دستکم ۱۰ زندانی عقیدتی اهل سنت در ایران بامداد روز سهشنبه دوازدهم مرداد به دار آویخته شدند. به خانوادههای دستکم ۲۱ نفر از رندانیان اهل سنت محکوم به اعدام که گارد ویژه زندان رجاییشهر آنها را از سالن ۱۰ بند چهار این زندان خارج کرده است اعلام کرده بودند که برای ملاقات آخر پیش از اجرای حکم به زندان بروند. مسیح علینژاد، روزنامهنگار ایرانی مقیم آمریکا اما روز سهشنبه ۱۲ مرداد در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «با صدای فریادهای خانواده شهرام احمدی بیدار شدم. همه زندانیان اهل سنت را بردند برای اعدام. میگویند از وزارت اطلاعات زنگ زدند برای ملاقات آخر بیایید ولی ملاقات نکردند و بهشان گفتند بیایید جلوی پزشکی قانونی کهریزک. لعنت به صبح اعدام. لعنت، لعنت به صبحهای اعدام.» ساعتها، دقیقهها و ثانیهها برای برخی از فعالان اهل سنت دربند در زندان رجاییشهر به شماره افتاد تا آنچه که حاکمان نظام جمهوری اسلامی اراده کردند اتفاق بیفتد. نظامی که در سال ۲۰۱۵ میلادی حدود هزار نفر در آن اعدام شدند و از ابتدای سال ۲۰۱۶ تاکنون، آمار اعدامهایش از ۲۵۰ نفر گذشته است: ایران ۲۰۱۶: هر روز بیشتر از یک اعدام
۳۶ زندانی عقیدتی اهل سنت در زندان رجاییشهر در صف اعداماند. از این ۳۶ نفر، احکام ۲۹ نفر تایید شده و قطعیست که در مرحله اجرای احکام به سر میبرند: شامگاه دوشنبه یازده مرداد به وقت ایران اما توفان توییتری با هشتگ #SaveShahram برای نجات یکی از این زندانیان به نام شهرام احمدی به راه افتاد. بیم آن وجود داشت که هر لحظه این احکام به حکم دستگاه قضا به اجرا گذاشته شود که چنین شد. حکم اعدام هفت نفر هم در مرحله بدویست و در حال بررسی در دیوان عالی کشور: ابلاغ حکم اعدام هفت زندانی اهل سنت. این زندانیان به اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروههای سلفی، افساد فیالارض و محاربه، به اعدام محکوم شدهاند. اتهاماتی که این زندانیان آنها را رد کردهاند و گفتهاند که به دلیل اعتقادات مذهبی، برگزاری و شرکت در جلسات مذهبی و پخش مطالب مذهبی مورد نظر خود به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند. در روزهای گذشته نیز دو مستند با عنوانهای «در عمق ناکامی» و «در عمق تاریکی» از اعترافات اجباری این زندانیان ساخته شده و از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است. در کنار نگرانیها درباره اجرا شدن این احکام، پرسش اینجاست که چرا چنین احکامی در این سطح گسترده صادر شدهاند و دلیل این برخورد شدید حاکمیت با زندانیان عقیدتی اهل سنت در ایران چیست؟
این سوال را با سه تحلیلگر و فعال سیاسی و مدنی در میان گذاشتهایم. علیجانی، تحلیلگر سیاسی و فعال ملی مذهبی در پاسخ به پرسش رادیو زمانه، ضمن اینکه کرد بودن و سنی بودن را دو عامل تشدید مجازاتها برای این افراد میداند، میگوید: «مقابله با دولت روحانی و خراب کردن وجهه آن و سیگنال فرستادن برای فضای بینالمللی که او کارهای نیست و ما دست بالا را داریم از دیگر اهداف صدور و اجرای این احکام است. برای فضای داخلی هم این پیام را دارد که فکر نکنید چیزی عوض شده است. دوم مسائل منطقهایست. یعنی تشدید تنشهای قومی- مذهبی و فعال شدن نیروهای سلفی جهادی. اعدامها برای ارعاب و سرکوب هر گونه تحرکات اهل سنت در ایران است. به خصوص به دلیل این هراس و توهم که عربستان و برخی کشورهای منطقه ممکن است در پی ایجاد ناآرامی و تشدید تنشهای مذهبی در ایران از طریق هموطنان اهل سنت باشند.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه یازدهم مرداد ماه سال جاری در یکی از آخرین اظهارات خود در یک دیدار عمومی، حاکمان عربستان سعودی را به سبب آنچه او “ارتباطات با رژیم صهیونیستی” خوانده ، گناهکار و خائن دانسته و با ذکر “تابع، مسخر و چشم به دهان آمریکا” بودن حاکمان سعودی، ایشان را “نابخرد” خطاب کرده است. علی خامنهای همچنین با اشاره به مسائل یمن، بمباران بیوقفهخانهها، بیمارستانها و مدارس و کودککشی مستمر را جرم بزرگ دیگر دولت سعودی برشمرده است.
حضور ترکی الفیصل، وزیر سابق امور خارجه عربستان سعودی در نشست سالان سازمان مجاهدین خلق در پاریس در سال ۲۰۱۶ و همچنین ملاقات مریم رجوی، از سران سازمان مجاهدین با محمود عباس، رییس تشکیلات خودگران فلسطین هم واکنشهای بسیاری را در میان اصولگرایان بر انگیخته است. بسیاری از تحلیلگران دیدار عباس با مریم رجوی را با هماهنگی یا تحت تاثیر نفوذ عربستان سعودی میدانند.
رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی اما در ارتباط با اتهامهای وارده به این فعالان اهل سنت میگوید که اکثر قریب به اتفاق این نیروهای مظلوم هیچ ارتباطی نه با عربستان و نه با سلفیهای جهادی داشتهاند و نه مانند آنها فکر میکردهاند: «حداکثر اینکه نیروهای فرهنگی سلفی غیرجهادی و سنتی هستند.»
حبیبالله سربازی، فعال مدنی اهل سنت اما از زاویهای دیگر به ارزیابی مساله میپردازد. او ضمن اشاره به سفر رهبر جمهوری اسلامی در سال ۸۸ به استان کردستان، به رادیو زمانه میگوید: «تندروهای شیعه پس از سفر آیتالله خامنهای به کردستان در سال ۸۸ و سخنرانیای که در آن به اصطلاح “سلفی”ها را به طور مستقیم مخاطب و مورد انتقاد قرار داد، گویا مجوز “بگیر و ببند” را پیدا کردند و از آن سال ناگهان دهها نفر از جوانان مذهبی و فعال اهل سنت با تهمتهایی چون “وهابی”، “تروریست” و … بازداشت و پروندهسازیهای مختلفی برای گناهکار نشان دادنشان ساخته شد.» این فعال مدنی اهل سنت بلوچستان ایران ضمن اشاره به عدم دسترسی زندانیان اهل سنت به وکیل تعیین شده برای آنها، در ارتباط با این بازداشتها و احکام اعدام صادر شده میگوید: «به نظر من این بازداشتها و صدور و اجرای احکام اعدام در راستای ایجاد رعب و وحشت در بین فعالان اهل سنت و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی در زمینه یکسانسازی هر چه بیشتر مذهبی در کشور است، چون کلیدواژه “شیعه” به عنوان رمز پیروزی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از مرزهای “جمهوری اسلامی”ست.”»
مهرداد درویشپور، جامعهشناس مقیم سوئد اما با بررسی عقبه مسائل رخ داده به مساله “عروج نوبنیادگرایی اسلامی” و به تعبیر او “شیعی” در ایران اشاره میکند و با ذکر این نکته که نقطه آغازین این عروج در زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده، میگوید که آرمانهای روح الله خمینی از جمله “صدور انقلاب” و “اسلامیزه کردن جامعه ایران” پروژههایی شکست خورده و عقب رانده شده بودند. درویش پور در ادامه بررسی سابقه این مساله میگوید: «در دوران هاشمی رفسنجانی با شعار سازندگی و در دوران اصلاحات با شعار دموکراسی دینی سعی کردند که از این مرحله بنیادگرایی اسلامی در ایران گذار کنند و نوعی دولت عملگرای اسلامی را جایگزین دولت انقلابی اسلامی بکنند.» درویش پور در ادامه میگوید که پس از جنبش سبز و سرکوب آن از سوی حکومت، جریان اصولگرا و رهبری حکومت مصمم شدند که با تعرض به جامعه روند اسلامیزه کردن آن را از سر بگیرند. این جامعهشناس وجه مشخصه این دوران را «شدت بخشی به سرکوب مخالفان سیاسی»، «تلاش برای گسترش قوانین شریعت»، «تلاش برای به عقب راندن جامعه مدنی» و «تلاش برای تجدید حیات یا قدرت بخشی همه ارزشهای اسلامی در همه صحنهها» میداند که با مخالفت جامعه به عقب رانده شده بودند. او همچنین با اشاره به افزایش اعدامها در زمان دولت حسن روحانی میگوید: «درست است که دولت آقای روحانی توانست یک گام از تلاشها و چالشهای بنیادگرایان فاصله بگیرد، اما در تمام زمینههای دیگر اصولگرایان سعی کردهاند چوب لای چرخ دولت بگذارند.»
مهرداد درویش پور دلیل احکام اعدام صادر شده برای اهل سنت را در سه مساله ردیابی میکند: «اول به جامعه غرب پیام داده میشود که دولت روحانی هیچکاره است و این جریان اصولگرا و اقتدارگراست که تصمیمگیرنده است. دوم و در ارتباط با داخل کشور پیام داده میشود که دل خوش نکنید که اگر برجام پیش رفت، دولت روحانی محلی از اقتدار دارد. در واقع با تضعیف دولت روحانی تلاش میکنند همه وعدههایی که آقای روحانی داده است را فاقد موضوعیت کنند و به نوعی هم به مردم و هم به خود دولت آقای روحانی نشان بدهند که در داخل کشور چه کسی و کدام نیرو تصمیم گیرنده است و در واقع پروژه بنیادگرایی شیعه را به حالتی تهاجمیتر دنبال میکنند. و سوم و خطاب به اهل سنت هم به صورتی تهدیدآمیز برخورد میشود و گفته میشود که مقابله به مثل میکنند و همانطور که در کشورهای همسایه شیعیان را سرکوب میکنند، جمهوری اسلامی در داخل کشور به سنیها اعمال فشار بیشتری میکند. این پیام بینالمللی و داخلی برای قدرتنمایی بنیادگرایی شیعی در ایران است.»
مهرداد درویشپور اما در گفتوگوی خود با رادیو زمانه، با “بیحرمتی به انسان” خواندن مجازات اعدام میگوید که تمام افراد جامعه باید با تمام قدرت برای دفاع از دگراندیشان از هر طیف و گروه و اندیشه و دستهای تلاش کنند: «این به شدت نگران کننده است که اکثریت جامعه شیعی یا چپگرایان یا گروههای دیگر اجتماعی در این مواقع سکوت کنند. این تنها به دامن زدن به تنشهای سنی-شیعی میانجامد که میتواند پیامدهای بسیار وخیمی برای کشور داشته باشد.» به گفته این جامعهشناس تمامی نیروهای آزادیخواه باید مستقل از باور و عقیده مذهبی و مستقل از جرمی که به طور واقعی یا واهی به فرد نسبت داده میشود، از او دفاع کنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید