رفتن به محتوای اصلی

برای ماندلا که انسان بود

برای ماندلا که انسان بود

 

 

 برای ماندلا که انسان بود

 

 زندگی ات،

همچون رنگ ات ـ

تمامی سیاهی زندگی را

یکجا

در تاریک چاله های عصرِ ستمِ سرمایه و

 سفره ی چربِ سکوت

لمس کرد.

تو اما:

در ُقل و زنجیرِ سنگینِ سالیانِ سال

 بر پا ایستادی

در بالاترین بالایِ جور

و غرور را

در سراسر جهان

انگاری:

 بیست و هفت قرن

 وزان ـ تاباندی

آزادگی را

یک تنه سرودی ـ

و همچنان

افراشته ماندی

تا

 سقفِ بی سرپناهان باشی

تا

دادِ بیداد رسان باشی.

ماندلایِ بزرگ دل

ای: پرچمِ شرافتِ انسان

 حالا، تو رفته ای

اما، دیدی

که

شبستان محرومان

با یک شمع فروزان

روشن نمی شود؟

سیاه بختانِ دیارت

هنوز در پی نان و

رهائی از رنجِ فقر می گردند.

 

بهنام چنگائی 15 آذر 1392

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید