رفتن به محتوای اصلی

روز جهانی زن و امید به آینده‌ای بهتر!
07.03.2024 - 21:39

 

صمیمانه‌ترین تبریکات خود را به مناسبت روز جهانی زن به زنانی تقدیم میکنم که با از خود گذشتگی و فداکاری، جامعه ما را به سوی دموکراسی و سکولاریسم هدایت می‌کنند. جنبش انقلابی ژن ژیان آزادی با قتل حکومتی ژینا، روند بازگشت‌ناپذیر تغییر و تحول را در کشورمان رقم زده است. بدنبال آن، نیکا، سارینا، حدیث، اسرا، آرمیتا و از طرف دیگر پیام سپیده رشنو با گفتن "پدر زندان رفتنم ننگ نیست" و شعار دادن رویا حشمتی در زیر ضربه‌های شلاق، و صحه‌گذاشتن جهان براهمیت مبارزات زنان با برنده شدن جایزه صلح نوبل توسط نرگس محمدی و ادامه مبارزات زنان در کشور، حاوی این پیام است که نیروی تغییر از پای نایستاده و نخواهد ایستاد. ایران ما را نسلی تغییرمی‌دهد که اهل عمل است و مماشات را نمی‌داند، در رویا نیست و خود را با جوانان دنیا در یک سطح می‌بیند، مانیفست زندگی نرمال این نسل توسط شروین و توماج نوشته شده است. 

جنبش انقلابی زن زندگی آزادی، به‌عنوان یک چشم‌انداز پویا و تحول‌آفرین مطرح است. این جنبش باعث ظهور آرمان‌های زنانه‌تر شده است. زنان اکنون به دنبال حقوق و آزادی‌های بیشتر و مشارکت فعال در تصمیم‌ گیریهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند. همانطور که در فرانسه، حق سقط جنین در قانون اساسی به‌رسمیت شناخته شد، زنان ایرانی نیز باید صاحب این حق بشوند. همانطور در جهان، زنان حق انتخاب نوع پوشش خود را دارند، زنان ایرانی نیز باید از این حق برخوردار شوند، همانطور حق برابر تحصیل و اشتغال در جاهای دیگر برای زنان برسمیت شناخته شده است، حکومت حق ندارد قیم زنان در این عرصه شود.

با برشمردن ویژگی‌های انقلاب ژینا، یعنی رهبری زنانه، شرکت فعال نسل زد، غیر ایدئولوژیک بودن آن، عمومی شدن و جهانی شدن آن و نتیجتا ایجاد یک انقلاب فرهنگی عمیق در تار و پود جامعه را فراهم کرده است. ادامه مبارزات زنان و جوانان و عدم شرکت فعال مردم در انتخابات اخیر، زمینه‌ساز یک فرصت تاریخی دیگر برای  گرفتن تصمیم نهایی است. به جرأت می‌گویم اگر جهان بخواهد از تأثیر اسلام سیاسی رژیم رهایی یابد، تنها راه موجود، حمایت از جنبش زن زندگی آزادی است تا به انقلاب واقعی یعنی براندازی حکومت اسلامی در ایران منجر شود تا دستاوردهای دموکراتیک که نتیجه قرن‌ها مبارزه در جهان بوده است، بتواند ادامه پیدا کند. بگذارید ما زنان این بار تاریخ را بنویسیم، اگر در سال 1357، اسلام سیاسی رهبری اعتراضات مردم را در دست گرفت، در سال 1402 شمسی، جنبش انقلابی ژینا، با شعار زن زندگی آزادی، گورستان اسلام سیاسی را در ایران بنا نهاده و میرود تا تاریخ از آن به عنوان اولین انقلاب زنانه یاد کند. همین امروز قلم را بر داریم و بنویسیم...

8 مارس 2024

ناهید حسینی- لندن

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

ناشناس

۸ مارچ ۱۹۷۹، تهران؛ ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم
صبح روز ۱۶ اسفند ۱۳۵۷، روزنامه‌های «کیهان» و «اطلاعات» خبری را منتشر کردند که زنان بسیاری را فردای آن روز (هشتم مارچ ۱۹۷۹) به خیابان‌ها کشاند. این تظاهرات گسترده که آغازگر گفتمان فمینیستی در ادبیات پس از انقلاب شد و «قیام شش‌ روزه زنان» در اسفند نام گرفت، در واکنش به سخنرانی «روح‌الله خمینی» در مدرسه «فیضیه» قم اتفاق افتاد

ی., 10.03.2024 - 00:36 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

جسد دختر ۱۴ ساله اتریشی در خانه یک مهاجر افغانی در وین پیدا شد.
مرد افغانی پس از خوراندن مواد مخدر به این دختر تجاوز جنسی کرده بود.
نشنال اینترست در گزارشی نوشته بود که بیش از نیمی از موارد تجاوز جنسی در اتریش توسط افغانی ها انجام می‌شود‌

ش., 09.03.2024 - 18:39 پیوند ثابت
ساکینه دایگزیم

عنوان مقاله
حرمت روز زن.

روز زن نیاید فرصتی شود تا مردهای پارازیت، چرندیات ضد انسانی و ضد علمی و ضد دمکراتیک و ضد تجدد و ضد استتیک خود را به بالای سرشان تف کنند! چون جایشان در پای مقالات سکولار دمکرات سوسیال هومان انترناسیونال نیست. بهتر است لقمه عقب افتادگی تاریخی شان را؛بدون فرصت طلبی گستاخانه، در خلوت خود بجوند و نه در سایتهای آرمانگرای جهانشمول رهایی بخش!.

ش., 09.03.2024 - 01:48 پیوند ثابت
زن دایی جان ناپلئون

من زنم
از جنس فروغ ها، پروین ها ...
از جنسِ اقتدارِ مادرترزا ، مارگارت تاچر ، ماری کوری ، ملکه ویکتوریا ، روزولت ، آکیتن ...
مرا دست کم نگیرید ...
اگر مرا و توانمندی هایم را در حصر بخواهید ،
در واقع خودتان را محصور کرده اید ...
آری من یک زنم ؛
نیمه ی آفریننده ی یک جامعه

جمعه, 08.03.2024 - 19:36 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
فهمیدن مسئله و یافتن راه حل

مجدّدا دروود بر خانم حسینی گرامی!

اشتباهات تایپی را خودتان تصحیح کنید!. «... جوامع عربی ایجاد نشود، محال است که ...»

در ادامه صحبتم تاکید کنم که وقتی خدایان ایرانی، «خلقتی» همچون الاهان سامی نیستند؛ بلکه «خدایان پیدایشی و زایشی» هستند و خلاف تصاویر الاهان سامی که فقط یک بار «کن فیکون» میکنند و حاکم مطلق و مامور جزا و مکافات و مصدر جهنم و شکنجه در حقّ انسان و کائنات میشوند، خدایان ایرانی در پروسه «پیدایشی و زایشی» مدام به چهره های دیگر دگردیسه میشوند و به هر چیزی می آمیزند و با او عشقبازی میکنند؛ زیرا زاینده اند. خدا در پروسه پیدایشی و زایشی خودش به گیتی به گیاهان به درختان به جانوران به پرندگان به رودها به دریاها به چشمه ها به ستارگان به سیّارت به هوا به باران به ابر به انواع و اقسام پدیده ها دگردیسه میشود و مدام در حالت آفرینش است و هر آفریده ای، اصالت خودش را دارد و دیگرگونه است. به همین دلیلم بود که جان و زندگی در تجربیات نیاکان ما، «قداست دارد و از هر گونه گزندی» محفوظ باید باشد. به همین دلیلم بود که نام تمام رودخانه ها و دریاها و ستارگان و غیره و ذالک، نامهای خدایان را داشتند. فرق است بین خدایانی که زاینده و پیدایشی هستند با الاهانی که  کن فیکونی هستند و مقتدر و مخلوقات را هیچ و پوچ میشمارند و حاکم مستبد و اقتلویی بر سرنوشت آنها هستند. درک و فهم این تمایزات و فرقها به فرزانگی و فهم و ژرفاندیشی ممتد منوط است.

خانم حسینی گرامی! تا  گوساله تحصیل کردگان و کنشگران ایرانی بتواند رشد فکری کند و این مسائل را بفهمد، ایرانزمین احتمالا به یکی از بیابانهای سوزان و معروف خاورمیانه تبدیل شده است!.

شاد زی و دیر زی!

فرامرز حیدریان

جمعه, 08.03.2024 - 13:36 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
تغییر بر شالوده کدام پرنسیپ

دروود بر خانم حسینی گرامی!

اندکی حرفهای نامتعارف برای افتادن در دست اندازهای دیفرانسیل آزمایی!

مشکل اینجاست که «اسلامیّت» از آغاز شکل گیری اش تا همین ثانیه های گذرا، سیاسی بوده است و مدارش بر «سیّاسیّت و رذالت و کشتار و خونریزی و قتل و غارت و مصادره و تجاوز و ویرانگری» چرخیده است و همچنان میچرخد. با صدها سال نوری وقت گذاشتن نیز که مثلا عده ای بیایند جیک و بُک اسلامیّت را «انتقاد رادیکال و ریشه سوز» بکنند، هرگز کوچکترین خللی در داربست اقتداری و نفوذی اسلامیّت ایجاد نخواهد شد. علتش به این برمیگردد که تحصیل کرده و کنشگر ایرانی، نه اسلامیّت را میشناسد، نه ذرّه ای آگاهی از تاریخ تحوّلات فرهنگی و اجتماعی و فکری باخترزمینیان از یونان کهن تا اروپا و آمریکای مدرن دارد. هیچی نمیدانند؛ سوای حفظیات تحصیلی و ژورنالیستی.

برای اینکه بتوان تحوّلی در اسلامیّت ایجاد و آن را از بُعد سیاسی اش خنثا و ناکارآمد کرد، هیچ راه دیگری وجود ندارد سوای اینکه «تصویر سیمرغ گسترده پر و تصویر جمشید جم» را در برابر «تصویر الله و محمد ابن عبدالله» روبروی همدیگر گذاشت و به مقایسه و سنجشگری پرداخت. مردم همواره در بطن تصاویر است که می اندیشند و رفتار میکنند؛ نه در گستره مفاهیم که کار متفکّران و فیلسوفان و دانشمندان است. تحوّلی که در جهان مسیحیّت در کشورهای اروپایی ایجاد شد، هرگز خاستگاههای خودش را از انتقادهای رادیکال به مبانی مسیحیّت اخذ نکرد که خود اصحاب کلیسا در این زمینه از شامخ ترین منتقدین و مفسرین مسیحیّت بودند؛ بلکه دقیقا از «جایگزین شدن تصویر پرومتئوس یونانی» به همّت متفکّران و فیلسوفان و نقّاشان و هنرمندان و شاعران و رمان نویسان و موسیقیدانان و شاعران و امثالهم به جای «تصویر آدم و حوای عهد عتیقی/انجیلی» بود که توانستند سراسر مسیحیّت را متحوّل کنند و راه را برای زندگی در جهان یا آنچه که «سکولاریته» میگویند، باز و هموار کنند؛ یعنی جهانی که تحصیل کردگان و کنشگران ایرانی، لام تا کام، خردلی شناخت از تاریخ و چگونگی رخدادش ندارند؛ ولی مدام زر مفت میزنند و سکولار سکولار سکولا سکولار سکولار میکنند. در کشورهای مغرب زمین، «پرومتئوس یونانی»، جایگزین «آدم و حوای عهد عتیقی/انجیلی» شد؛ وگر نه محال بود که اروپا میلیمتری از فلاکتهایی که در آن دست و پا میزد، بتواند حرکتی به جلو یا عقب یا بالا یا پایین بکند. تحصیل کردگان و کنشگران ما هنوز نمیدانند که خدایان ایرانی هرگز «خالق» نبودند؛ بلکه پیدایشی بودند و آنچه که پیدایشی است، سفت و سخت زمینی و خاکی و جهانیست که خودش را در کائنات میگستراند و در جلوه های مختلف پدیدار میشود و همیشه سکولار و گیتایی میماند به ذات خودش. درک و فهم این مسئله به تحصیلات آگادمیکی و داشتن دکترا و تخصّص در فلان و بیسار رشته ملزوم نیست؛ بلکه به شعور و فهم و نیروی تمییز و تشخیص فردی منوط است. تا زمانی که تحوّل تصویری در ذهنیّت ایرانیان و همچنین ذهنیّت مردم جوامع عربی ایجاد شود، محال است که اسلامیّت را بتوان از «بُعد سیاسی» خنثی و بی اثر کرد.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
جمعه, 08.03.2024 - 12:57 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.