Skip to main content

سلام جناب دیرنج مین ائللی؛

سلام جناب دیرنج مین ائللی؛
بهنام چنگائی

سلام جناب دیرنج مین ائللی؛
من هم از شما سپاسگزارم که پیرامون مقاله از دیدگاه خود آنرا نقد می کنید.

راستش را بخواهید سمت اندیشه و وابستگی های عاطفی رنگین ما به این یا آن دلبستگی ها بیشتر به عادت ها و تآثیرهای گذشته و تاکنونی گره خورده اند. بنا بر این ما و تمامیت مان محصول گذشته هاست.

و چنانچه امکان دگرگونی های ضروری و منطقی در عرصه های هستی و نفس زندگی در محیط زندگی و کار میسر می بود و ابزار و اهرم های تازه اجتناب ناپذیر می شد تنها آنگاه، بی گمان می بایست هرچه زودتر نوع اسان متناسب با آن الزام ها و جابجائی ها، ضرورت انطباق را هم در میان انسان های مسئول تر، پیشروتر و بیدارتر بیش از پیش مطرح می کرد، و راه جهانی اش را برای بازسازی فردای بهتر در دستورکار می گذاشت؛ و تلاش برای چالش و نبرد و گذر از فاجعه های آسیب پذیری ها در جامعه سرمایه سالاری را هم برای خود توده ها مسئله ی روز و آنی

می ساخت که دریغا فشار کار و تامین نان چنین فرصتی را به آنها نمی دهد.

شنیدن و دانستن این برای برای من بسیار تلخ و ناگوار است که در هرثانیه دوکودک از گرسنگی بمیرند و همزمان دوسوم دارائی خالص بشریت در انحصار 62 نفر انباشت شده باشد که هست.

همه مبارزه آگاهی رسانی و روشنگرانه ی چپ ها و کمونیست ها پیرامون این داغ ننگ خودخواهی های ضدبشری ست، که نمی شاید و نمی باید بیش از این علیه توده های بی دادرس و بی پناه جهان تداوم یابد.

به باورمن: تازمانیکه حتی یک کودک در سطح جهان از گرسنگی بمیرد که بسیاری می میرند، تا آن زمان هر سرمایه داری یک جنایتکار است.
تندرست باشید