Skip to main content

ادامه از کامنت قبلی... در این

ادامه از کامنت قبلی... در این
Anonymous

ادامه از کامنت قبلی... در این جغرافیای مشترک، احزاب و سازمانهایی وجود دارند و فعالیت می کنند که عرصه عمل آنها ملیتهای خاصی است و احزابی و سازمانهایی هم فعالیت می کنند که عرصه فعالیت خودشان را کل ایران قرار داده اند. هر کدام از این احزاب و سازمانها چه آنهایی که در عرصه ملیتی خاص فعالیت می کنند و چه آنهایی که در عرصه کل ایران فعالیت می کنند (که من آنها را احزاب و سازمانهای سراسری می دانم و شما هم آنها را احزاب و سازمانهای فارسی می دانید) می توانند احزابی دمکرات و با اهداف انسانی باشند و یا می توانند احزابی غیر دمکرات و ضد انسانی باشند. همین احزاب سراسری ممکن است که همان سیاست ایران یک ملت یک زبان را دنبال بکنند و ممکن هم است که سیاستشان متکی بر عدم تمرکز و احتمالا فدرالیزم یا اشکال دیگر سیستم غیرمتمرکز باشد و حتی از حق تعیین سرنوشت هم دفاع بکنند. از نظر دمکراسی، فعالیت همه این احزاب و

و سازمانها در همه جای ایران باید آزاد باشد و مانعی در مقاپل آنها نباید ایجاد کرد. طبیعی است که فعالیت یک حزبی که عرصه فعالیت آن آذربایجان است، در بلوچستان مقبولیتی نخواهد داشت ولی اینکه آیا یک حزب ملی متعلق به یک ملیت خاص و یا یک حزب سراسری در مناطق ملی دیگر می تواند مقبولیتی کسب کند یا نه، این را باید به عهده خود مردم آنجا گذاشت و نباید آنها از آن منطقه <بیرون رانده شوند> و نباید < مانع از فعالیت این احزاب در > آن مناطق شد.
**** اینکه احزاب سراسری چه برنامه و سیاستی دارند و یا باید داشته باشند، چیزی نیست که ما محق باشیم که به آنها دیکته کنیم. ما یا آنها را قبول می کنیم و یا اینکه آنها را قبول نمی کنیم و برای تغییر آنها و دمکراتیکتر کردن آنها و مطابقت آنها با خواسته های خودمان سعی و تلاش می کنیم. این راه می تواند بسیار سختتر از <بیرون راندن> آنها باشد ولی اساس دمکراسی بر این است.
*** آقای شاملی بحث من مشخصا در مورد <بیرون ریختن> احزاب غیرملی مختص آن منطقه متمرکز بود ولی شما مسائلی را مطرح کردید که مجبور شدم این مطالب را بنویسم. مسلما شما در کامنت بسیار طولانی تان به مسائل زیادی اشاره کرده اید که از بحث ما خارجند و در ضمن، در یک کامنت نمی توان همه آنها را بررسی کرد. پیشنهاد من این است که بجای مطرح کردن صد مسئله، که به جایی نخواهد رسید، بحث را بر سر همان یک مسئله یعنی <بیرون ریختن> احزاب غیرملی و <فریب خوردگان عمله های استعمار داخلی> و رابطه آن با دمکراسی محدود کنیم تا بتوانیم به نتیجه ای برسیم. مرا قانع کنید تا به جرگه شما بپیوندم و چماقم را برای بیرون راندن آنها بردارم!!! در ضمن توجه داشته باشید که نوشته های من در حد یک کامنت هستند و نه یک مقاله منسجم.