آقایان مراجع عظام! این اولين بارست که سئوال های خویش به نزد شما می آورم. بار بعدی را پاسخ های شما تعيين خواهد کرد؛ نه فقط برای من، که تنها یکی از صدها روزنامه نگار زخم خورده و محروم از حقوق قانونی آن سرزمينم، که برای همه آنان که رابطه شان با شما، قاعدتا بی شرط و شروط نبوده و نيست ونمی تواند باشد.
سئوال ها:
1) آیا کشتن مردم بی سلاح مجاز است؟
2) آیا رفتن به خلوت خانه ها و زیر و رو کردن وسایل شخصی زنها به فرض که مردان آنها جرمی مرتکب شده باشند- و ترسانيدن کودکان آنان مجاز است؟
3) آیاحمله به دانشجویانی که در خوابگاه های دانشگاهی سکنی دارند، آن هم گاه خواب، پرتاب کردن آنان از پنجره ها، سوزاندن تن های نازک شان به سيگار، واداشتن آنان به سينه خيز رفتن روی شيشه های خرد شده... مجاز است؟
4) آیا کشتن فرد بی سلاح، با قمه و تبر مجاز است؟
5) می توان اسرای مجروح را به زیر زمين وزارت کشور دولتی حتی دولت کریمه جمهوری اسلامی برد و مانند اسيران با آنان برخورد کرد؟
6) آیا ممانعت از دادخواهی مادران دل سوخته و پدران در هم شکسته از داغ فرزند، مجاز است؟
7) می توان از وسایلی مانند آمبولانس برای بردن زخميان به دخمه ها، به جای رسانيدن آنان به بيمارستان، استفاده کرد؟
8) آیا سکوت در برابر تجاوز به زنان در زندان ها مجاز است؛ حتی اگر از مخالفان حکومت اسلامی باشند؟
9) آیا سکوت در برابر کشتن دختری جوان که دشمن، حنجره اش را نشانه گرفته، و او در ناباوری، می بيند که خون از دهانش روان است و در بهت پر پر می زند، مجاز است؟
....10)
سئوال هایی از این دست بسيارست؛ کافيست به دفاتر محترم تان بفرمایيد فهرستی از اقداماتی راکه موجب این
سئوال ها می شود تهيه کنند.
اگر پاسخ تان به این سئوال ها مثبت است که شما را به خویش و ما را نيز؛ ليک اگر پاسخ تان به این سئوال ها
منفی ست، بفرمایيد:
1 تمکين به کسانی که چنين شرایطی را موجب می شوند، حرام نيست؟
2 ولی فقيه "جامع الشرایطی" که بر این شرایط صحه می گذارد، عزلش واجب نيست؟
و سئوال آخر:
مرجعی که جهانی چنين پليد را ببيند و بر آن صحه گذارد، یا حتی در برابر آن راه سکوت برگزیند، هنوز جای اقتدا
دارد؟
ایمیل نویسنده:
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید