![](/sites/default/files/styles/galery_safhe_aval/public/2024-07/8df62480-37bd-11ef-91de-79694a7aaf02.jpg.webp?itok=4Ed_QCND)
مهرزاد فتوحی
برخوردها و درگیریهای لفظی و گاهی فیزیکی در اطراف حوزههای رایگیری انتخابات ریاست جمهوری ایران در خارج از آن کشور، هرچند تازگی نداشت ولی اینبار ابعاد گستردهتری پیدا کرد و بسیاری را شوکه کرد. برخی میگویند در نتیجه سرکوب آزادی بیان توسط جمهوری اسلامی ایران در طول همه این سالها، فحاشی در صحنه سیاسی ایران «به عنوان نوعی شعار و اعتراض» رواج یافته است. برخی هم نسبت به «دوقطبی شدید و گسترده» و جامعهای «خشمگین» هشدار میدهند.
انتخابات و گزینش افرادی که در معرض رای مردم قرار میگیرند در ایران روندی دموکراتیک ندارد. طی ۴۵ سال گذشته همیشه گروهی از مردم و مخالفان، انتخابات را تحریم کردهاند اما تحریم انتخابات هرگز به این حد گسترده نبوده است.
پیش از برگزاری انتخابات، گروههای مختلفی از مخالفان جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج انتخابات را تحریم کردند. نتیجه اعلام شده دور اول انتخابات هم که به گفته مقامهای دولتی ایران حاکی از «مشارکت ۴۰ درصدی» بود، نشانه پیروزی کارزارهای تحریم انتخابات است.
این در حالی است که شعارهای این دوره و برخورد با رایدهندگان، متفاوت با سالهای قبل بود چرا که به روال معمول چند دهه اخیر، مخالفان حکومت ایران، تنها در مقابل مراکز دیپلماتیک و یا حوزههای رایگیری در شهرهای مختلف جهان تجمع میکردند و بر علیه جمهوری اسلامی شعارهای سیاسی سر میدادند.
اما امسال در مواردی، موافقان تحریم انتخابات با الفاظ بسیار رکیک، رایدهندگان را خطاب قرار دادند و در چند مورد هم درگیریهایی فیزیکی، تعقیب و آزار کلامی افراد حاضر در پای صندوق رای مشاهده شد.
ویدئوهایی از کشیدن روسری از سر دو زن هم منتشر شد و پلیس لندن در پیامی در شبکه ایکس اعلام کرد که این رفتار در بریتانیا جایی ندارد ودر تماس با «یکی از این قربانیان»، درباره این مساله تحقیق میکند.
پلیس لندن همچنین بازداشت ۷ نفر را در مقابل کنسولگری ایران تایید کرد. پلیس لندن به بیبیسی فارسی گفت که این بازداشتها در ارتباط با حمله، ایجاد خسارت و بر هم زدن نظم انجام شد.
نیوشا طبیبی، روزنامه نگاری که روز انتخابات ریاست جمهوری در مادرید اسپانیا رای خود را به صندوق انداخته در یادداشتی با عنوان «آداب مدنی و انتخابات در دو پرده» که در روزنامه اعتماد منتشر کرده است، تجربه خود را نوشته است.
او درباره روز انتخابات نوشت: «ایرانیهای خارجنشینی که با هدف کنشگری و اقدام فعالانه خواستار تغییر هستند و این تغییر را از مسیر صندوق رای - به هر نحوی - دنبال میکنند، از طرف اپوزیسیون برانداز خشونتگرا، هدف تحقیر و تمسخر و فحش و ناسزا قرار گرفتند.»
او نوشته که از شب قبل «نگران برخوردها و فحاشیهای» جلوی سفارت بودند. آقای طبیبی میگوید که در جوامع کوچک ایرانی مثل ایرانیانی که ساکن مادرید هستند «چنین اتفاقاتی میتواند تبعات ناراحتکننده و دامنهداری داشته باشد.»
این روزنامه نگار ایرانی نوشته که وقتی برای رای دادن به سفارت رفتند با فحش و ناسزا رو به رو شدند و به گفته او: «مزدور و خائن، مودبانهترین واژههای به کار رفته» توسط معترضان بوده و به نظر او «تلاششان بر این بوده تا درگیری ایجاد شود و پای پلیس به میان کشیده شود.»
تصاویری از فحاشی، تحت فشار گذاشتن و بازخواست شهروندانی که رای دادند به ویژه فیلمی از یک مرد سالمند که پس از رای دادن در خیابانی در لندن تنها دوره شده و با توهین و فحشهای رکیک مستاصل شده است، واکنشهای زیادی داشته است.
داریوش محمدپور، پژوهشگر علوم سیاسی با انتشار این تصاویر در اینستاگرام خود از زهرا کاظمی، هاله سحابی و مهسا/ژینا امینی یاد کرد و نوشت که اگر به خاطر رفتار این «هتاکان» همین پیرمرد سکته کند و جان خود را از دست بدهد، «آن وقت تکلیف زن، زندگی، آزادی چه میشود؟ چه شد که شما تبدیل به همان کسانی شدید که در برابرشان ایستاده بودید؟»
رای دادن به مثابه «انگشت زدن در خون» معترضان
مخالفان شرکت در انتخابات ایران، رای دادن را «انگشت زدن به خون کشته شدگان» اعتراضات سالهای اخیر از جمله پاییز ۱۴۰۱ و آبان ۹۸ دانسته و رای دهندگان را «خونشور» خواندند.
این تجمعات و انتشار تصاویر و اطلاعات رایدهندگان با هشتگهایی چون «خونشورهای غیرخجالتی» در شبکههای اجتماعی بخشی از «کارزار ایجاد شرمساری» است که بیش از دو سال پیش توسط گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران به راه افتاد.
مبتکران این کارزار میگویند که هدفشان دو قطبی کردن فضا برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران و ایجاد حس شرم و شرمساری در کسانی است که به گفته آنها با جمهوری اسلامی همکاری دارند و یا به نوعی به آن وابسته هستند.
اما با بالاگرفتن انتقادها، سام رجبی، از مبتکران کارزار «ایجاد شرمساری» در شبکه ایکس نکاتی را توضیح داد از جمله گفت که در این کارزار از هر گونه درگیری فیزیکی و تماس با افراد خودداری میکنند و «فحشهای رکیک جنسیتی» هم تا به حال به کار نبرده است و قوانین کشورها را در نظر میگیرد.
برخی از منتقدان این کارزار که خود از مخالفان جمهوری اسلامی هستند این اقدامات را با «گشت ارشاد» جمهوری اسلامی مقایسه کردند و کارکرد آن را یکی میدانند.
در کنار فحاشیها، برای ایجاد حس شرمساری از کشتهشدگان اعتراضات سالهای اخیر در ایران هم نام برده میشود.
اما برخی از مخالفان پا را از تحریم انتخابات و تجمع و شعار فراتر گذاشته و میگویند که «رادیکالیسم» در مبارزه با «حکومتی خونآشام، عنصری حیاتی و اجتناب ناپذیر» است.
یک کاربر شبکه ایکس با تمجید از آنچه که در مقابل مراکز رای گیری اتفاق افتاد نوشت: «هممیهنان گرامی ما در خارج به مزدوران رایدهنده و انگشت در خون زده، معنی تاوان را چشاندند!»
حسین قاضیان، جامعهشناس به «نوعی دو قطبی شدید و گسترده» اشاره میکند که جامعه ایران حول محور موافقت و مخالفت با حکومت دچار آن شده است.
آقای قاضیان به بیبیسی فارسی گفت: «گستردگی این دو قطبی چنان است که از فوتبال و جایزه اسکار تا برجام و روابط خارجی جمهوری اسلامی را در برمیگیرد. پیداست وقتی موضوعی مثل انتخابات در میان باشد، مجالی پیدا میشود برای اوج گرفتن دوباره این دو قطبی. »
او که جامعه ایرانیان را یک جامعه «پر از خشم» میداند، میگوید: «از آن جا که این دو قطبی شدید است و با احساسات تند بیان میشود، آن خشم عمومی پیش گفته را بر مرکب این احساسات شدید سوار میکند و از رکیکترین فحشها و تهدیدها سر بر میآورد.»
منتقدان این رفتارها چه میگویند؟
![](/sites/default/files/styles/max_325x325/public/2024-07/dcb03390-391b-11ef-85ba-e5e081cb6e53.jpg.webp?itok=vJptQnvb)
احمد رافت، روزنامهنگار و فعال سیاسی ایرانی در شبکه ایکس نوشت: «استفاده از فحشهای جنسیتی و جنسی از وزن استدلال و اعتراض میکاهد.»
او استفاده از فحشهای جنسیتی و جنسی را «ادبیات» نظام جمهوری اسلامی دانست و گفت که «در شان مخالفان جمهوری اسلامی نیست که از ادبیات آنها برای مقابله با هواداران نظام استفاده کنند.»
این روزنامهنگار ساکن خارج از ایران، فحاشی را برای «گذر از این رژیم» بیفایده دانست و تاکید کرد که «متاسفانه این رفتارها برعکس، بسیاری را متقاعد خواهد ساخت که بین این نظام و مخالفانش تفاوت بسیار اندک است.»
اما یک کاربر شبکه ایکس، دلیل فحاشی مخالفان رای دادن را «پایان تحمل مردم پس از ۴۵ سال» خوانده و این فحشها و ناسزاها را با آنچه که در زندانهای جمهوری اسلامی، به زندانیان میدهند مقایسه کرده و آن را ناچیز خوانده بود.
بهروز حسینی، گرداننده کانال تلگرامی «عیار نقد» که به مسائل فرهنگی، سیاسی و تاریخی میپردازد، به ویدئوی زنی که رو به دوربین موبایلش به مردی که داخل خودرو است و به او فحشهای رکیک میدهد، اشاره کرد و گفت که «این ادبیات چندشآور» در «شان یک نیروی سیاسی» نیست.
آقای حسینی در شبکه ایکس با ستودن تحریم انتخابات و پیروزی موافقان تحریم در مرحله اول انتخابات نوشت: «نمیخواهم حلاوت این نه بزرگ مردم به جماعت استمرار طلب را تلخ کنم ولی بایست یادآوری کرد چنین شیوه بیان و چنین لمپنیسمی در هر صورت محکوم است.»
نادر داوودی، عکاس و خبرنگار ایرانی هم در انتقاد از این برخوردها در اینستاگرام نوشت: «آنهایی که رای میدهند، نه دشمن ما هستند، نه غافلند، نه گمراه، نه بیتفاوت و نه منحرف! فقط مثل ما فکر نمیکنند یا دلایل دیگری دارند که با ما بسیار متفاوت است. این را بفهمیم و از هر چیزی در این جامعهی زخمخوردهی پر از «تروما»، وسیلهای برای اهانت به یکدیگر یا تخلیه خشممان نسازیم. حکومت هم که از پس ما برنیاید، این اختلاف و «خشونت کلامی» ترتیب همهی ما را خواهد داد.»
در حالی که گروه زیادی به نقد این رفتارها پرداختند، اما پژوهشگران و جامعهشناسانی هم هستند که میگویند به این سادگی و به شکل «اخلاق گرایانه» نمیشود این موضوع را بررسی کرد و آن را نتیجه سالها سرکوب آزادی بیان و نبود فعالیت احزاب و سندیکاها در ایران میدانند.
از جمله شهلا شفیق، جامعهشناس، پژوهشگر و نویسنده که به بیبیسی فارسی گفت: «تامل در این پدیده بسیار مهمتر از بایدها و نبایدهاست.»
چه شد که عرصه سیاسی ایران درگیر چنین صحنههایی است؟
خانم شفیق معتقد است که پیش از همه باید فهمید که این اتفاقات چگونه میافتد و برای چه صحنه سیاسی ایران درگیر این مسائل شده است و چرا این فحاشیها به عنوان «نوعی اعتراض» رایج شده است.
به گفته خانم شفیق در تاریخ ادبیات ایران نمونههای فراوانی از هزل وجود دارد که به نظر حالا وارد فضای اعتراضی شده است از جمله این گفته صادق هدایت، نویسنده ایران مبنی بر اینکه «فحش دق دلی را خالی میکند و هر زبانی که کاربرد فحش در آن خیلی زیاد است، دق دلی یا دق دل مردم در آن بیشتر است.»
به نظر خانم شفیق فحشهایی که در درگیریهای مقابل مراکز رایگیری از سوی معترضان به رای دهندگان داده شد «درست همین کاربرد مورد نظر هدایت را دارد و این دق دل آدم هاست که بیان میشود.»
این جامعه شناس که تحولات ایران را پیگیری میکند همچنین به بیبیسی فارسی گفت که «در جریان اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ و جنبش زن زندگی آزادی که پس از کشته شدن مهسا امینی در دست گشت ارشاد به راه افتاد، نیز شاهد بودیم الفاظی که به نظر برخی بسیار رکیک بود، وارد عرصه سیاسی شد.»
مثل شعارهای رکیکی که در طول اعتراضات سال ۱۴۰۱ از سوی معترضان به ویژه نسل جوان به کار برده شد و به نظر خانم شفیق، «کاملا هم جا افتاد.»
او میگوید: «وقتی با حکومتی سروکار داریم که همه چیز را در ریا و تزویر پیش میبرد یعنی کثیفترین کارها را مرتکب میشود اما دم از عفت و عصمت میزند» واکنش مردم و بخش جوانی از معترضان اینطور خواهد بود.
خانم شفیق این را یک «مقابله مستقیم و برخورد با حکومت» و واکنش پرخاشگرانه در مقابل رفتارهای حکومت میداند و برای توصیف حکومت به شعری از حافظ اشاره میکند: «واعظان که این جلوه در محراب و منبر میکنند، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.»
«آشفتگی ارزشها» یکی از دیگر نکاتی است که این جامعهشناس به آن اشاره میکند و در توضیح چرایی این مساله میگوید که حکومت ایران همه ارزشها را بیاعتبار کرده و باعث شده که دیگر کسی به «این موضوع که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است توجهی نکند.»
«وقتی حکومت سرکوبگر مخالفانش را به رنگ خود درمیآورد»
حسین قاضیان هم که سالهاست فضای اجتماعی ایران را پیگیری و تحلیل میکند، معتقد است که «مخالفان یک دشمن، در جریان مبارزه با این دشمن میتوانند از آن رنگ بگیرند و تاثیر بپذیرند، چه در ذهنیت، چه در زبان، چه در رفتار.»
او در توصیف حکومت جمهوری اسلامی ایران میگوید: «اگر این دشمن یک رژیم سیاسی باشد که؛ نزدیک به نیم قرن حکومت کرده؛ فقط عرصه سیاسی را کنترل نکرده؛ بلکه کوشیده باشد همه عرصههای دیگر زندگی را هم زیر مهمیز کنترل ببرد، میتوان حدس زد تا چه اندازه میتواند مخالفانش را به رنگ خود درآورد.»
حسین قاضیان با اشاره به اعدامهای گسترده و سرکوب خونین معترضان در جمهوری اسلامی میگوید که این حکومت «توانسته دشمنانی درست کند که به مخالفان خودشان میتوانند بگویند «نوبت ما هم میشود.»
آقای قاضیان اینطور نتیجه میگیرد که «با چنین ذهن و زبانی که کپیِ برابر اصل همان جمهوری اسلامی است، دیگر شنیدن فحاشیهای جنسی پدیده تعجببرانگیزی نیست.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید