Skip to main content

درعصر علم وعقلانیت که با حقوق

درعصر علم وعقلانیت که با حقوق
نظرات رسیده

درعصر علم وعقلانیت که با حقوق بشر وانسانیت همراه است (ماهنوز گرفتار شیعۀ ولایت فقیهی آن هستیم ) نیازی به دین نیست عصر دین، (باظهورعصر فلسفه وسپس عصرعلم ) سپری شده است/ درعصر علم، خدا

درعصر علم وعقلانیت که با حقوق بشر وانسانیت همراه است (ماهنوز گرفتار شیعۀ ولایت فقیهی آن هستیم ) نیازی به دین نیست عصر دین، (باظهورعصر فلسفه وسپس عصرعلم ) سپری شده است/ درعصر علم، خدا وشیطان(اهورامزداواهریمن) اسمی بی مسما هستند/ درقرن بیستم وبیست ویکم سئوالهای خودرا درمورد (پیدایش جهان وحیات و ادارۀ امورزندگی و... ) نه از فلاسفه ونه پیامبران ونه جادوگران وشمن های اسطوره دان و یا عرفا نمی پرسیم، تنها از علم سئوال میکنیم./ اتحاد ادیان که پاپ لهستانی(ژان پُل دوم) هم کارگردانی میکرد علیه: لائیسیته و سکولاریسم و دین ناباوری و نظریۀ علمی تحول انواع و عقل نقادوآزاداست که درآن تمام مقدسات مسموم اند.(ازجمله مقدسات بهائیت) //فرق ادیان قبلی با دین باب (ازلی ها: *) وبهاء الله، اینستکه محمد مانند موسی وزردشت درعصر سنت ودرجامعه دینی پیدا شدند . همزمان با محمد چهار پیغمبر هم ظهورکرد(خالد بن سنان 50 سال قبل ازاو و چهار پیامبر همزمان با او: اسودبن کعب+طلیحة بن خویلد اسدی+ مسیلمه(معروف به کذاب)+خانم سجاح): این پدیده بیانگر آنستکه عربستان درمرحلۀ پیغمبر زائی بود وکارمحمد گرفت/ اما باب وبهاء درعصر علم درقرن نوزدهم(درایران عقب مانده) ادعا پیامبری کردند: بهاء الله تجلی خدا همانند عیسی هم کرده است: (ان الله مسجون الفرید: منم خدای تنها درزندان! عکس بهاء الله را من درخانه هیچ دوست بهائی ندیدم: عکس پسرش عباس افندی که لقب عجیب (عبدالبهاء: عبد پدرش ) را میگذارند. زکریای رازی همه پیامبران را شیاد میداند: زکریا دوجلد کتاب نوشت که هریک با دو نام معروف است: اول: (فی النبوات یا نقض ادیان): دربارۀ پیامبران که نام دیگرش نقض ادیان است /کتاب دوم: (حیل المتنبین یا مخاریق الانبیاء): حیله های مدعیان پیامبری: پیغمبرنمایان یا حقه بازی ها و نیرنگ های پیامبران)/ بنظرمن، همانند هرفرد لائیک : اعتقادی دینی(مانندزبان مادری) که معمولا ارث خانوادگی است باید برای تمام دین باوران ودین ناباوران محترم وآزاد باشد اما تبلیغ دینی در جامعۀ لائیک ممنوع است. درعصر کنونی مسجد ومعابد وکلیساو محفل های بهائی هم همانند کنیسه ها وآتشکده ها بقول درست خیام همه (دارالجهل) اند. امید که به دارالعلم ودارالحکمه مبدل گردند/ تبلیع ایمان همۀ ادیان خاورمیانه به موجودی موهوم بنام خدا استکه پیامبرانش مدعی ارتباط با او بودند(روانکاوان پیامبران را بیمار میدانند که صدا میشنوندو ملائکه را مشاهده میکنند). ایمان دینی دربرابر عقل آزاد ونقاد واستدلال وتجربه و علم قرار دارد. ادیان بشریت را به مومن وغیرمومن ومردو زن تقسیم میکنند: در دین بهائی هم بانوان نمی توانند عضو بیت العدل اعظم شوند! //(*) برخلاف ادعای آقای صباحی بابی ها که همان ازلی ها باشند از بین نرفته اند! یحیی صبح ازل جانشین باب و برادر ناتنی میرزا حسین علی بهاء الله است که بهاء الله مدعی دوم جانشینی باب شد/ ازلی ها به قبرس تبعید شدند و محدود ماندند، اما بهائی ها درموقعیت مناسب بعداز انقراض عثمانی(درحیفا وعکا) قرارگرفتند ورشد کردند. کوشش مومنانشان هم موثر بود(اگرعده ای هرعقیده ای تکرار میکنم هرعقیده ای را هماهنگ باهم درمیان عوام تبلیغ کنند رشد میکند: اشو (جنبش راجنیش)و دیگرمرشدان درهند( سای بابا شیردی+ حضرت باباجان+ اوپاسنی ماهاراج+ تاج الدین بابا+ناریان ماهاراج)
، هیتلر و همکارانش درآلمان، سکت ها و شعبه های مسیحیت درامریکا ) .بقول حافظ: ظاهراً حاجت تقریرو بیان این همه نیست