Skip to main content

آقای بهمن موحدی (بامدادان) 2

آقای بهمن موحدی (بامدادان) 2
یونس شاملی

آقای بهمن موحدی (بامدادان) 2
دو- مینویسید کی: "به نمونه ای از افاضات آقای یونس شاملی توجه کنید: «"من میدانم که آقای صوفی زاده از سیاستهای دولت ترکیه در قبال خلق کرد در آن کشور ناراحت اند و البته در این ناراحتی هم محق اند. من هم دقیقا همان حس آقای صوفی زاده را در قبال دولت فارسگرا در ایران دارم"» عجب!!! دولت فارسگرا در ایران!!!" (پایان نقل قول)
حالا نگاه کنیم به جملاتی که من در نوشته ام به آن اشاره کرده ام. من نوشته ام: "من هم دقیقا همان حس آقای صوفی زاده را در قبال دولت فارسگرا در ایران دارم، اما هرگز

ذهنیتم را آلوده تخریب ملت فارس نکرده و نمی کنم. ملت فارس و دولت فارسی در ایران دو پدیده کاملا متفاوتی هستند و برخورد متفاوتی را هم طلب میکنند. همبستگی خلقها بایستی سرلوحه تفکر و رفتار ما در ارتباط مردمان منطقه و جهان باشد. محق بودن در مظلومیت ملتمان چه در ترکیه و چه در ایران، نباید و نمیتواند جواز نژادپرستی برای ما صادر کند."

این جملات من نشان میدهد که برخورد من با ملت یا مردم فارس نه آن چیزیست که شما میگویید بلکه آن چیزیست که من نوشته ام. من جایگاه ملت فارس با دولت فارسی را به هیچ وجه در هم نمیآمیزم و از مشروعیت مبارزه ملی دئمکراتیک جواز نژادپرستی استخراج نمیکنم. اما شما چنین جملات سبک و غیر دمکراتیک را برای تخریب من مورد استفاده قرار میدهید. من از همبستگی خلقا سخن میگویم و شما از زبان من دشمنی با خلقها را در کامئنت تان تبلیغ میکنید! این رفتار چه چیزی غیر از منش به غایت ارتجاعی است!

من واقعا نمیتوانم باور کنم که یک انسان در روز روشن چنین به ریاکاری، عوامفریبی و تحریف مشغول باشد. و نمیدانم برای چه؟

در جایی از کامئنت تان مرا "تجزیه طلب" نامیده ای! من هرگز در فعالیت های سیاسی ام در تفکر "جدایی طلب" نبوده ام و نیستم. اما شما این دروغ را به من بسته اید. علت چه میتواند باشد؟ حب و بغض های غیرانسانی، تلاش برای تخریب و از این قبیل انگیزه ها موتور رفتار شماست.

فکر میکنم خوانندگان میتوانند حدس بزنند که تحریف ها شما و شعارهای توخالی تان کسی را نه جلب میکند و نه جذب. بیشتر از این نباید برای کسی که اهل گفتگو نیست چیزی بنویسم.