Skip to main content

جناب سازاخ سلام؛

جناب سازاخ سلام؛
بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
بازهم از شما می خواهم لطف کرده و نام مرا درست بنویسید! با سپاس

پیش از همه بگویم که من با بیشترین خواسته های ملیت های تبعیض زده و ستم کشیده مان نه که همرأی، همصدا، همدرد و همراهم، بل سال های درازی را در این میدانِ بحق دادخواهی ها، بی نیاز از تأیید و تشویق این و یا آن تلاش روشنگرانه کرده و پیرامون نابرابری ها نوشته ام.
بنا بر این من با درخواست ها و نارسائی های حقوق ملیتی شما و دیگران از دیرباز آشنایم و با اعتراض اصولی تان کاملا موافقم.
تناقض کنونی من اما بیش از همه متوجه فرقه گرائی ها و علیه شیوه های مطرود سکتاریستی ست که بخشی از عناصر این جنبش آگاهانه به آن دامن می زنند و با عملکرد ناسیونالیستی، شوینیستی، و پانیستی خود، توان مشترک ما را در برابر نیروی قدر و سیستماتیک رژیم عملا تقلیل می دهند و بی گمان تیغ ستمگری های شیعه را علیه همه ی ما و ملیت ها تیزتر می کنند.

بنا بر این همه ما برای زدودن خودکامگی و رهاشدن از مصیبت های مشابه و مشترک مان نیاز به همکاری و همبستگی داریم.

پس، من از شما و همه ی نیروهای مسئول و زیر شلاق نابرابری ها انتظاردارم، که با هم به فضای خشونتگرائی عریان رژیمِ اعدام دقت کنیم. و بیش از این رودرروی هم نایستیم. و هوشیارانه به علل پراکندگی ها در این مقطع کنونی که بسیار حساس است تمرکز لازم داشته باشیم، تا چاره یابی شوند. و همزمان پیرامون یافتن راهکارهای متحدانه و جستن ظرف های سیاسی و راهبردی بیش از پیش همفکری کرده و با هم مواضع روشنی در قبال مسائل ناهنجار فرقه های دشمنی افکن بیابیم و برگزینیم.

و به باور من آن راهبردها، بی گمان می باید فراملی و سراسری باشند تا در چشم انداز کنونی، گذر از کل رژیم را برجسته ساخته و زمینه عینی ـ اجتماعی آنرا بیش از همه خود ملیت ها انتخاب کرده و البته دلبخواهی ابزار آنرا مهیا و در مناطق بومی خویش برپا کنند.

و برای این مهم ِحیاتی ما جز دست دوستی بسوی دیگر ملیت ها و جریان های همدرد چاره ای نداریم تا مگر با همدیگر و متکی به نیروئی سیال مردمی، بسان دریای متلاطم و مقتدر شویم و برای فروریزی حاکمیت زور، جاری گشته و امکان ایجاد آرزوهای مان را پس سرنگونی استبدادمذهبی مهیاکنیم. من در همه حال پشتیبان همه ی حقوق مسلم ملیت ها بوده و خواهم بود.

حق تحصیل به زبان مادری و امکان تعین سرنوشت خویش توسط خودمدیریتی ملیت ها، همگی ضرورهائی اجتناب ناپذیر هستند که پس از فروریزی خیمه ی رژیم به همه ی آنها و بیاری حضور میلیونی توده ها پاسخ داده خواهدشد؛ البته اگر مبارزه ما مشترک، سراسری و ناگزیر طبقاتی هدایت شود. آنگاه اراده ی ملیت ها آگاهانه و انتخابی در همبستگی با دیگر ملیت ها رقم می خورد و مصلحت حیاتی این و یا آن ملیت ارجح نخواهدشد و همه حقوق برابر خواهندیافت.

بیائید با هم ابتدأ گذر عاجل از کل حاکمیت را در دستور کار روز خود قراردهیم. تندرست باشید
تندرست باشید