سپس از محل پولهای مزبور طلا خریداری میشده، طلاها به صورت قاچاق به دبی حمل میشده و سپس در آنجا به پول نقد تبدیل میشده است.
ضراب ۱۸ ماه پیش، به هنگام مسافرت با خانواده خود به آمریکا، بازداشت شد.
دولت ترکیه محاکمه را یک "نمایش" و "توطئهای علیه ترکیه و اردوغان" توصیف کرد. خود اردوغان به گزارشهای مربوطه واکنش نشان داد و گفت: "ما هرگز تعهدی به آمریکا (در زمینه تحریمها) نداده بودیم... دنیا فقط آمریکا نیست. ما با ایران در زمینه تجارت و انرژی رابطه داریم."
ایران و ترکیه به سمت رابطهای نزدیکتر
در حال حاضر انگیزههای قدرتمندی ایران و ترکیه را به یکدیگر نزدیکتر میکند.
از سوی ترکیه، رابطه آن کشور با نزدیکترین متحد و حامی غربیاش یعنی آمریکا حول دو موضوع شدیدا به تیرگی گراییده است. ترکیه هر دو مورد را خطری برای موجودیت خود میبیند.
اول، حمایت نظامی آمریکا از کردهای سوری، یعنی یگانهای مدافع خلق. ترکیه مدعی است که کردهای سوریه با حزب کارگران کردستان یا پکک که در حال جنگ با حکومت ترکیه است همکاری دارند و هدف آنها تشکیل یک کشور مستقل کردی است.
دوم، رد درخواست ترکیه از سوی آمریکا پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ در ترکیه برای استرداد یکی از عمدهترین رهبران مخالف اردوغان، یعنی فتح الله گولن، که نزدیک به ۱۶ سال است که تحت محافظت حکومت آمریکا در پنسیلوانیا به سر میبرد. حکومت ترکیه تدارک کودتا را از چشم گولن و هواداران او میبیند.
اینک مورد رضا ضراب بیش از پیش خشم آنکارا را برانگیخته و روابط با آمریکا را تیرهتر کرده است. هم چنان که زمان پیش میرود، از آنجا که ضراب تعهد داده که در ازای تخفیف در مجازاتش با دادگاه آمریکایی همکاری کند، ممکن است وی دست به افشاگریهای بیشتری بزند که ضربات برگشت ناپذیری هم به حیثیت اردوغان بر پایه پولشویی و هم به رابطه ترکیه با آمریکا وارد کند.
همچنین ممکن است که مجازاتهای سنگینی بر سیستم بانکی ترکیه و حتی تحریمهایی علیه آن کشور اعمال شود. سه سال پیش بانک فرانسوی "بی ان پی" به دلیل نقض تحریمهای آمریکا علیه ایران ۹ میلیارد دلار جریمه شد. چنین جریمههایی، در حالی که لیر ترکیه در حال از دست دادن ارزش خود است، میتواند به اقتصاد آن کشور ضربه وارد کند.
اما اگر به مورد ضراب از زاویهای دیگر نگاه شود، نتیجه جالبی که به دست میآید این است که ایران و ترکیه در حالی که دو رقیب منطقهای به شمار میروند و در بسیاری از مقاطع حملات لفظی علیه یکدیگر داشته اند (به خصوص بر سر سوریه)، در پشت صحنه یک همکاری پراگماتیستی و عملگرایانه با یکدیگر داشتهاند.
سوریه که مانعی جدی برای نزدیکی ایران و ترکیه بود امروز موضوعیت خود را برای ترکیه از دست داده است. ترکیه دیگر اصراری به رفتن اسد ندارد چرا که در عالم واقع نیرویی که بتواند اسد را به زیر بکشد در صحنه جنگ سوریه باقی نمانده است.
از سوی ایران هم موقعیتی برای نزدیکی به ترکیه فراهم شده که آنرا مغتنم خواهد شمرد.
در عراق، موضوع استقلال کردستان به دو دلیل خطر جدی برای ایران محسوب میشد و هنوز هم میشود. اول اینکه به نتیجه رسیدن این حرکت در کردستان عراق میتوانست مناطق کردنشین ایران را بی ثبات کند. ترسی که ترکیه هم با ایران در آن شریک بود. دلیل دوم اینکه تنها کشوری که از استقلال کردستان عراق حمایت کرد اسرائیل بود. در تظاهرات منتهی به رفراندوم در کردستان، پرچم اسرائیل در کنار پرچم کردستان به چشم میخورد. ایران از شکلگیری چنین کشوری بیخ گوشش شدیدا نگران است و لذا مواضع سخت ترکیه در این رابطه برای ایران اهمیت استراتژیک دارد.
ایران همچنین چرخش سیاست خارجی ترکیه را به سمت شرق با آغوش باز میپذیرد. در این رابطه، اگر نزدیکی ایران با ترکیه محقق نشده بود برگزاری نشست سوچی در روسیه، در تاریخ اول آذر ماه با شرکت رهبران ایران و ترکیه و روسیه، برای تعیین نقشه راهی برای صلح پایدار در سوریه ممکن نبود. اهمیت تشکیل محور روسیه-ایران-ترکیه برای ایران در این است که نقش آمریکا و متحد آن عربستان را در سوریه بیش از پیش تضعیف میکند.
از سوی دیگر، در حالی که روابط روسیه با آمریکا در بدترین وضعیت از زمان پایان یافتن دوران جنگ سرد (۱۹۹۰) به سر میبرد، روسیه برای حفظ اتحاد روسیه-ایران-ترکیه هم که شده تلاش خواهد کرد که به عنوان کاتالیزور مانع از فروپاشی روابط ایران و ترکیه شود.
با تمام این احوال ممکن است استدلال شود که همکاری ایران و ترکیه پایدار نخواهد بود. این پیشبینی میتواند صحیح از آب در آید مشروط بر اینکه در روابط ترکیه با آمریکا چرخش جدی پدید آید.
برای تحقق چنین امری باید موضوع استرداد فتح الله گولن حل شود و آمریکا دست از کمک به بزرگترین نیروی نیابتی خود در سوریه یعنی میلیشیای کرد موسوم به یگانهای مدافع خلق بکشد. با آنکه اخیرا آقای ترامپ در این زمینه قولهایی به ترکیه داده اما کمتر تحلیلگری است که معتقد باشد که آمریکا دست به چنین اقدامی خواهد زد چرا که معنایش تحویل سوریه به ایران و روسیه است (ترکها ادعا میکنند که ترامپ قول قطع کمکهای نظامی به یگانهای مدافع خلق را داده در حالی که بیانیه کاخ سفید خبر از "تنظیم" این کمکها میدهد).
اما امروز آنچه که روابط ترکیه و آمریکا را پیچیدهتر کرده موضوع محاکمه ضراب است. اگر ضراب به افشاگریهایش ادامه دهد و بدتر از آن حکمی از سوی دادگاه نیویورک صادر شود که اردوغان و بانکهای دولتی ترکیه را درگیر کند، متعاقب آن، به احتمال قوی جریمههای سنگین در پیش خواهد بود. چنین روندی اتحاد ایران و ترکیه را مستحکمتر خواهد کرد و جبههای در برابر آمریکا و به تبع آن متحدین آن کشور در منطقه شکل خواهد گرفت.
اما اگر اردوغان صحنه را ترک کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تحلیلگران اندکی هستند که معتقدند اردوغان در انتخابات سال ۲۰۱۹ با تهدید جدی روبروست. اما آیا وضعیت اقتصادی ممکن است اردوغان را تهدید کند؟ تا اینجا پیشبینیها در مورد آینده اقتصاد ترکیه تاریک نیست. اما اگر بر اثر حکم دادگاه ضراب، ترکیه با مجازاتهای سنگین اقتصادی روبرو شود، که بعید نیست، چه زیر بار پرداخت جریمه برود و چه نرود وضعیت اقتصادی ترکیه بغرنج خواهد شد. در آن صورت اگر اردوغان جایگاهش را از دست بدهد ممکن است همکاری ایران و ترکیه به نفع آمریکا تضعیف شود. اما اگر اردوغان، علیرغم فشارهای آمریکا بر اقتصاد آن کشور، بتواند موقعیتش را در انتخابات ۲۰۱۹ حفظ کند رابطه ترکیه با آمریکا تا آینده قابل پیشبینی تیره باقی خواهد ماند و ایران و ترکیه شکل جدیدی به ژئوپلیتیک منطقه خواهند داد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید