Skip to main content

در پاسخ آقای گمنام، با

در پاسخ آقای گمنام، با
Anonymous

در پاسخ آقای گمنام، با سلام اینجانب در هیچکدام ار نوشته های خود، مطرح نکرده ام که سرنگونی رژِیم جمهوری اسلامی، سبب از بین رفتن ستم ملی در ایران خواهد بود بهیچ وجه چنین تضمینی وجود ندارد که بدنبال از بین رفتن رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی، دموکراسی واقعی در ایران، ایجاد گردد. در دنیای واقعیت ها، همه چیز مشروط است . آنچه من همواره مطرح ساخته ام این است که یدون سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی توسط توده های زحمتکش ایران، امکان رفع ستم ملی از ملت های غیر فارس ایران، وجود ندارد. اگر شما بر آنید که با بودن رژِیم جمهوری اسلامی ، ملت های تحت ستم ایران می توانند از چنگ ستم ملی رها گردیده و آزادانه ، سرنوشت خود را تعیین کنند، لطفا دلیل یا دلایل خود را در این زمینه در نوشته های خود ارائه دهید. با شعار دادن صرف ، هیچ دردی دوا نمی شود. شما نا راحتید که

اینجانب همواره در نوشته های خود در باره مساله ملی، سرنگونی رژِیم را مطرح میسازم. از دید شما شعار سرنگونی رژِِم را مطرح کردن در شرایطی که در ایران حزب طبقه کارگر وجود ندارد ، امر بیخود و حتی زیان آور می باشد. دعوت به سرنگونی از دید شما، دعوت توده ها به ناکجا آباد است. چون در شرایط فقدان حزب کمونیست در ایران، سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به منزله از چاله به چاه افتادن می باشد. این نظر شما از دید من بهیچ وجه نظری کمونیستی و صائب نبوده و به منزله بی عملی صرف و تن به قضا و قدر سپردن در مقابله با یکی از رژیم های عمیقا ارتجاعی موجود در جهان میباشد . در کشوری مثل ایران که سال هاست در چنگال رژیمی استبدادی و آزادیکش اسیر است، کمونیست ها در همه احوال و شرایط، چه حزب کمونیست باشد و چه نباشد، شعار انقلابی سرنگونی رژیم حاکم توسط توده های زحمتکش را مطرح میسازند و در جهت سرعت بخشیدن به امر سرنگونی،همه جانبه مبارزه می کنند. چون سر نوشت طبقه کارگر و توده های زحمتکش در چنین کشورهائی بستگی کامل به سرنگونی رژیم ارتجاعی حاکم دارد. شما بدرستی تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس را که رژیم برای فریب توده های ستمدیده آذربایجان بدان مبادرت ورزیده است محکوم می کنید. و می نویسید که این امر ربطی به مردم آذربایجان ندارد. اما به دنبال این موضع گیری درست، به ورطه ناسیونالیسم ملت " خودی" غلطیده ، می نویسید. " ولی ایجاد آن ( منظورتان فراکسیون ترک هاست) قدرت ترک ها در ایران را نشان میدهد که فاشیست های فارس به اراده ترک ها تسلیم میشوند." شما خود را کمونیست میدانید و از قدرت ترک ها و تسلیم شدن فارس ها به اراده ترکها صحبت به میان می آورید! یک کمونیست هیچگاه در مساله ملی دچار احساسات ناسیونالیستی نمی شود و از ترک ها به مثابه مجموعه یک پارچه ای، حرف نمی زند . این دقبقا بدام بورژوازی آذربایجان افتادن می باشد . در مساله ملی، کمونیست ها همواره موضع خاص خود را دارند و به دنبالچه بورژوازی ملت خودی نمی افتند . کمونیست ها در کشور های چند ملیتی نظیر ایران، قاطعانه با ستم ملی مبارزه کرده و ار حق تعیین سرنوشت ملل، دفاع به عمل می آورند. اما مساله ملی در اصل، یک مساله بورژوازی ملت تحت ستم می باشد . ملت تحت ستم برای پیشبرد مقاصد اقتسادی و سیاسی خود، با بورژوازی ملت غالب وارد مبارزه و کشمکش می شود بورژوازی ملت تحت ستم به بازار خود احتیاج دارد و بدون آزادی از چنگ بورژوازی غالب و بدون داشتن کشور خود و بازار خود، نمی تواند به مقاصد اقتصادی خود برسد. در پیشبرد امر مبارزه با ملت غالب ، بورژوازی ملت تحت ستم به یاری کارگران و زحمتکشان ملت خود نیاز دارد و به همین جهت نیز با ترفند ها و حیل مختلف منافع طبقاتی خود را به مثابه منافع " ملت" نشان میدهد . کمونیست های ملت "خودی" باید همواره کارگران و زحمتکشان را از دسایس بورژوازی حودی آگاه سازند و در همه حال از منافع کارگران و زحمتکشان دفاع به عمل آورند. اینکه می نویسید ایجاد فراکسیون ترکان محلس ، "قدرت ترک ها را نشان میدهد " معنائی جز این ندارد که شما در مورد مساله ملی در ایران، از موضع کمونیستی حرکت نمی کنید و به دنبال بورژوازی " خودی" افتاده اید. " قدرت ترک ها" که شما بدان اشاره میکنید ، همان قدرت بورژوازی آذربایجان می باشد! ضمنا اکثر این کامنت نویسان با نام مستعار ترک و آذربایجانی که اینهمه به کمونیست ها بد و بیرا ه می گویند، نماینگان همان بورژوازی آذربایجان است که ماهیتی عمیقا ضد کمونیستی و ضد رادیکال دارد.همین!