رفتن به محتوای اصلی

«امروز زن در یک ستیز سرگیجه‌آور به‌سر می‌برد و نمی‌خواهد مثل مادر و مادربزرگ‌هایش به ازدواج و بچه و به دست این مقولات زندگی خودش را خلاصه کند. می‌خواهد که آزادی را تجربه کند، با عشق زندگی کند و اینجاست که در واقع مسئله درون و بیرون بسیار زیاد می‌شود. از لحاظ جامعه‌شناسی مسئله آموزش جنسی مسئله‌ای است که هنوز در ایران با آن به شکل یک تابو برخورد می‌شود. دولت به‌هیچ وجه نمی‌تواند بفهمد که با زن نمی‌شود مثل گذشته برخورد کرد. زنان امروز دریافته‌اند که معنای آزادی چیست. بسیاری از اینها پیش از ازدواج ت
آشنایی با آداب و رسوم سایر اقوام زیبایی بهتری به زندگی انسان می بخشد از جمله اقوام ایرانی،قوم ترکمن می باشند که در ترکمن صحرای ایران زندگی می کنند.فرهنگ و آداب و رسوم این قوم دارای تنوع بسیاری می باشد ازجمله رسوم آنها در عروسی هایشان رسم «یاشماق» یا روگیری می باشد که عروس پس از انجام مراسم عروسی باید از صحبت کردن با فامیلهای دسته اول داماد مثل پدر و مادر وخواهر و برادر و غیره خودداری نماید و با گوشه ای از روسری خود جلوی دهان و بینی را بپوشاند که به این عمل یاشماق گویند.
ایران گلوبال با هر گونه اعدام چه سیاسی و چه جنایی مخالف است. بنابراین اتهاماتی که رزیم برای اعدامیان طرح می کند ، چندان توجه ای نمی کند ، چرا که کار ما نه قضاوت که اطلاع رسانی است .خبر مربوط به اعدام این دو برادر را از چند روز پیش ، مرتب گزارش می کردیم ؛متاسفانه خبر ها بگونه ای تنظیم می شد که معلوم نبود بلاخره «جرم» و یا اتهام این دو برادر چیست.!.از این رو به چند سایت خبری مراجعه کردم و بالاخره متوجه شدم که «اتهام » و نه« جرم» این دو برادر سرقت بوده است بنابراین...
تازه آغاز بهت من است در کوچه های پر از دوده
هی پلک می زنم ....به بادهای وفادار مزاحم می اندیشم
میان زنان هوچی فربه که به مرد درشکه چی یک چشم می خندند
پشت پنجره ای پوسته زده
در دوران حکومت پهلوی اندیشه لیبرالیسم اسلامی در دو مسیر دنبال شد: روحانیون عضو مجلس شورای ملی به پشت‌گرمی سرمشق آیات عظام خراسانی، مازندرانی، و طباطبایی، با شرکت در انتخابات آزاد در عمل بر سازگاری دموکراسی و تدین صحه نهادند. مدرس (۱۸۷۰-۱۹۳۷) در زمان پهلوی اول و کاشانی (۱۸۸۶-۱۹۶۱) در زمان پهلوی دوم مظهر این گونه اندیشه و عمل سیاسی بودند. با سقوط مصدق در ۱۹۵۳ میلادی دوران روحانیون مستقل مجلسی نیز به سر آمد.
جامعه دادمحور در پیوند وثیق با آزادی است هرچند این پیوند کشاکشی است؛ پروژه ای است که بدون مشارکت فعال و دربرگیری آحاد یک جامعه ممکن نیست. پروژه یک جامعه دادمحور که بر مدار آزادی های اساسی شکل می گیرد، در گروی آن است که امکان بازتابشی و تامل در باب نوع جامعه ای که اعضایش بر آنند در آن زندگی کنند، از اعضای جامعه سلب نشود. مراد از اعضا تمام آحاد یک جامعه است. جامعه ای که از امکان و الزام تامل درباره پروژه «جامعه» بازداشته شود، سنخیتی با یک جامعه دادمحور ندارد...
باند احمدی نژاد با رهبری آرمانی اسفندیار رحیم مشائی با ورود به این حوزه که در گذشته تماماً در انحصار روحانیت بوده می خواهد آخرین و اصلی ترین حربه انحصاری مشروعیت و عامل کمکی کسب قدرت آخوندها را از دستشان خارج کند . به عبارتی باند احمدی نژاد می خواهد با دست درازی به حیطه رهبری ؛ بعد از پیشی گرفتن در امر رابطه با امام زمان و پروژه ظهور ؛ حربه تماس با عالم غیب را ــ که تا این تاریخ در اختیار ولی فقیه بوده و خامنه ای نظام ولایت فقیهی خود را با آن توضیح می داده و...
محمد خاتمی با نگاه معطوف به قدرت و نياز امروز بخشی از اصلاح طلبان به شرکت در انتخابات پيش رو (با استفاده از فرصت تنش ميان جناح اقتدارگرايان) الفبای جنبش‌های بدون خشونت را در بحث از بخشش ناديده گرفته است. فعالان جنبش‌های بدون خشونت در شرايطی عوامل استقرار و تداوم استبداد و خشونت دولتی ( و نه جانيان عليه بشريت را که مدعی خصوصی دارند) می بخشند که جامعه در حال گذار معنی دار به دمکراسی و احترام به حقوق بشر باشد و مستبدان و ناقضان حقوق بشر به اشتباهات خود در عرصه عمومی اعتراف کنند و...
ترفند و حیله جدید بکارگرفته شده حکومت در خصوص زمین گیر کردن جنبش ملت پس از بکارگیری پنهان مصلحان خائن، بظاهر درگیری دو باند خلافت فقیه و مهدویت و به جان هم افتادن انهاست و در این هماوردی فلش پیکان دو طرف در ضدیت یا حمایت بسوی رحیم مشائی یار گرمابه و گلستان محمود نشانه رفته است، چه در هر حال برونده و حاصل این نمایش و تقابل دو طرفه باید به طرح مشائی در جامعه ایرانی داخل و خارج کشور بعنوان راه گشای بن بست فعلی اداره کشور بیانجامد...
فرهنگ و جامعه بر پروانه «کشتن« استواراند. مرگِ حیوانات حیاتِ آدم هاست. تغذیه شرط زندگی است و گوشت، کاراترین سلاح برله مرگ است. اما وعده «یهوه» به تابوی خون گره خورده است. انسان اکیدا از این کار منع شده است همان کاری را که با حیوان می کند با همنوع خود بکند. او به هیچ وجه جایز نیست از گوشت یک انسان دیگر بخورد. او باید فقط از تن حیوانات نیرو و قوت بگیرد. او هم چنین جایز نیست انسان دیگری را به قتل برساند. تابوی خوردن و کشتن [همنوع] نخستین قانونی است که خدا برای انسان ها وضع می کند.