Skip to main content

دروغگویی یکی از ابزارهای مورد

دروغگویی یکی از ابزارهای مورد
Anonymous

دروغگویی یکی از ابزارهای مورد علاقه همه تفکرات ضدبشری است. بنابرین پانترکیسم و پانتورانیسم هم که شروع تحرک سیاسیشان مصادف بود با کشتار 1،5 میلیون ارمنی و صدها هزار گرجی و یونانی و آشوری و آرامی و ...، باید هم بهترین مروج دروغگویی و جعل تاریخی باشند. این جعل تاریخی (که هیتلر هم از آن بهترین بهره را می برد) در دو سو عمل می کند، اول تقدیس خودی (مثلا ما ترکها ارمنیها را نکشتیم، یا تعداد کشته ها 1،5 میلیون نبود و ...) دوم تخریب دیگری (مثلا ارمنیها جاسوس روسها بودند، یا به ارتش ما خیانت کردند، یا ...) در عرصه اجتماعی ولی مسئله از این فراتر می رود. هنگامی که انسانهایی با افکاری بغایت ارتجاعی و عقبمانده (که حتی انسانها را در "اندوه" هم به ترک و فارس تقسیم می کنند) بدنبال براه انداختن جنگهای قومی و قبیله ای باشند، مرزهای این دروغگویی را به تاریخ و جغرافیا و اجتماع و حتی "ژنها"ی طرف مقابل توسعه می

می دهند. پس خشم اینها از این است که در دنیای کوچک شده امروز به این آسانی می شود مچشان را گرفت و رسوایشان کرد. یعنی نویسنده ای که دارای عقایدی شدیدا نژادپرستانه و عشیره گرایانه است، ساعتها می نشیند و بزعم خودش دروغگو بودن (چاخانیسم) فارسها را نشان بدهند (همینجا بگویم که اعتراف نویسنده به اینکه او پانفارسیسم و فارسها را جدا می کند، برای من پشیزی ارزش ندارد. کسی که از "اندوه" انسان فارس و "اندوه" انسان ترک سخن می گوید، کسی که بدون هیچ سند و مدرکی تهمینه را "ترک" می داند و بدروغ ادعا می کند که رستم فارس به تهمینه ترک تجاوز کرده است، یک نژادپرست دو آتشه و افراطی است) باری این نویسنده ساعتها زحمت می کشد و به زعم خودش "سند" جمع می کند، بعد می بیند که چند کامنت گذار در عرض چند دقیقه تمام زحماتش را بر باد می دهند و رشته هایش را پنبه می کنند. خشم و آشفتگی این حضرات برای من کاملا قابل درک است.