Skip to main content

ادامه:

ادامه:
آ. ائلیار

ادامه:
Ki-en-ngir
زمین-en - محل
سرزمین - محل- فرمانروایان مقدس(en)
منظور از فرمانروایان مقدس :حاکم مذهبی-کاهن- و فرمانروای نیروی های طبیعی مثل باد و غیره لست، که مقام خدایی یا نیمه خدایی دارند.
Ki-en-ngir=کشور- اوجاق(محل) - en کاهنان ، خدایان، فرمانروایان مذهبی ؛ تانری لارین-کاهنلارین- اوجاغی اولان اؤلکه =سر زمین سومر
Kiسرزمین، کشور- زمین ؛ en کاهن، ارباب و حاکم .
en وند یا علامت برای نشان دادن خدا و تقدس- فرمانروای ( در فرمانروای باد en-lil)
و همان است که در نام En-ki و مانند های آن وجود دارد. و علامت حاکم و خدایی و تقدس است.
ngir جایگاه = محل ، محلی، اینجا اوجاق
gir را در eme-gir هم داریم که معنی محل سومریان و زبان سومری را دارد.
en [LORD] wr. en; u3-mu-un; umun "lord; master; ruler" Akk. bēlu
en [PRIEST] wr. en "a priest" Akk. entu; enu
----

ترجمه ی آن به « سرزمین اربابان نجیب» درست نیست. که کرده اند:
('place' + 'lords' + 'noble')=ki-en-gi (-r )
( 'Ort' + 'Herren' + 'edler'
ویکی پدیا
gir درستش ngir به معنی نجیب نیست و اینجا معنی محل یا محلی و مکان و اجاق میدهد. همچنانکه در نام خداdingir نیز معنی مکان و اجاق روشنایی میدهد.
gir=را ngir
بدانیم.

----
dingir سومری ، خدا، علامت اش شبیه یک ستاره ی هشت پر است و اشاره به « روشنایی خورسید و سپیده دم» دارد.
ایده ی خدا یا دینگیر نخست با توجه به « سپیده دم و طلوع خورشید و خود کره ، و پیدایش شب و روز و غیره پدید آمده است»
علامت An به معنی آسمان و خدای آسمان نیز همین ستاره است.
کلمه Dingir با واژه ی ترکی Tengri یا تانری که در اصل میتواندTan- qir ؛ dan-gir = خدای آسمان - باشد هم معنی ست.
dan=tan سپیده دم
dan در سومری نیز به معنی اوجاق است. اوجاق معمولی محل آتش و روشنایی.

dan-gir خدا= اوجاق روشنایی
dan = روشنایی
gir= اوجاق، جایگاه، محل.
------
dan در ترکی روشنایی سپیده دم . دان اولدوزو =ستاره ی سپیده دم=ناهید
gir در ترکی جایگاه و محل یا اوجاق به معنای مکان .
داش قیر= سنگلاخ
qir=gir=qır

--------

3- نام شخص «لولو مممد» یا لولی مممد( محمد):
در مقاله « زبان سومری و ترکی»- به وجود نام lu-lu- məm-məd
در اورمیه هم اشاره کرده ام .
که میتواند یادگاری از- نام تاریخی طایفه ی «لولو بی »باشد. lu-lu-bi طایفه ی لولوبی ( درتاریخ آذربایجان معروف است).
خدایش dingir-bi

lu-lu جمع lu ، مردان .
bi ضمیر ملکی ست. « مال او، اش، دارنده ، صاحب »
و ضمیراشاره « این » .
lu-lu-bi تحت اللفظی به معنی صاحب مردان .« ایگیت لرصاحابی» ،

اصطلاح برابر lu-lu-bi : « ایگیت صاحاب » طایفا سی.
----
bi در ترکیب با da یعنی bi-da به معنی ( با او) و در ترکی آذربایجان با nan و nən و ilə مساوی است. به جای « و» در فارسی.
سومری bi-da برابر bir-də ترکی ست. سن بیرده او
da= با = نزد-پهلو
همینطور : او=bi زمانی در سومری= ene =او، بود. هردو واژه سومری ست.
------

مردم سیاه سر
« uŋ saŋ giga= مردم سیاه سر» "the black-headed people"

ğ=ng=ŋ=ĝ نون عنه= نگ

uğ-sağ-gíg-ga
یا uŋ saŋ giga= مردم سیاه سر

sağ سر
saĝ [HEAD] wr. saĝ "head; person; capital" Akk. qaqqadu; rēšu

sağ gi4 سیاه
saĝ gi [BLOCK] wr. saĝ gi4 "to block" Akk. hašû?; mahāru
uĝ مردم
uĝ [PEOPLE] wr. uĝ3 "people" Akk. nišu

----------
hrasen im Wörterbuch Sumerian Englisch. (4)

an-ki
universe
eme-gir
Sumerian
Eme-gir
Sumerian language
ki
earth; abyss; abysm