تخریب بیش از ۲۰ محوطه باستانی متعلق به دوره های ایلامی، هخامنشی و ساسانی، که هنوز به ثبت آثار ملی نرسیدهاند، اندوهگین است. علت این تخریبها احداث کانالهای آبرسانی سد زیره زرد و نیز فعالیت مداوم حفاران غیرمجاز و غارتگران اموال ملی یاد شده است.
کشورهائی در دنیا هستند که عنوان فدرال را ندارند اما نظام اداری آنان به نحوی است که آنها را « شبه فدرال» می خوانند؛ مانند اسپانیا. کشورهائی دیگری نیز وجود داشته و دارند که عنوان فدرالی را با خود حمل می کنند ولی از هر کشور متمرکزی متمرکزترند. از جمله این کشورها می توان از اتحاد شوروی پیشین و روش سانترالیسم دموکراتیک آن یاد کرد؛ اما نمونه امروزی پاکستان است.
جای شکرش باقیست که گذشت زمان و دیدن حوادث دلخراش در چهارسال گذشته عبرت آموز بود و کم کم بعضی از افراد و احزاب سیاسی را از خواب غفلت بیدار کرد. آنها متوجه اشتباه فجیع خود گردیدند و درک کردند که مطالبات معیشتی و حقوقی و صنفی مردم نبایست دستکم گرفته می شد چون که این مطالبات، بواقع «اصل» قضایا است.
توجه به این نکته نیز لازم است که این مطالبات، مطالبات جنبش دانشجویی اند و صرفاً انتظارات از کاندیداها نیستند بلکه خواسته هایی مشخص اند که جریان های منتقد دانشجویی می توانند (و باید) در فضای پس از انتخابات، فضایی که در صورت پیروزی نیروهای هم سوتر، فضایی کمتر سرکوب شده و بسته خواهد بود، با استفاده از امکانات مالی، تشکیلاتی و حتی قانونی بیشتری در جهت پیگیری آنها و دستیابی به مطالبات بکوشند.
اینروزها تلاش میشود تا کروبی را به عنوان نمادی برای دفاع از حقوق بشر در جامعه جا بیاندازند. وای بر جامعهای که پرچمدار دفاع از حقوق بشرش کروبی باشد. کسانی که این سیاست را دنبال میکنند به عمد خود را به فراموشی زده و حقایق را کتمان میکنند.
فرموده اید که یکی از خوانندگان ایران گلوبال، در یک کامنت ادعا کردهاست که حزب مردم الاحواز (که یکی از زیرمجموعههای آن کنگره است) شکست تیم فوتبال ایران از تیم فوتبال عربستان سعودی را به همۀ ملتهای عرب تبریک گفتهاست .
مسئله جهانی شدن امروز به عنوان یکی از مرکزی ترین مسائل فکری در آمده که در آن مفهوم مرز جغرافیائی به کنار رفته و معنای خود را از دست داده است . دیگر اینکه کشوری نخواهد توانست مرزها و درهای خود را به روی کشورهای دیگر ببندد . تجربه کشورهای سوسیالیستی بخصوص چین نشان داد که برقراری مناسبات و روابط اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با جهان ضروری و لازم است.
فرهنگ انتخابات، از سنخ فرهنگ حزبی و سازمانی است و فقدان احزاب و سازمانهای سراسری متولی منافع ملی، ضایعهای جبران ناپذیر در كامیابی ملی است، چنانکه اینک سی سال پس از انقلاب اسلامی در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، نگرانی از عدم مشارکت اکثریت مردم در انتخابات نه تنها حاكمیت بلكه نهاد های غیر حكومتی و مدنی را بسیار نگران كرده است.
آيندهگرايي يا Futurism (از ريشه فرانسوي Futur به معناي آينده)، يكي از شمار انبوه جنبشهاي فرهنگي، سبكهاي ادبي- هنري و جريانهاي زيبايي شناختي مدرنيستي قرن بيستم ميباشد كه پيش از جنگ جهاني اول، به ويژه از دو قطب اصليش كه ايتاليا و روسيه بود، در سراسر اروپا پراكنده شد.
زمانی که وجود زن را به آلت جنسی اش فروبکاهیم و تن زن را عامل تحریک جنسی مرد بدانیم که می بایست پوشیده و پنهان و در حجاب بماند، در حقیقت و عملاً، وجود مرد را نیز به آلت جنسی اش که در حالت تحریک و نعوظ دائمی تصور می شود، فروکاسته ایم. چنین نگاه جنسی و جنسیتی به انسان، دیگر وجوه و دیگر جنبه های وجود هزارتویی و هزارلایه و منشوری ِ انسان را اعم از زن و مرد نادیده می گیرد و سرآغازی است برای محروم ساختن انسان از تمامی حقوق طبیعی خود و بهره کشی انسان از انسان.