رفتن به محتوای اصلی

اصغر جیلو : بهروز گرامی،

اصغر جیلو : بهروز گرامی،
نظرات رسیده

اصغر جیلو : بهروز گرامی، ممنون و سپاس صمیمانه از ّپاسخ شما.. من سر فرصت پاسخ شما ر اخواهم داد ولی نقدی ی را که بر نوشته ای از شما قبلا نوشته و در پاي پست شما گذاشته بودم در این حا میاورم. شما یه جای

بهروز گرامی، ممنون و سپاس صمیمانه از ّپاسخ شما.. من سر فرصت پاسخ شما ر اخواهم داد ولی نقد ی را که بر نوشته ای از شما قبلا نوشته و در پاي پست شما گذاشته بودم در این حا میاورم. شما یه جای پاسخ به این یاد داشت كه خطابش شما بوده اید، به یک پستی از من که بی ربط با سوالات من بوده پاسخ داده اید. من باردیگر متن نقد خودم را در زیر برای شما برای بینندگان این پست میکذارم. موفق باشید.
با سلام به دوست قديمي بهروز گرامي،
در ياد داشت شما چند پيش فرض درست و غلط باهم مخلوط شده است:
١-پايگاه سلطنت از طيفهاي اقتدار گرا تا دموكرات را شامل ميشود ويك دست نيست. مسيري كه آقاي رضا پهلوي تاكنون طَي كرده به سمت طيف دموكرات آن بوده است ونه برعكس.
٢-طيف دموكرات سلطنت طلبان كم يابيش مشروطه خواهند و بخشي از راست مدرن ميانه در ميان ايرانيان داخل و خارج را نمايندگي ميكنند وشما نميتوانيد اگر سخن از دموكراسي است حق حيات و موجوديت آنها را نفي كنيد.
٣-خواست شما از رضا پهلوي براي طرد افراطيون سلطنت طلب بر حق و مورد حمايت بسياري است، ولي نه آنگونه كه شما طرح كرده ايد همه سلطنت طلبان به طيف افراطي آن تعلق دارند و نه همه افراطيوني كه تحت نام طرفداري از سلطنت به چماق كشي مشغولند به صف افراطيون سلطنت تعلق دارند. شما حتما ميدانيد كه بخشي از آنها توسط مامورين اطلاعاتي رژيم هدايت ميشوند.
٤- بي انصافي است اگر بگوييم رضا پهلوي آنها را تحمل كرده و سپس بگوييم پس وي چنين و چنان است. وي بارها و رسما از اعمال ورفتار آنها تبري جسته است، اطلاعات شما در اين مورد معتبر نيست. اگر ميگفتيد اقدامات وي كافي نبوده منصفانه تر می بود.
٥-مگر نيروهاي چپ خودشان هم از حضور طيفهاي افراطي در درون و پيرامون خود زیان نميبينند، انصاف حكم ميكرد كه شما نگاهي هم به اين بخش ميكرديد. شما بطور مرتب تحت فشار وتاثير اين نيروهاقرار داريد، سياست اتحادهاي شما و فرمولبنديهاي اهداف برنامه اي شما اغلب تحت تاثير اين نيروها نهایی ميشوند. وقتي شما هيچ تدبير كار سازي تاكنون براي مقابله با آنها بكار نبسته ايد. چگونه ميتوانيد از رضا پهلوي طلب كار باشيد؟
٦-داوري منصفانه در مورد اشخاص و احزاب در تعيين نسبت آنها با دموكراسي بر كارنامه نظري و عملي توامان آنها استوار است. آيا شما در اين مورد هيچ نقيصه بنيادي در خود نميبينيد. بهتر نيست يك نگاه عيني تر و بدون ملاحظه و به دور از تعصبب در اين مورد صورت گيرد؟ حقيقتا چرا يك ناظر بي طرف بايد به چپ اعتماد بكند وقتي همزباني وهمگرايي نيروهاي متفرق چپ و ملي گرا را در زمانی که سخن از رضا پهلوي به میان میآید مي بيند و در میابد كه همه باهم بر عليه وي ميشورند و حتي با رژيم همنوا و هم صدا ميشوند و نیز میبیند وقتي صحبت از مقابله متحد و هماهنگ با جمهوري اسلامي است، به جاي اتحاد و همراهي با يكديگر، تفرقه و انشعاب وانشقاق به جاي همراهي مي نشينند . اي كاش شما با يك نيش قلم اين سخن مرا نفي نكنيد. در اين سخن من هيچ اغراقي نيست، فاكت و شاهد در اين مورد كم نيست. حقيقتا شما چه توضيحي به چنين رفتاري داريد؟ ٧-وجود احزاب دموكرات و نهادهاي مدني يكي از پيش شرطهاي استقرار اوليه دموكراسي است و لي نه الزاما شرط گذر ما از وضعيت كنوني به آغار پروسه آن است. در شرايط موجود سازمانها ومحافل مخالف رژيم در خارج از كشور همه كاريكاتور اند ونه واقعي، چون در درون كشور امكان حضور وفعاليت وعرض اندامشان نيست، و اين در مورد همه آنها صادق است. حال وقتي كه چنين است شما چگونه ميتوانيد به جاي حكومت ولي فقيه از رضا پهلوي طلب كار باشيد و وي را متهم به عدم باور به وجود احزاب مستقل و نهادهاي مدني بكنيد؟
اگر فرصت كرديد نُوشته مرتضي ملك را در مًورد"رقابت مضر" در قسمت پايين ستون سمت چپ سايت ايران امروز ببينيد. سلامت و برقرار و منصف باشيد.