رفتن به محتوای اصلی

ایران همواره کشور همزیستی مسالمت آمیز اقوام بوده است.این همزیستی مرزهای شفافی دارد که درهم شکستن آنها، زمینه های تخاصم و جنگ های بی پایان خانگی و نیز قدرت گیری ژنرال ها را فراهم می کند که قربانیانش فرزندان مان خواهند بود. در این شرایط حساس، ایران ما به همدلی و همکاری برای برچیدن بربریت دینی و در عین حال سازماندهی دمکراتیک جامعه شهروندی بر اساس برابرحقوقی شهروندی و نفی ستمگری در همه اشکال آن دارد. تحقق این مهم نه امر جارچیان قومپرست و نه در توان پیروان فاشیسم اسلامی ست.
دولت آمریکا ، با چنین قدرت نظامی عظیم ، ، با داشتن صد پایگاه نظامی ،زمینی ، هوائی و دریائی ، در نقاط مختلف دنیا ، تنها کشوری است ، که در آن واحد و هم زمان ، در سه اقیا نوس جهان ، می تواند وارد عملیات جنگی گسترده بشود.چنین قدرت عظیم اقتصادی ، نظامی ، نه تنها به مواد اولیه خام احتیاج مبرم دارد ، بعلاوه باید امنیت راه های دسترسی به این مواد خام استراتژیک ، چون نفت ، مس ، کوبالت ، منگنز ، اورانیوم و همچنین راه بازار های بازرگانی را نیز در اختیار داشته باشد.
عملیات تروریستی اخیر در نروژ باعث افزایش احساس عدم امنیت در بین اکثر مردم کشورهای غربی شده. اگر تا کنون مردم این کشورها فقط از جانب بنیادگرایان اسلامی احساس خطر می کردند، الان راست های افراطی هم به جریانات ترس زا پیوسته اند. این سوال همیشگی بشر دوباره در مرکز توجه قرار گرفته که برای امنیت بیشتر چه باید کرد.
اپوزیسیون مترقی ایران باید یکپارچه برعلیه نظام جمهوری اسلامی مبارزه کرده و با برکنار نهادن این دستگاه استبدادی ولایت فقهی به آزادی دست یابد. این آزادی با سه اصل گره خورده است: دمکراسی، اکولوژی و لائیسیته. خواست دمکراسی با برقراری نظام دمکراتیک متکی بر اصول پارلمانتاریسم، انتخابات آزاد در جمهوری و شرکت شهروندان در تصمیم گیری های اجتماعی مشخص میشود.
در طی ماه گذشته، در حدود ۱۵ تن از سرپرستان این خانواده‌های روستایی، بدون وجود هیچ حکم قانونی و به یک‌باره دستگیر و بازداشت شدند. عده‌ای از این افراد به شیراز انتقال داده شدند و از وضعیت دیگران نیز هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. این بی‌خبری کامل سبب نگرانی خانواده‌های آنان شده است. زمین‌های کشاورزی آنان نیز که توسط ایشان کشت و رسیدگی می‌شد، هم‌اکنون در حال نابودی است و هیچ مسئولی نیز پاسخگوی خانواده‌های این بازداشت‌شدگان نیست.
حکومت اسلامی ایران که در داخل کشور با بحران های عمیق و گسترده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبروست؛ در سطح بین المللی نیز در انزوای شدید به سر می برد؛ در درون حکومت شان نیز دچار تفرقه و رقابت هستند همه این ها و به ویژه موج مبارزات انقلابی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و سوریه، خواب را از چشمان سران و مقامات حکومت ربوده است، با حمله به کردستان و قدرت نمایی های نظامی، نه تنها از بحران های حکومت شان کاسته نمی شود، بلکه برعکس هر چه بیش تر به قعر باتلاق بحران هایش فرو می رود.
نیروهای سکولار ولائیک که همچنان به جدائی دین از حکومت پافشاری می نمایند و یکی از پرنسیب های آنها شمرده می شود اما همواره از روحانیونی که با ظلم حکومت دینی پیشتاز باشند حمایت نموده اند! اما اطلاح طلبان جرات حمایت و پشتیبانی از یک روحانی آزاده مانند ؛ایت الله دسغیب را ندارند تا انتخابات نمایشی و غیر دمراتیک مجلس شورای اسلامی پیش رو را با همت هرچه بیشتر بایکوت نمایند!
• اهداف درازمدت سپاه و جمهوری اسلامی هر‌چه باشد، تاکنون در برابر پژاک شکست خورده‌ است. تصور اولیه آنها، مخصوصا در تبلیغات خبری که به راه انداخته بودند، این بود که شماری یاغی را گوشمالی می‌دهند و با انجام عملیاتی آسان و مانورمانند، ضمن سرکوب آنها، نمایش قدرتی هم می‌دهند. اما چنین نشد ...
آنچه مسئله تجاوز را ویژه ی جامعه ایران می کند، شکست برنامه های حاکمیت ایران است که سعی داشت و دارد با اعمال رفتار کنترلی و خشونت آمیز علیه زنان؛ با ترویج ریاکاری و پنهان کاری، جامعه ای اسلامی/ ارزشی/ اخلاقی و خالی از خشونت را به نمایش عمومی بگذارد. حال آنکه اخبار تجاوز و خشونت جنسی – چه هماهنگ و چه سرریز شده – واقعیت را آشکار کرده است
خبر قتل عام خونین در نروژ افکار عمومی جهان را تکان داده است. حداقل 91 نفر به قتل رسیده‌اند که 84 نفرشان اعضای سازمان جوانان کارگر (AUF ) بودند که در اردویی تابستانی شرکت می‌کردند.