رفتن به محتوای اصلی

در یک کلام مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی در میان مردم ایران به صفر رسیده است و بجز جیره خواران و نیروهای سرکوبگر و خانواده های آنان و دزدان و غارتگران که منافع اقتصادی و سیاسی شان با این رژیم گره خورده است بندرت دیده می شود هنوز کسی بخاطر عقاید مذهبی خود هوادار این رژیم فاسد و ضد بشر باشد
آنچه در ادامه می خوانید نامه خانم الحان طائفی، دختر خانم فریبا کمال آبادی یکی از هفت مدیر پیشین جامعه بهائی ایران که اکنون در زندان رجائی شهر در حال گذراندن محکومیتشان هستند، به همه دوستانشان است. اصل نامه به انگلیسی است.
در هر درگیری، پیروزی با کسی خواهد بود که اراده قویتری برای پیروز شدن داشته باشد. در مصر، مردم به صحنه مبارزه آمده بودند، تا بهر قیمت پیروز شوند.
تنها شبکه های سیاسی اجتماعی جنبش های دانشجوئی، زنان و کارگران می توانند حول شعار نفی دیکتاتوری،برکناری ولی فقیه، انحلال دستگاه سرکوب و برای آزادی استقلال جمهوری ایرانی، در خیابانها اراده واحد را در برابر کلیت حکومت اسلامی سازمان دهند و مجال ندهند که مطالبات ناظر بر گذر از جمهوری اسلامی، اسیر درگیریها و طناب کشی های مدافعان جمهوری اسلامی شوند!
كیهان در یادداشتی با عنوان« چرا نظام به بعضی از راهپیمایی ها مجوز نمی دهد؟» نوشت: آیا آقای «موسوی» می تواند حتی یك مورد از تجمعات اصلاح طلبان، پس از انتخابات را نشان دهد كه در متن و حاشیه آن خشونت های گرم و سرد، رخ نداده باشد؟حتی در تجمع روز 25 خرداد كه آقایان دایما به عنوان یك «راهپیمایی سكوت» به آن استناد می كنند هم حداقل به 3 كلانتری، یك پایگاه بسیج، چندین مأمور نیروی انتظامی و تعداد قابل توجهی از مردم عادی كه قیافه شان مورد پسند آنان نبود، حمله شد.
سرنگون ساختن مبارک توسط انقلاب مردم مصررویداد بزرگی است درمنطقه استراتژیک،رانت خیز واستبداد زده خاورمیانه. رویدادی که بسیاری را بیاد فرارشاه درانقلاب بهمن که ازقضا با سالگرد آن مصادف شده است می اندازد
تجربه جامعه ایران و شکافی که هم اینک میان بخش مهمی از افکار عمومی و دولت ایران وجود دارد آئینه تمام‌نمای شکست پروژه انقلاب اسلامی است. گفتمان متفاوت جنبش‌های جدید منطقه و تکیه آن‌ها بر دموکراسی، حقوق شهروندی و مشارکت هم نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی از نوع ایران برخلاف ادعاهای رسمی نتوانسته است به الگوی جنبش‌های جدید منطقه تبدیل شود.
با مقایسه پرونده خانم بهرامی و آقای اکبریان به این نتیجه می رسیم که اصولا صدور حکم در ایران نیاز چندانی و ارتباط زیادی با جرم ارتکابی ( در صورت وقوع !) ندارد و این مصلحت است که تصمیم می گیرد که : یک عدالت جوی معترض می تواند متهم به قاچاق مواد مخدر و اعدام شود و بر عکس آن یک قاچاقچی معتاد ابراز ندامت کند و به شغل خود برگشته و ادامه دهد!! بلی شما می توانید یک قاچاقچی موفق, یک قاتل زنجیره ای , یک شکنجه گر کهریزک و... باشید و اعدام نشوید !!.
همه ما می دانیم که شیخ همه عمر خویش را به وارستگی طی کرد، اما نه به عافیت! او هر آنچه را که می توانست در راه آزادی هزینه کند کرد، مگر خود آزادی را! او عقیده مند بود و همیشه هم چنین ماند، اما همواره با این عقیده که داشتن عقیده آزاد است! براستی که آزاد مرد بزرگی را از دست داده ایم. دریغ. در برابر نام ماندگار شیخ عزالدین حسینی، خاطره جاودانه او، و میراث های فکری و رفتاری وی سر به احترام خم می کنم و این ضایعه بزرگ را به همه بازماندگان شیخ، به مردم کردستان و همه ایرانیان آزادیخواه تسلیت می گویم.
نقش کمیساریاعالی پناهندگان سازمان ملل بعنوان مدافع حقوق پناهندگان در بعضی مواقع بخاطر داشتن مسئولیت برای تصمیم گیری در مورد تقاضای پناهندگی نقش موثری و مفیدی نیست. بسیاری از پناهندگان که با آنها صحبت شده است نارضایتی خود را از کیفیت مصاحبه خود با کمیساریاعالی پناهندگان سازمان ملل ابراز نموده و مصاحبه را خصمانه دانسته و در چندین مورد اینطور گفتند که در مصاحبه با مامور تصمیم گیرنده درباره پناهنده عکس العمل های خشن و نابجا از مامور دیده اند و یا تجربه این مصاحبه را به باز جوئی...