مگر نه اینکه هدف برقرار شدن حکومتی بوده که {اکثریت} مردم ایران دوستش داشتند؟
انقلاب مشروطیت نخست با ایده ی فکل کراواتی های فرنگ رفته شکل گرفت و وقتی آبش بجوش آمد و شروع به پختن کرد, ملا ها و مستبدین که مقابله با سیل را مصلحت ندیدند رفتند دنبال هدایت آن بسویی که هدفشان را تامین کند. روش هم بسیار قدیمیست نخست با انقلاب همراه شو سپس انقدر شباه روز وقت بگذار تا اعتماد مردم را جلب کنی آنگاه طراح شعار ها میشی و اینچنین استکه {اکثریت} لمپن را فرماندهی میکنی و این لمپن ها با اشاره ی تو از کشتن دیگری پرهیزی ندارند اینچنین میشود انقلاب را دزدید. یعنی باید با کمی پول برای نهار و شام شعبان ها و کلی قول و حرفهای گنده زدن و ساکت کردن اکثریت با همین چند نفر شعبان اطراف خود بقیه رقبا را با شدید ترین و خشن ترین شیوه ها از میان برداشت. در این شیوه کسی که شدید تر و خشن تر اقدام میکند پیروز است. بهمین سادگی میشود انقلابی که دیگران آغاز کرده اند دزدید.
برای اینکه انقلاب بدست نا اهل نیافتد مردم باید زحمت بخود داده و تا چندین سال همواره در صحنه باشند یعنی تا حرکتی مغایر با اصول دمکراتیک و حقوق بشر دیدند لاسیبیلی در نکنند. فورا بمیدان و خیابان ها آمده و نگذارند دیکتاتور غالب شود.زندگی خوب درست کردن برای نسلهای بعد زحمت دارد. هیچ چیز خودش درست نمیشود. مردمانی که به دمکراسی و آزادی و پیشرفت رسیده اند بسیار مرارت کشیده اند. در انقلاب 57 همانموقع که خمینی در بهشت زهرا آن حرفها را زد باید قیام میکرد. باز وقتی جریان یا روسری یا تو سری پیش آمد باید خروش میکرد. دست کم وقتی خمینی اولین روزنامه را که درواقع چشم و گوش مردم است میبندد باید چنان واکنش نشان میداد تا خمینی سرجای خود بنشیند. که نکرد.
دیدگاهها
بکدام نتیجه نرسیده؟ همه به نتیجه رسیدن که!
مگر نه اینکه هدف برقرار شدن حکومتی بوده که {اکثریت} مردم ایران دوستش داشتند؟
انقلاب مشروطیت نخست با ایده ی فکل کراواتی های فرنگ رفته شکل گرفت و وقتی آبش بجوش آمد و شروع به پختن کرد, ملا ها و مستبدین که مقابله با سیل را مصلحت ندیدند رفتند دنبال هدایت آن بسویی که هدفشان را تامین کند. روش هم بسیار قدیمیست نخست با انقلاب همراه شو سپس انقدر شباه روز وقت بگذار تا اعتماد مردم را جلب کنی آنگاه طراح شعار ها میشی و اینچنین استکه {اکثریت} لمپن را فرماندهی میکنی و این لمپن ها با اشاره ی تو از کشتن دیگری پرهیزی ندارند اینچنین میشود انقلاب را دزدید. یعنی باید با کمی پول برای نهار و شام شعبان ها و کلی قول و حرفهای گنده زدن و ساکت کردن اکثریت با همین چند نفر شعبان اطراف خود بقیه رقبا را با شدید ترین و خشن ترین شیوه ها از میان برداشت. در این شیوه کسی که شدید تر و خشن تر اقدام میکند پیروز است. بهمین سادگی میشود انقلابی که دیگران آغاز کرده اند دزدید.
برای اینکه انقلاب بدست نا اهل نیافتد مردم باید زحمت بخود داده و تا چندین سال همواره در صحنه باشند یعنی تا حرکتی مغایر با اصول دمکراتیک و حقوق بشر دیدند لاسیبیلی در نکنند. فورا بمیدان و خیابان ها آمده و نگذارند دیکتاتور غالب شود.زندگی خوب درست کردن برای نسلهای بعد زحمت دارد. هیچ چیز خودش درست نمیشود. مردمانی که به دمکراسی و آزادی و پیشرفت رسیده اند بسیار مرارت کشیده اند. در انقلاب 57 همانموقع که خمینی در بهشت زهرا آن حرفها را زد باید قیام میکرد. باز وقتی جریان یا روسری یا تو سری پیش آمد باید خروش میکرد. دست کم وقتی خمینی اولین روزنامه را که درواقع چشم و گوش مردم است میبندد باید چنان واکنش نشان میداد تا خمینی سرجای خود بنشیند. که نکرد.
افزودن دیدگاه جدید