رفتن به محتوای اصلی

اینجانب بعنوان یک وکیل دادگستری که شخصایکی از شکات خصوصی مرتضوی هستم می گویم که اتهامات مشارالیه فقط محدودبه موضوع بازداشتگاه کهریزک نیست. ایشان تخلفات و اتهامات بسیاری داردازجمله مداخله وی در پرونده اتهامی فروش سوالات کنکوردانشگاه آزاداسلامی که منجربه تصویب طرح تحقیق وتفحص مجلس ازدانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشورشد(آقای علیرضازاکانی، نماینده مردم تهران درمجلس مستندات محکمه پسندی در رابطه با اتهام مرتضوی درآن پرونده ارائه کرده است.)
یورش غيرقابل توجيه‌ رژيم به‌ مناطق مرزی در خاک کردستان عراق و درگيرشدن با نيروهای رزمی پژاک که‌ بيش از يک سال است تحرک نظامی انجام نداده‌ است،‌ تنها در راستای مقاصد واميال رژيم است و درتعارض با مصالح امروز و آيندة کل مردم ايران قرار دارد. نه‌ حمله‌ به‌ سازمان مجاهدين خلق ايران و برچيدن پايگاههای آن و کشتار فرزندان مجاهد خواست مردم ايران بوده‌ است و نه‌ حمله‌ به‌ حزب حيات آزاد کردستان ايران و کشتار چريکهای فدائی کُرد آن می‌تواند در انطباق با منافع ومصالح عمومی مردم ايران وکردستان قرار داشته‌ باشد
در حالی حداقل ۶۰۰ هزار کودک در کشور به جای مدرسه و تحصیل راهی بازار کار شده‌اند که هر یک به تنهایی در معرض انواع سوء استفاده‌ها از خانواده تا سودجویان قرار دارند.
فی‌الواقع تحول مهمی که از ۱۳۲۰ تا ۱۳۹۰ به وقوع پیوسته آن است که اساساً نه طرفدار غرب و امریکا بودن ننگ و عار است و متهم باید در قبال این اتهامات از خود به دفاع برخیزد و نه مهم‌تر از آن ضدامریکایی بودن، ضدغربی بودن، ضدانگلیسی بودن مثل دوران حزب توده، مجاهدین یا دانشجویان خط امام و دفتر تحکیم وحدت طیفی دیگر در سطح جامعه از پرستیژ، اعتبار و افتخار برخوردار است. برعکس ارزشهایی که مارکسیست‌ها، مجاهدین و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و اعضای دفتر تحکیم وحدت سعی کردند آن‌ها را زیر پا گذاشته و له کنند
به گمان من در جامعه ایران با شرایطی روبه‌رو هستیم که نابردباری به یک عرف گسترده اجتماعی تبدیل شده است، بنابراین برای به کار گرفتن خشونت و حتی استفاده از خشن‌ترین شکل خشونت یعنی قتل لازم نیست اختلافات بسیار عمیقی پیش رو باشد، بلکه کوچک‌ترین اختلاف اجتماعی می‌تواند به دلیل این ناهنجاری و عادی شدن خشونت به آنجا منجر شود که مردم حتی دست به قتل بزنند.
عجز ما در مبارزه با رژیم اسلامی از آنجا آغاز می شود که هنوز همچون آن شخص معتاد که به افیون گرفتار آمده به افسون های شعار های اسلامی وبه ظاهر ملی دل بسته وهمسو مانده باشیم. می توان علیرغم اختلاف فکری ونظری علیه رژیم و نفی کامل آن متحد شد و تکلیف و تعین حکومت آتی را اگر به رای مردم اعتقاد داشته باشیم به خود مردم بسپاریم!! برای مثال به شعار گیج کننده زیر توجه کنید: مصطفی تاج‌‏زاده: ملتی که نتواند بين بد و بدتر، بد را انتخاب کند، بدترين‌‏ها بر سرش خواهد آمد...
خبر فاجعه نروژ با قریب 100 کشته جهان را بهت زده و محزون کرد،این بهت زدگی فقط ناشی از جنایت و تعداد قربانیان نبوده ،بلکه دیگر علتهای بهت زدگی 1- کشور محل وقوع جنایت (نروژ) است ،کشوری که از لحظه پایان جنگ جهانی دوم تا کنون چنین جنایت هولناکی بخود ندیده است. 2- حیرت دیگر ،ماندن و رسوخ پست اندیشه نژادپرستانه در فردی از مردمان کشوری که سرسبد حقوق بشر بوده وهستند.همان مردمی که در این فاجعه دو بار گریستند،گریه ای برکشته ها وگریه دیگرشان ، ناشی ازشرم در قبال دنیای بشریت ،با اشک از خود سئوال می کردند
حکومت اسلامی پدیده ای گفتمان ساز است. این حکومت که نمود و نماد خشونت و نفرت است به گفتمان هایی متضاد با گوهر هستی اش دامن زده است. بخشش آمران و عاملان سی و دوسال خشونت، بی عدالتی و جنایت نمونه ای از این گفتمان هاست.
جمهوری اسلامی باایجاد جنگی روانی در فضای مجازی کوردستان ابتدا پژاک را در میان افکار عمومی ساخته‌ وپرداخته‌ دست خود، در رویکردی دیگرو روبه‌ افکار عمومی ایران این حزب را با جندالله‌ در بلوچستان والقاعده‌ همسان جلوه‌ داده‌، در مواردی وجود آن حزب را مخل فعالیتهای مدنی درکردستان نشان و حساسیت برخی از فعالان مدنی راعلیه‌ آن حزب برانگیخت. درحالیکه‌ فعالیتهای چند ساله‌ این سازمان نشان نمی دهد که‌ مبارزه‌ مسلحانه‌ رابعنوان استراتژی خود درنظر گرفته‌باشد.
آگاهی بخشی باید با توجه به دانش، مهارت و امکانات و همچنین رعایت اصول و مبانی اخلاقی گسترش پیدا کند. مشاور ارشد میرحسین موسوی به سازماندهی تشکل ها، شبکه ها و همچنین تقویت نظام مند و علمی آن ها اشاره کرد و گفت: برگزاری نشست هایی به مانند «سفیران سبز امید» می تواند در راستای سازماندهی تشکل ها و نقیصه ای که در این زمینه در جنبش سبز وجود دارد کمک رسان باشد. وی خطاب به شرکت کنندگان در این جلسه گفت: این نکته ای بسیار مثلت است که شما گروهی از جوانان ایرانی هستید که...