رفتن به محتوای اصلی

جدا از نقد افکار و اعمال مجاهدین، وظیفه ما این است که از حقوق انسانی آنها نیز دفاع کنیم. متاسفانه اکثر نیروهای سیاسی در این مورد کم کاری میکنند. آنان از حقوق انسانی افرادی چون آیت الله بروجردی حمایت میکنند (که مثبت هم هست)، ولی در قبال مجاهدین سکوت اختیار کرده اند. این وضعیت میتواند یک فاجعه دیگر برای مجاهدین بیافریند.
با سقوط صدام حسین ، عراق دیگر جای مجاهدین نبوده و نخواهد بوداصرار بر ماندگاری در عراق و آگاه بودن نسبت به عواقب خطرناک آن از طرف رهبران .... ؟
احمدی نِژاد با سُخنرانی هایِ پیوسته، پَرخاشگرانه و آژبَغ آمیز ِ (نفرت انگیز) خود در هَتیانش کردن (تکذیب کردن) پِیگَرد و کُشتار ِیهودیان (Holocaust) در جَنگِ دوم جهانی و از راهِ فراخواستن (دعوت کردن) از بُنیاد گرایان برایِ نابودیِ اسرائیل، خود را بدآوازۀِ جهان کرده است. جُدا از آنکه، او بفرمان ِرهَبر آیت الله علی خامنه ای است و یا به شَوَندِ (علت) توده فَریبی خودش است که تلاش میکُند که با براَنگیزاندن هَیجان ِتودها، پُشتیبان بدست آورد، اسرائیل هیچ گُزینش ِدیگری را بجُز تازش به پایگاه هایِ کِلیدی
اسرائیلی ها به ایران خواهند تاخت، مگر اینکه براندازیِ رازمان (رژیم) اسلامی از درون ِکشور در دستور کار باشد [برای نمونه؛ ارتش بوداید (تصمیم بگیرد) که مَجد (قدرت سیاسی) را در دست بگیرد] یا، بگونۀِ شِگِفت آوری، مُلاهایِ بُنیادگرا بوَدایند (تصمیم بگیرند) که از بُلَند پَروازی هایِ هسته ایِ خود به پَرهیزند. برایِ اینکه بگونۀِ آماژمندی (حساب شده) به پایگاه هایِ هسته ای ایران آسیب رسانده شود این جنگ، چندین روز ِ پی در پی تازش هایی را به دنبال خواهد داشت.
اگر جهان ِآزاد، هَنگمۀِ (اتحادیۀِ) اروپا و کشورهایِ دمکراتیکِ جهان یک بانگ (یک صدا) به این بیداد نَپَتکارَند (اعترض نکنند) و جمهوری اسلامی را به سزایِ این ژَنوَری (جنایت) از راه به یخ بَستن ِمراوده هایِ بازرگانی گُوشمالی ندهند و آن را از ادمۀِ به دارزدن ِ دگراندیشان نه پَرهیزانند، مُلاها هیچ راهبَندی (مانعی) در سَر راه خود برایِ به رویِ پرده آوردن ِ نمایشنامۀِ دوم که چیره کَردن ِ دوبارۀِ ترس ِیَله (مطلق) و افسارگُسَسته در سراسر کشور میباشد، نخواهند داشت.
تفاوت عمده اعدام مهرنهاد با قتلهای اخیر در ماهیت حقوقی آن است. اگر نمی توان ثابت کرد که مثلا قتل فرهاد محسنی توسط اطلاعات رژیم انجام شده و رژیم می تواند آنرا یک قتل معمولی جنایی معرفی کند، ولی در مورد مهرنهاد آن را رسما برعهده گرفته است. لذا اعدام مهرنهاد می تواند توسط نهادهای حقوق بشری بین المللی و شورای حقوق بشر سازمان ملل و از زبان دبیرکل سازمان و از سوی پارلمانهای غربی با قاطعیت محکوم شناخته شود.
در میان ِاندک پیشنهادهایی که در این زمینه شده است، از پُشتیبانی از نامزَدیِ آقای عبدالله نوری گرفته تا گردآمدن به دور آقای عباس امیر انتظام و یا آروایش (تحریم) گُزیدمان آینده، از دیدگاه من...
آقای حیدریان، پیشنهاد شما بسی بیشتراز طرحهای مورد حمله شما با پرسشهای بی پاسخ وبیحاصل روبرو است. از جمله این پرسشها به چند نمونه اشاره میکنم: 1-اگر اقای خاتمی حاضر نشود کاندید شود تکلیف چیست؟ 2-آیا آقای خاتمی حاضر است شعاربازنگری واصلاح قانون اساسی رادر برنامه خود بگنجاندوطرح چنین شعاری را مثل سابق خیانت به نظام معرفی نکند؟ هم تجربه عملی دوره آقای خاتمی وهم شخص اقای خاتمی میگویند نه .آما خیالپردازانی مثل شما بدون ارائه هیچگونه شواهدی که مبین تغییر نظر آقای خاتمی باشد میگویند آری.
شورشیان بُنیادگرایِ مسلمان با دَدمنشانه ترین روش جانش را در بندر کیسمایو (سومالی) از او گرفتند، مرا سخت افسُرده کَرد. بازنمود (تشریح) این رویداد دَهشناک با خامۀِ (قلم) پُر توان آقای رسول پدرام در کمک به اَنگاشتن ِ(تصور کردن) فَرتور (تصویر) عشا در واپَسین دَم (لحظه) زندگیش و واپَسین دَم هایِ (نفس های) آغشته به خونی که او زیر بارانی از پارسنگ ها، با درد و رَنج برای زنده ماندن میکشید، برای هفته ها مرا با رَنج او همدرد خواهد کرد.
امیدواری به آینده ایران از آن جهت رئال و ملموس بنظر میرسد که در طی سه این دهه ،این اولین بار است که بخشی از نیروهای پرتوان داخل ایران با بخشی از نیروهای پرتجربه ، اما فاقد کارآمد تبعیدیان خارج کشور در یک حرکت عملی و کارساز به هم نزدیک میشوند.
در آن سکوت و در جمعی که هیچ کدامشان را نمی شناختم ، هاج و واج با دو کسیه پلاستیکی که محتوی مقداری لباس بود ایستاده و منتظر بودم کسی مرا راهنمائی کند و توضیح دهد که در کجا هستم و شرایط و مقررات اش چیست که درِ اطاق دوباره باز شد و زندانی دیگری که من او را می شناختم و در بند 209 چند ماهی با یکدیگر هم سلولی بودیم وارد اطاق شد. ورود آن هم سلولی به اطاق آنهم در شرایط جدیدی که همه چیز برای من نا آشنا و بیگانه بنظر می رسید بهترین هدیه ی ممکن بود .