روحانیت اسلامی که دائما برای آخرت ودنیای پس از مرگ دعا می کند و زندگی دنیوی را پست وحقیر می پندارد لهذا رسیدگی به امورات اقتصادی را ناچیز و گذرا می داند وبدان وقعی نمی گذارد. از آنجائیکه روحانیت ازعلم اقتصاد هیچگاه شناخت علمی نداشته است و همیشه اقتصاد را برای خر و نیاز های شهوانی و مادی دانسته است وهمواره اقتصاد را در حجره های تنگ و تاریک بازاریافته است که موازی با پرداخت حق امام وخمس و زکات سروکار داشته و...

من مطمئنم سيد حسن خمينی يا هر کس ديگر را فقط آقای خامنه‌ای می‌خواهد تا حرفش را به کرسی بنشاند که مردم را دوباره در صف انتخابات قرار دهد. ولی فردای انتخابات، آش همين آش هست و کاسه همين کاسه. ضمن اينکه آقای خامنه‌ای تازه به دهنش مزه کرده است که در کار همه‌ی نهادها دخالت کند؛ عادت کرده است که رييس قوه قضاييه بگويد برای ما رضايت رهبری مهم است و نه اجرای عدالت؛ رييس دولت نتواند وزيرش را برکنار کند؛ و مجلس نتواند رای اعتماد بدهد. پس ما نبايد وارد بازی انتخابات بشويم.

چرا در تونس و مصر مردم توانستند ظرف مدت کوتاهی رژیم دیکتاتوری را ساقط کنند؟ فرق سه شنبه های اعتراضی مردم ایران با جمعه های اعتراضی سوریه در چیست؟ چرا جنبش سبز بعد از کشته شدن ۲ نفر در اولین سه شنبه های اعتراضی دیگر ادامه ندادند؟ اما در سوریه با کشته شدن صدها نفر، مردم هم اکنون به اعتراضات خود ادامه می دهند و حتی قویتر هم می شوند.

احمد پورمندی 2 سال پیش در مقاله تحلیلی تحت عنوان «آخرین سلطان» نظراتی طرح کرد که تا حدودی می توانست این درگیری ها را پیش بینی نماید ایشان در آن روز ها که جنبش سبز در اوج خود قرار داشت چنین نوشته بود:«در ده روزی که ایران را لرزاند و جهان را شگفت زده کرد، نسل سوم با نواختن سیلی محکم بر گوش سنگین نسل اول و دادن کارت زرد به نسل دوم، حضور سبز خود را در صحنه سیاست اعلام کرد وبا این اعلام، بازیگران صحنه سیاست ایران را وادار کرد که کارت هایشان را از نو بر بزنند. فصل جدیدی درصحنه سیاست ایران آغاز شده...»

امیدوارم این خبر درست نباشد. این خبر یکی از وحشتناک‌ترین خبرهایی است که می‌توان شنید. امیدوارم حقیقت نداشته باشد، اما متاسفانه برخی خبرگزاری‌های معتبر آن را پوشش داده‌اند.

ناکارآمدي بيمه و کم ارزش بودن دفترچه هاي بيمه بحث امروز و ديروز نيست بلکه سال هاست که کارشناسان، نمايندگان و حتي مسئولان بر ناکارآمدي بيمه اذعان دارند و سهم بيمه شده را در پرداخت هزينه هاي درماني ۳ حتي ۴ برابر بيمه ها مي دانند در حالي که بنا به گفته يک مسئول در بيمه خدمات درماني اين روند نادرست و برخلاف اهداف بيمه اي و قانون بيمه همگاني است براساس قانون برنامه چهارم که در برنامه پنجم توسعه نيز تکرار شده است سهم بيمه شده در پرداخت هزينه هاي درمان بايد به مرور کاهش يابد و به ۳۰ درصد برسد...

دشمنی دیرینه یِ نسل و تبار «شریعتمدارها» به آئین بابی و بهائی داستان جدیدی نیست. اما آن چه جلب توجه می کند این روزها ابعادی است که این دشمنی دارد به خود می گیرد. و اینک پای سیاستمداران کشورهای دیگر را نیز به میان می کشد. امروز محمودعباس تباری «بهائی» کسب می کند و فردا شاید باید منتظر بود که اوباما و کلینتون و سران کشور اسرائیل و عربستان و غیره نیز از «سلاله» بهائیان خوانده شوند به دست «امپراتوری دروغ کیهان و کیهانیان».

فکر می‌کنم وضعيت اقتصادی کشور هم به تضعيف موقعيت آقای احمدی نژاد کمک کرده باشد. ايران در حال حاضر با طولانی ترين دوره رکود طی دوران بعد از جنگ با عراق دست به گريبان است. نرخ تورم به طور خطرناکی رو به افزايش است و توليد نفت در حال کاهش است. خلاصه اين که محمود احمدی نژاد از نظر اقتصادی کارنامه بدی دارد و همين مسئله زبان انتقاد رقيبانش را بازتر کرده است.

هرگاه فرصتی ایجاد می شود، نسل جوان ایران با شعارهای خود از یکسو لرزه بر پیکر جمهوری اسلامی می اندازند و از سوی دیگر افق های محافل بی ربط با جنبش ملی و جنبش های اجتماعی را محو می کنند. شعارهای نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران و استقلال آزادی جمهوری ایران دو شعاری هستند که در این جنبش نهادینه اند و بر استراتژی نفی حکومت دینی، قومی و نژادی استوار اند. این دو شعار جنبش را در مسیری ملی، دمکراتیک و سکولار قرار می دهند و از آغاز مرزهای شفاف خود را با ایرانی ستیزان اعلام می کند...