رفتن به محتوای اصلی

دوست گرامی، بهنام چنگائیدوست گرامی تبریزی، من از شما

دوست گرامی، بهنام چنگائیدوست گرامی تبریزی، من از شما
بهنام چنگائی
عنوان مقاله:
جنگ نان آوران با خدا و ملا

دوست گرامی تبریزی، من از شما برای پانویس با ارزش تان سپاسگزاری می کنم. شما به گرهگاه های برجسته مبارزه طبقاتی اشاره هائی درست کرده اید که من هم با آنها همسو هستم و برای شان درین راه سخت بخواهم کوشید.

..... است پس از ده ها سال سرکوب و شکنجه و کشتار و ددمنشی های بی شمار دیگر چنان درهم کوبیده و نابود خواهد شد که هیچ پسماندی از آن بر جای نخواهد ماند و برای همیشه به زباله دان تاریخ پرتاب خواهد شد!

اما سخن من بر سر فردای پس از نابودی این رژیم است زیرا روشن است که پس از درهم کوبیدن رژیم ولایت فقیه سرمایه داران و زرسالاران بی کار نخواهند نشست و خواهند کوشید که از نو رژیم سرمایه داری دیگری را بر سر کار آورند!

حتی این رژیم تازه سرمایه داران و زرسالاران می تواند رژیم بیدینی باشد که زنان در آن رژیم ناچار از به کار بردن حجاب سیاهی و تباهی آخوندی نباشند و دختر و پسر نیز آزاد باشند که باهم شنا کنند و همه مسجدها و امام زاده ها نیز ویران و با خاک یکسان شوند و همه کتاب های آخوندی نیز خمیر شده و از آنها مقوا ساخته شود و ..... و ..... و ..... اما سرمایه داری همچنان پابرجا بماند!

دوست گرامی، بهنام چنگائی، هم اکنون من یک لشکر از دشمنان تشنه به خون رژیم ولایت فقیه را می توانم به شما نشان بدهم که می خواهند سر به تن رژیم نباشد اما هیچ باوری به کمونیسم ندارند و مدافع سرسخت و دوآتشه سرمایه داری هستند! آیا پس از نابودی رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه که عمرش رو به پایان است اینان دست روی دست خواهند گذاشت تا رژیمی کمونیستی بر سر کار بیاید؟ روشن است که نه!

همچنان که ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) گفته است: "..... این که چه نوع حکومتی بر سر کار بیاید اهمیتش به مراتب بیشتر از سرنگون کردن یک رژیم است! زیرا در صورت نا آگاهی، عدم تشکل و بی تجربگی حکومت به دست دشمنان دیگری خواهد افتاد! ....."

دوست گرامی، بهنام چنگائی، کارگران و رنجبران و دهقانان (پرولتاریا) که نیروی کارشان را به بهائی کمتر از ارزش حقیقی آن به سرمایه داران و زرسالاران می فروشند باید به فرمانروائی انگل های مفت خور سرمایه داری پایان دهند.

سپس رژیمی را بر سر کار آورند که فرمانروائی کارگران و رنجبران و دهقانان (دیکتاتوری پرولتاریا) در زیر چتر شوراهای کارگران و رنجبران و دهقانان آن را بگرداند و این ساختار شورائی سیستمی اقتصادی را برپا کند که شالوده کارش بر عمومی سازی نهادهای اقتصادی (سوسیالیسم) برای رسیدن به بهره برداری برابر و مشترک مردم از دارائی های سرزمینشان (کمونیسم) استوار باشد.

دوست گرامی، بهنام چنگائی، از هم اکنون ما باید برای چنین سیستمی برنامه ریزی کرده و خود را آماده نبرد با سرمایه داران و زرسالاران و برپائی فرمانروائی کارگران و رنجبران و دهقانان (دیکتاتوری پرولتاریا) و رسیدن به کشور کمونیستی شوراها کنیم!