Skip to main content

آقای کاظم ثانی، در ادامه این

آقای کاظم ثانی، در ادامه این
یونس شاملی

آقای کاظم ثانی، در ادامه این بحث نکات دیگری باقی است که من سعی خواهم کرد بصورت خلاصه به آنها بپردازم.
برنامه حزاب سیاسی ملیتهای غیرفارسی در تقابل با برنامه احزاب سیاسی فارسی؛ مورد دیگری که متد نگاه مرا با فهم آقای ثانی از سیاست در ایران جدا میکند، اهداف و برنامه احزاب سیاسی فارسی است که خودشان را احزاب سراسری نیز می خوانند!! اما واقعا این احزاب را میتوان سراسری خواند؟ پاسخ این پرسش منفی است. احزابی که امروز خودشان را احزاب سراسری میخوانند نه بر روند توسعه سیاسی در مناطق و واحدهای ملی موجود در ایران که بر موج یک تفکر تمامیت خواه و حتی استعماری استوار است. علت اینکه آنها را تمامیت خواه و سوار بر موج فکری استعماری میخوانم این استکه احزاب سیاسی سراسری از نظر تئوری ( از استثناها بگذریم، تمامی احزاب و سازمان های راست تا چپ اصطلاح سراسری) به یک دولت تمامیت خواهی، تمرکزگرایی، تک ملیتی فارسی تکیه

دارند، در تهران شکل گرفته اند و زبان رسمی و مورد استفاده شان فقط فارسی است و به استمرار دولت فارسی (با برنامه حزبی خودشان) تاکید دارند، خلقهای غیرفارس را اقلیتهای قومی!! میخوانند که در میان مردمان فارس در ایران پراکنده اند و این به اصطلاح اقلیتهای قومی که در واقع گروههای ملی موجود در ایران را تشکیل میدهند بی سرزمین معرفی میکنند، حق تعیین سرنوشت و حق تشکیل دولت به واحد ملی آنها در چارچوب یک دولت فدرال در ایران را نیز قائل نیستند. و بدین ترتیب تبعیض و تحقیر علیه خلقهای غیرفارس جزوی جدایی ناپذیر از برنامه سیاسی این احزاب تشکیل میدهد. ایا واقعا حزب توده، نهضت آزادی، مجاهدین خلق، حزب پان ایرانیست، حزب سومکا، جبهه ملی، فداییان با شاخه های متفاوت اش، حزب توده ایران،مشارکتی ها و دفتر تحکیم وحدت و دهها حزب و گروهی که به پسوند ایران مزین هستند را میتوان احزاب متعلق به خلقهای غیرفارس تلقی کرد!!؟؟ پاسخ این پرسش مثل روز بر هر آگاه سیاسی روشن است. جوهر متدولوژک تفکر من بر حقوق برابر فردی (حقوق برابر شهروندی) و حقوق برابر جمعی (حقوق برابر واحدهای ملی یا حقوق برابر اتنیکی) و به رسمیت شناختن تمامی ان حقوقی است که در سطح بین المللی قبول شده است.

اما برنامه احزاب سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس، برقراری یک دولت تمامیت خواهی، تمرکزگرایی، تک ملیتی فارسی نیست. برنامه احزاب سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس برپایی یک دولت غیرمتمرکز، غیرتمامیت خواه و چند ملیتی است. این مطالبه مطالبه ایی بسیار عادلانه و منطبق با حقوقی بین المللی است. بنابراین هدف احزاب سیاسی فارسی اگر اصطلاحات، توسعه دمکراتیسم و رشد اقتصادی و... در فارسستان (از زبان تمامیخواهان فارسستان را میتوانید ایران نیز بخوانید) است، اما اهداف اصلی آنها در آذربایجان، کردستان و یا بلوچستان و منطقه عربی الاحواز در اساس استمرار سطله دولت فارسی است. تاریخ 90 ساله گذشته نشان میدهد که واحد های ملی غیرفارس چه از نظر سیاسی، چه از نظر اقتصادی اجتماعی و حتی از نظر فرهنگی نسبت به مناطق فارسی بسیار توسعه نایافته تر و رشد نایافته تر است. توسعه واحدهای ملی غیرفارس برای احزاب سیاسی فارسی (همان احزاب سراسری) اهمیت درجه دوم را دارد. برای آنها "حفظ تمامیت ارضی" و "امنیتی تلقی کردن مناطق ملی غیرفارس" در اولویت و برنامه توسعه واحدهای ملی غیرفارس در درجه دوم اهمیت جای میگیرد. بنابراین هدف اصلی احزاب سیاسی فارس حفظ سیطره دولتمداری تک ملیتی فارسی بر مناطق ملی غیرفارس است. این نگرش که آقای کاظم ثانی نیز آن را نمایندگی میکنند، در تعارض کامل با منشور ملل متحد، منشور جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای آن است. و دقیقا به همین خاطر اهداف اصلی احزاب سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس گسترش یک جنبش مستقل سیاسی (ملی و دمکراتیک) در منطقه خودشان و برای درهم شکستن سیاست استعماری داخلی است که توسط دولت ایران در 90 سال گذشته بر این ملیتها و مناطق ملی آنها تحمیل کرده است. ادامه دارد...