این فعال سیاسی در کتاب خود از زندان بندرانزلی و راور کرمان نوشته است. یکی از ویژگیهای ادبیات فارسی در تبعید، انتشار دهها کتاب خاطرات زندان حول محور سرکوب سیاسی دهه 60، و شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی در این دوران است.
بیشتر این کتابها که امکان انتشار آنها در ایران وجود ندارد بر زندانهای اوین و قزلحصار تمرکز دارند و کمتر در آنها به وضعیت زندانیان سیاسی در زندانهای شهرستانها پرداخته شده است. از میان انگشتشمار خاطراتی که درباره زندانهای شهرستانهای ایران نوشته شده یکی «از آبکنار تا راور کرمان» است.
پیش از این تنها دو کتاب دیگر درباره زندان بندر انزلی نوشته شده بود: «شب بخیررفیق » نوشته احمد موسوی و «مالا» نوشته محمد خوشذوق.
در پشت جلد کتاب «از آبکنار تا راور کرمان» آمده است: «دوم اردیبهشت ساعت ۱۰ شب تحرکهای داخل سالن زندان زیاد شد و از بلندگوی زندان صدای مرثیه پخش میشد. ما نمیدانستیم جریان چیست. همان موقع مهناز یوسفزاده از سلول هفت شروع به خواندن سرودهای مجاهدین کرد و در حین خواندن سرود پاهایش را نیز به زمین میکوبید. چند دقیقه بعد صدای شلیک تفنگها از دیوار پشت هواخوری به گوشمان رسید و به دنبال آن صدای اللهاکبر پاسداران و شلیک تیر خلاص. از سلول کناری مورس زدند. فرانوش مورس را میخواند. جعفر شفق اعدام شد.»
کتاب را میتوانید از کتابفروشی های اروپا و امریکا و یا از طریق تارنمای نشر باران تهیه کنید
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید