Skip to main content

ادامه:

ادامه:
آ. ائلیار

ادامه:
1- gi در سومری = gi [REED] wr. gi "reed, cane; a unit of length" Akk. qanû

gi [TURN] wr. gi4; gi "to turn, return; to go around; to change status; to return (with claims in a legal case); to go back (on an agreement)" Akk. lamû; târu

2- سومری gi = نی؛ برگشتن ، از اطراف چیزی بر گشتن.
--------
در ترکی :
gi =طرز خاص حرکت یا برگشتن پرنده ، در آسمان. کفتر بازان این حرکت و حالت را با فعل gıy-lanmaq بیان میکنند
فعل gı-vur-maq را نیز به کار می برند.
qayıtmaq
çevirmək
ətrafında getmək
------
gi
تره ی وحشی که برگهای زبر دارد مثل برگ نی با اصطلاح gıy-lı بیان میکنیم . و برای خوردن مناسب نیست نسبت به
تره ی اهلی.
تره ی وحشی gıylı-kavar را وقتی جوان است qəzil-kavar و هنگامیکه پیر میشود qəmiş-kavar گویند. qəmiş یا قامیش: نی.