ســـالام دوســلار

در زمام امور پدر تاجدار دوم , شخص منفگی بود به اسم مصدق که از باقی مانده گان قاجاریان بود. این دربان منفگی دختری داشت که از خود او هم مفنگ تر بود. ولی بخاطر اینکه حوریان و غلمان های این بهشت از دیدن این دختر مفنگی ناراحت نشوند , این دختر منفگی به سویس یعنی به جهنم فرستاده شد.
ضمنآ در این بهشت یک میدان فوتبالی بود که در تپه های سر سبز اوین ساخته شده بود . قوانین
بازی فوتبال آریایی های نیک سرشت و پاک نژاد تا اندازه با قوانین بازی های اروپایی فرق میکرد به این جهت که در یک بازی دوستانه در این استادیوم واقع در تپه های اوین , یک هو میدیدی که 9 نفر از بازیکنان یا آفساید می شدند و یا کارت قرمز میگرفتند و از بازی اخراج میشدند.
خلاصه بعد از اینکه این دربان مفنگی بوسیله پدار تاجدارم دوم برکنار شد و حزب رستاخیز برپا شد, این بهشت به عنایت خداوند در نیآمد و خدا خود را به شکل یک آدم روحانی که عکسش در کره ماه دیده میشد, به زمین آمد . پدر تاجدار دوم از خشم خدا ناراحت شد و از بهشت مثل حوا رانده شد. بعد از رانده شدن پدر تاجدار دوم از بهشت , هزاران نه بلکه میلیون ها حوریان و غلمانان هر صباحی در اطراف رودخانه های شیر و عسل جمع می شوند و دعای ( رضا شاه روحت شاد ) را بر جای میاورند. خیلی ها می گویند و حتی باور دارند که که نور در قبر این پدران تاجدار می بارد ولی متاسفانه صد در صد اطمینان ندارند که این نور های الهی و آسمانی است و یا نورهای حاصله از شعله های جهنم. اهورامزدا پشت و پناه آریائیان باشد.