جناب دکتر احمدی!
«تربیت حزبی» بسیار اموزه های دیگرهم برای اعضاء و هوادارانش داشته است. از جمله این که در شناخت افزاد و جریان های سیاسی، «عملکردشان» میزان سنجش است نه «ادعایشان». شما اگر در گفتارتان صداقت دارید و محور واصل برایتان «حزب» است، حال که نه از انشغابیون وانفصالیون هستید و نه کسی شما را از حزب اخراج کرده است، پس چرا در حزب باقی نماندید؟
شما که «ادعا» می کنید: « تمام ذرات وجودم آنچنان که زنده ياد خسرو روزبه مي گفت، از عشق به حزب توده ايران آکنده بوده است.» اما می فرمایید:« متاسفانه آنچه امروز در حزب مي بينم جز باعث درد و رنج من نمي شود»، پس چرا میدان را خالی کرده و به کسانی واگذاشتید که به نظر شما «سطح انديشه و فرهنگشان» درحد «پنجاه و دو حزب کمونيست ومترقي» نیست؟ آیا مشکل ازشماست که خانه را ترک کرده اید؟ یا از رهبری که قبولش ندارید؟ قهر کردن را هم از خسرو روزبه آموخته اید؟!.
جناب دکتر احمدی!
جناب دکتر احمدی!
ناشناس