Skip to main content

آقای مزدک بامدادان که از

آقای مزدک بامدادان که از
Anonymous

آقای مزدک بامدادان که از دست " چپ" میهن ستیز ایرانی به ستوه آمده است، مولوی وار با چراغ گرد شهر میگردد تا مگر"چپ" ایران دوستی، پیدا کند. ایشان آن، " چپ" ایرانی را می جوید که همه چیز ایران و از آنجمله تاریخ و جغرافیای ایران و نه تنها پرولتاریا و زحمتکشان این کشور بلکه همه مردم آنرا دوست داشته باشد! جواب امثال مزدک بامدادان را مولوی در غزل معروفش ، داده است . گفتم که یافت می نشود گشته ایم ما گفت آنکه یافت می نشود، آنم آرزوست! آقای بامدادان ، آن چپی که همه مردم ایران را دوست داشته باشد، دیگر چپ نیست و یک اپورتونیست در لباس چپ است! "همه مردم ایران" البته شامل فقیر و ثروتمند ، دارا و ندار، کارگر و کارفرما، استثمار گر واستثمار شونده است. در بین همه مردم ایران آنهائی وجود دارند که از طریق استثمار وغارت بیرحمانه هستی هم نوعان و " هم وطنان"

خود، ثروت و مال و منال اندوخته و در فراوانی و ناز ونعمت زندگی میکنند. به قول شاعر: آنکه افزوده گشته سیم و زرش یا خودش دزد بوده یا پدرش! راستی اکثریت زحمتکش فقیر و تهی دست جامعه چگونه میتوانند غارت گران هستی خود را دوست داشته باشند و به این دزدان سرگردنه ، مهر و محبت ورزند.؟ کمونیست ها انسان دوستان صرف نیستند . کمونیست ها از منافع طبقاتی کارگران و توده های زحمتکش، دفاع میکنند . کمونیست های راستین مخالف سرسخت بورژوازی حاکم در کشورهای سرمایه داری بوده و در جهت سرنگونی سلطه سیاسی بورژوازی، مبارزه می کنند هدف والای آنها استقرار سوسیالیسم و برقراری حاکمیت طبقه کارگر میباشد . بورژوازی همه جا می کوشد سلطه طبقاتی خود را که همان اعمال دیکتاتوری علیه کارگران و زخمتکشان می باشد، به مثابه دموکراسی ناب معرفی کند و کمونیستها را که طرفدار حاکمیت پرولتاریا هستند، دیکتاتور و ضد دموکرات قلمداد کند. این شیوه ریاکارانه را بورژوازی در تمام جوامع سرمایه داری برای فریب افکار عمومی به کار میبرد. آقای مزدک بامدادان، "چپ" های ایرانی را در نوشته خود، همه جا به میهن ستیزی، متهم میسازد. از دید من، میهن بورژوازی ، چیزی جز ثروت و اندوخته باد آورده و داشتن موقعیت ممتاز در جامعه، نیست . میهن پرستی بورژوازی در کشور هائی که سرمایه داری در آن ها حاکم است، همواره دروغین و ریا کارانه می باشد. در ایران کنونی، تحت سلطه رژیم آزادیکش جمهوری اسلامی، راستی میهن و وطن عزیز و سرتاسر کشور متعلق به کیست؟ آیا این میهن، میهن میلیون ها کارگر فقیر و تهی دست است که دولت سرمایه داران حد اقل دستمزد آنها را 815 هزار تومن در ماه تعیین کرده است یا میهن و وطن عزیر آن روسای ادارات دولتی است که ماهی بیش از 200 میلیون تومن حقوق در یافت میدارند؟ این میهن شما آقای بامدادان، متعلق به آخوندهای جنایتکار حاکم، آقا زاده ها، روسای پاسداران و سرمایه داران ستمگری است که زالو صفت از مکیدن خون کارگران میلیاردها سود می برند؟ آقای بامدادان، لطف فرموده این معما را حل کنید که این میهن عزیزی که شما اینهمه سنگش را به سینه میزنید، میهن کدام یک از این ایرانیهاست ؟ میهن کارگران و زحمتکشان و میلیو ن ها انسان بیکار و بی خانمان است یا میهن رفسنجانی ها ، خامنه ای ها روحانی ها ، احمدی نژادها و دیگر دزدان و غارتگران اجتماعی؟ راستی از این میهن عزیز چه چیزی عاید آن فقیر تهی دستی میشود که برای ادامه حیات مجبور است کلیه خود را به فروشد؟ آقای بامدادان، جواب شما چیست؟ در زمان سلطه رژیم شاه ، درباریان، اطرافیان و نزدیکان شاه،، وزرا ، وکلا و کارمندان عالی رتبه دولتی و سرمایه داران کلان که به برکت وجود رژیم پهلوی به تروت و تمول سرشار رسیده بودند، همه در شمار میهن پرستان و ایران دوستان " بی غل وغش و ناب" بودند .
اما به محض اینکه باد مخالفی در کشور وزید و رژیم سلطنتی به دست توده های زحمتکش سرنگون گردید، همه آنها وطن پرستی و ایران دوستی خود را فراموش کرده ، دو پا داشتند ، دو پای دیگر هم قرض کردند و فرار را بر قرار ، ترجیح دادند! آقای بامدادان اینهمه میهن پرستی خود را به رخ دیگران نکشید!