Skip to main content

جناب کارگر سلام؛

جناب کارگر سلام؛
بهنام چنگائی

جناب کارگر سلام؛
بسیار خوشحالم که بیداری اجتماعی و دانش طبقاتی به چنان سقفی از شعور تجربی ـ تاریخی غیرقابل برگشت رسیده است که در آن یکه تازی دزدان الهی و شارلاتانکاری جنایتکاران مشابه برای همیشه جائی برای لم دادنِ همیشگی بر سر کارگران فقیر و بیکار و گرسنگان فلکزده ندارد.

دوست بزرگوارم! شما بخوبی و با پوست و استخوان راز روابط بهره کشانه، علل گستردگی ستمگری ها و ژرفای خودکامی ها، و همچنین چگونگی ضرورت مبارزه ی توده ای و سازش ناپذیر را با مصیبت های فراوان خود فراگرفته اید. در این بزنگاه بیدادرسی و حق خوری، تنها شیوه ای که به ما می تواند یاری رساند، اولین فرصت مناسب ساختار خودمدیریتی ست که شایسته است کارگران را با روشنگری ها و افشاگری های قلدران چندسویه هرچه بهتر و بیشتر به میدان مبارزه ی نان و کار و آزادی کشاند. سهم من در این نبرد، جز بیان همراهی ها با شما بیشتر نیست. رویتان را می بوسم

البته اگر خواستید می توانیم وارد بحث چگونگی مبارزه ی کارگری ـ توده ای از یکسو، و همکارهای مشترک با دیگران همدرد از دیگرسو با هم موانع چنین راهکارهای سختی را در شرایط پلیسی ـ خفقانی رژیم بشکافیم.