتر نمودند .
حزب توده ، فرقه رجوى ، و كليه جريان هاى سياسى كه چشم خود را بر كشتار ملت ترك ما بستند، با دست هاى خود ، چاهى را حفر كردند كه در نهايت خود نيز در آن گرفتار شدند.
از نظر ملت ما ، فارسهاى نژاد پرست ، و گروهاى سياسى ريز و درشت ، فاقد آن درك لازم هستند كه بدانند با تضعيف ملت ترك ما كه به علت جمعيت و قدرت سياسى و اجتماعى آن وزنه و جلودار استبداد هاى حاكم بر ايران بوده و هستند، دارند تيشه به ريشه خود مى زنند. شوربختانه هنوز هم كه هنوز است جريان هاى سياسى در ايران بر اشتباهات گذشته خود، در تشويق رژيم نژاد پرست فارس آخوندى بر سركوب ملت ما اسرار دارند. به همين خاطر هم هست كه نيروهاى هويت طلب ما ، راه استقلال و يا خودمختارى ( با رأى و نظر مستقيم مردم ما )خود را پيش گرفته و توجهى به گروهاى سياسى خود محور و شوونيزم فارس ندارند.
از قديم گفتند خود كرده را تدبير نيست .