Skip to main content

آقای ائلیار برداشت های شما

آقای ائلیار برداشت های شما
Anonymous

آقای ائلیار برداشت های شما برخاسته از ذهنیت خود شماست نه مقالۀ نویسنده.
( ما مردمی هستیم که با شعر وموسیقی خویش دنیا را عاشقانه ستوده ایم و صلح و محبت را پیشۀ دیرینۀ خود ساخته ایم. ما عاشق همۀ زبان ها و ملت ها هستیم و چه دلیلی بهتر از تاریخ دراز همزیستی ما با شما. ) تاکید نویسنده بر تاریخ دراز همزیستی را چگونه شرح باید داد؟ چرا شما فورا با تز استعمار و مستعمره و ایمان ناسیونالیستی و دگماتیسم سعی دارید بحث را به انحراف بکشید. خیلی ساده حکم می دهید و اجرا می کنید. اتفاقا علمی ترین مقالۀ موجود است. سئوال نویسنده در متن پیداست و آشکار.

شما اگر قالبی از هویت و مطالبات ترک ها، عرب ها و سایرین را نداشته باشید دموکراسی مد نظرتان محتوایی نخواهد داشت. آیا تنها زبان و نژاد و فرهنگ شما محتوای دموکراسی است؟ گفتمان برای دموکراسی یا دموکراسی برای گفتمان؟ اکنون که به لطف جهانی شدگی ارتباطات زمینه برای گفتمان هست چرا سکوت پیشه باید کرد؟ دموکراسی اخته شده به چه درد ما می خورد؟ نمی شود گفت که بیایید دموکراسی را از مرکز بیاغازیم.دموکراسی که عامل شکل گیری و تقویت تمرکزگرایی نیست. در غیر این صورت دموکراسی می شود همان " دئم قیراسی " شهر من.
می خواهم بدانم بین آنکه در ساختار قدرت، آزادی را بر نمی تابد با همین دموکرات هایی که آزادی را در لابلای گفتمان دموکراسی برای آیندۀ پس از استبداد گم کرده اند چه فرقی موجود است؟ هیچ از خود سئوال کرده اید که چرا قواعد حجت و برهان و دلیل شما ما را قانع نمی سازد؟ هیچ از خود سئوال کرده اید که چرا ما با هزار رنج و زحمت می خواهیم بدی ساختار قدرت شما را طی ادوار تاریخی تان - راجع به مردم عرب و ترک و سنی ها و سایرین - گوشزد کنیم؟ و آنچه البته به جایی نرسد فریاد است...
چرا ما در همزیستی با شما احساس خوشبختی نمی کنیم؟ دلایل خوبی اقتدار شما در به سعادت رساندن انسان هویتی کدام است؟ برای زبانشان مدرسه و دانشگاه باز کرده اید؟ نمادهای فرهنگی و باستانی شان را مثل تخت جمشید خودتان نگه داشته اید؟ اقتصادشان را رو به راه کرده اید؟ می توانید برای لحظه ای هم که شده چوب امر ونهی را کنار نهاده و خود را به لحاظ روانشناختی آماده سازید تا با نیمۀ پنهان و سرکوب شدۀ حقیقت روبرو شوید؟ می توانید این عادت منحوس متکلم الوحده بودنتان را که بدجوری به مطلق انگاری خودتان واداشته از بین ببرید؟ می توانید بشنوید؟
ذهن و سئوال های خود را برای خودتان نگهدارید و به این سئوالها جواب بدهید. تاریخ به لوث کشیدن نوشته ها و افراد با روش شما گذشته است. از مکتب تبریز حرف بزنید و برایمان تعریف کنید. لب سخن نویسنده دموکراسی است منتها نه دموکراسی موجود در ذهن شما. ذهنتان را باز کنید.