رفتن به محتوای اصلی

روز شنبه 19 ژوئن، افسران ارتش آمریکا متن قراردادی را به زندان تیف آوردند که باید امضا می کردیم. طرف اصلی قرارداد، سازمان مجاهدین بود و اگر از زندانیان تیف کسی آن را امضا نمی کرد او را به انفرادی می فرستادند. یکی از زندانیان که حاضر نشده بود امضاء کند را به مدت 2 هفته به انفرادی و قفس فرستادند ! رارداد ترجمه نشده بود و بیشتر زندانیان درست نمی دانستند که چه چیزی را باید امضا می کردند! نیروهای آمریکایی هم با سلاح و فریاد فقط می گفتند باید امضا کنی؛ ظاهرا بسیار عجله داشتند.
تجاوز در زندان نوعی شکنجه است. سلب آزادی به دلیل باور ها یی که داریم نوعی شکنجه است. آیا امیر انتظام که چندین دهه در زندان بسر برده و آزادیش را ربوده اند تحقیر شده و قربانی است؟ معترضی که اعدام شده در نهایت ضعیف و ذلت جانش را گرفته اند؟ چند هزار نفری که در نسل کشی 67 در گورستان های جمعی و بی نام و نشان سر آزیر شان کرده اند بی حیثیت شده اند؟
مگر این حضور فعاّل جنبش طبقه کارگر نبود که نظام پادشاهی را به زانو در آورد؟ جایگزین آن چه شد؟ آیا فقط حضور فعّال طبقه کارگر در جنبشهای مردمی تضمین کننده این برامد میباشد که ما به سکولاریسم و دموکراسی خواهیم رسید؟ تجربه انقلاب 57 فریاد میزند که خیر، اینطور نیست.
شادی صدر به درستی می گوید٬ «دموكراسی و حقوق بشر٬ از هر یك از ما شروع می شود ..». بر همین اساس است كه «ما» باید در مبارزه علیه سیاست های عقب مانده ترین٬ مرتجع ترین٬ و ضد زن ترین رژیم معاصردركشورمان جبهه معتقدین به فمینیسم را تقویت كنیم. زندگی در تبعید و فرصت ارزیابی گذشته به ما آموخته كه این مبارزه مثل هر مبارزه سیاسی دیگر از طریق ارج گذاردن به تلاشهای همراهان جلب حمایت و همسو ساختن نا آگاهان و خنثی کردن مخالفان میسر می شود٬ نه راندن متحد ین با لفعل یا بالقوه به جبهه مخالفین یا بی تفاوتها.
سال قبل وقتي كودتاي انتخاباتي داشت اولين قرباني هاي خود را مي گرفت، در وبلاگم نوشتم: شايد مردم نمي دانند «پرده بعدي» اين كودتا، «مادام العمركردن» رياست جمهوري احمدي نژاد و ستاد كودتاست. آن پيام در آن شلوغي يا شينده نشد و يا از كنار آن عبور شد. حالا پرده هاي تازه اين سناريو دارد به ترتيب اجرا مي شود و هنوز سران جنبش بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي تأكيد مي كنند!
مشکل اساسی بحث خانم شادی صدر و شادی امین در سه موضوع مهم ذیل است و این مشکلات مشابه دلیل دفاع سینه چاکانه شادی امین از نگرش شادی صدر است. این سه بحث همزمان نشان می‌دهد که چرا نظرات خوب خانم الهه صدر و ناهید حسینی، در آنجا که به انتقاد از ما پرداخته‌اند و خیال می‌کنند که ما مردان و زنان معترض از طرح انتقاد به مردان ناراحتیم و یا از طرح ضرورت خودانتقادی مردان ناراحتیم، یا نمی‌خواهیم قبول کنیم که در جامعه ما مردان دارای قدرت بیشتری هستند و...
ما جمعی از زنان، فعالان جنبش زنان و فعالان اجتماعی ، ... همگان را به اعتراض به تحقیر زنانگی و دفاع از حق انتخاب زنان در نوع پوشش و اعتراض به پوشش اجباری دعوت می کنیم. با امضا ها و تصاویر و نوشته های خود در این حرکت بزرگ شرکت کنید.
▬ محمّد بهمن بیگی 1921 میلادی در خانواده ای تُرک از ایل قشقایی در استان فارس دیده به جهان گشود. در کتاب بخارای من ایل من خویش، تولدش را چنین بیان میدارند: « ...من در یک چادر سیاه در فاصلهءِ شهرهای لار و فیروزآباد فارس در بیابانی با قهر و آشتی طبیعت به دنیا آمدم.
این یارو احمدی نژاد که رفت نیویورک و در سازمان ملل حرف زد و اعلام کرد اتم یعنی چه ...!؟ و بعد عده ایی از نمایندگان دولتها به عنوان اعتراض سالن را ترک کردند و بعد تلویزیونها بارها صحنه ترک سالن را نشان دادند...اما هیچکس بقیه اش را نشان نداد که نمایندگان به اصطلاح معترض بعد از ترک سالن در گوشه ایی دنج و به دور از چشم همگان با هم دست دادند و به هم تبریک گفتند به خاطر اجرای موفقیت آمیز چنین نمایشی و کرکرکر ، خندیدند ! خنده این جماعت سیاستمدار را اگر با دقت موشکافی کنید آنوقت نوبت خنده شما خواهد شد .
مطمئنا در لحن مقاله من خشم و اعتراضی نهفته است، زیرا نوشته خانم شادی صدر توهینی مستقیم به همه مردان ایرانی است. بنابراین با اینکه این خشم منطقی است اما میتوان مثل شما موافق لحن گزنده مطلب نبود. آنچه اما موافق نظرتان نیستم دور شدن از منطق است. زیرا من سعی کردم که نوع منطق و شیوه برخوردی را که در نگاه خانم شادی صدر در این مقاله است و پیوندش را با دیسکورس سنتی نشان دهم و ضعفهای نگاهش را. آنچه که شادی صدر می طلبد در نهایت چیز جز بازی ظالم/مظلوم سنتی و میل توبه طلبی نیست و...