درهمان خبرنامه گویا پیام عده ای دیگر ازاصحاب اصلاح طلب تحت عنوان پیام گروهی از فعالان سیاسی پیرامون مرگ داریوش همایون وتسلیت به خانواده اش را شاهدبودیم*1، که نگاهی به مفاد آن چشمه دیگری از انحطاط دموکراسی درنزدامضاء کنندگان را به نمایش می گذارد. البته مساله برسر تسلیت به بازماندگان وی نیست.مرگ هیچ انسانی آنهم درموقعیت اپوزیسیون وتبعید شدگی نمی تواند برای کسی دلچسب باشد. هم چنین مساله برسرنقش او درحرفه روزنامه نگاری وامثال آنهم نیست
هنوز شاه سقوط نكرده بود كه خانههای «زال ممد »درخيابان جمشيد تهران سقوط كرد. در همان اولين روزهای سقوط نظام شاهنشاهی، شهرنو را با حكم آيتالله خلخالی و با بلدوزر ويران كردند. مالك اوليه زمين بسياری از آن 100 تا 150 خانه كوچك و پراتاقی كه مثل لانه زنبور ديوار به ديوار هم ساخته شده بود زال محمد بود. از قمار بازها و پااندازههای قديمیو مشهور زمان پهلوی اول درتهران. او نخستين كسی بود كه دراين محله چند خانه برای زنان تن فروش ساخت تا هم در آن زندگی كنند و هم كسب و كار!
اينکه بنظر من تشکيلاتي که در حال حاضر خود را سراسري مينامد اگر در سياست و برنامه خود صداقت دارد بايستي ابتدا خود را باز تعريف کند و خود را نماينده ملت فارس بنامد. در اين حالت است که در بين فعالان و مردم آذربايجان با صميميت و بعنوان يک طرف صادق دموکرات که ميشود به آن اعتماد کرد و با ان همکاري نمود و اين استبداد ديني و راسيستي را بر انداخت کار کرد. تا زمانيکه اينها خود را قيم همه ميدانند و با وعده و وعيد هاي آبکي ، در روز روشن ميخواهند (سپهر فرهنگي) ملت هاي غير فارس ايراني را با انواع برچسب هاي...
اگر غربیان هر روز در هنر چگونگی حل اختلاف نه رفع اختلاف ورزیده تر میشوند و آشنایی بااین فن بخشی از آموزش آنان در محل کار میشود و هر روز بر تعداد واحدهای درسی در این مورد در دانشگاهها افزوده میشود ما در پیچیده کردن شیوه بیان اختلافات وپنهان کردن انگیزههای اصلی انشعاب و جداییمان ورزیده تر میشویم تا جایی که در اتحاد جمهوری خواهان که کمتر کسی کمتر از سی سال تجربه سیاسی دارد سر بهانههایی چنین ساده و بیمعنی جمعی اعلام جدایی میکنند.
حوادث تونس بهانهای برای بازخوانی تجربه جنبش سبز و وضعیت سیاسی ایران تبدیل شدهاند. بازتاب گسترده حوادث تونس و نیز آنچه در مصر میگذرد در ایران نشانه اهمیت ویژه تحولات منطقه در داخل ایران است. اما تلاش برای استفاده تبلیغاتی از رویدادهای کشورهای دیگر تغییر اساسی در واقعیتهای ایران بوجود نخواهد آورد. اصلاح طلبان ایران باید بتوانند با درس گرفتن از تجربههای کشورهای دیگر با بازخوانی انتقادی تجربه جنبش سبز دست زنند.
اهورا مزدا نامی برای «وجود برتری » بوده که اشو زرتشت آنرا با منش نیک دریافته و به خوبی درک نموده و او را خالق تمام پدیده های دنیا دانست و آداب و مناسک مربوط به خدایان دروغین را رد کرد همچنانکه در سراسر گاتها که سرود های زرتشت است فقط از یک خدا سخن به میان می آورد و هر خدای دیگر را دیو و باطل طلقی می نماید.
گمانهزنی درباره آینده تحولات منطقه، تاثیر زنجیرهای جنبشها بر یکدیگر و یا احتمال تکرار تجربهای نظیر انقلاب ۱۳۵۷ ایران یکی از داغترین مسائلی است که تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. رهبران مخالف دولت و همچنین برخی تحلیلگران معتقدند که خیزشهای کنونی منطقه از جنبش سبز ایران و حرکت اعتراضی سال ۱۳۸۸ الهام گرفتهاند. اما آیا این احتمال وجود دارد که این جنبشها در آینده موتور محرک حرکتی دوباره ایران شوند؟
شرکت اینترنتی گوگل سرویسی تازه عرضه کرده است که به کاربران اجازه میدهد از آثار هنری مهمترین موزههای جهان دیدن کنند.
اگرچه دستهاي ما از آتش مصر كمي دور است، اما به خصوص ايراني ها اين جنس از آتش و گرمايش را به خوبي مي شناسند. گرمايي كه هنوز در زير پوست جامعه معترض ايرانيان هم وجود دارد و شايد به زودي تبديل به آتشي شود كه از دل خاكسترها بر خواهد خواست. همان طور كه در مصر بعد از سالها، اين آتش اعتراضات از زير خاكسترهاي آرام زبانه كشيد و دامن حكومت سي ساله «حسني مبارك» را گرفت.
بخشی از یک پیام تبریک «تلاش تو و همکارانت درعينيت بخشيدن به پلوراليسم سياسی و فرهنگی بسيار ارزنده است.با حضور مستمر سايت شما در کنار سايت های ديگر است که رنگين کمان فرهنگ ما جان می گيرد. شما از عمر و جان خود در اين راه مايه می گذاريد. ده سال زمان کمی نيست. در اين فاصله ده ها تجمع و تشکل سياسی و فرهنگی پا گرفته و به دليل فقدان آنچه شما داريد از پای افتاده اند. برای شما سلامتی، عمر طولانی، موفقيت و برای ايران گلوبال دوستداران فراوان و منتقدان فرهيخته و منصف آرزومندم......»