Skip to main content

سلام دوباره جناب کرمی؛ شما در

سلام دوباره جناب کرمی؛ شما در
بهنام چنگائی

سلام دوباره جناب کرمی؛ شما در پاسخ به نقد سرراست من نوشته اید: نوشتارهای من معمولأ طولانی است، به این مناسبت که برای خواننده قابل درک و تصور باشد. بیش از این نمی شود یک مقاله را باز کرد و به چون و چند آن پرداخت.....
نه دوست گرامی مقاله شما به دلیل گنگی قابل فهم و تصور نبود! جدا متاسفم از کلی گوئی های شما و از آن بدتر برچسب "چپ سنتی" زدن تان و از آن هم بسی بدتر به جای پاسخ شفاف، پرتاب نقد من به چند نام بی مورد که شما آنها را هم خوب و کافی نشاخته اید.! یادتان باشد که این راه دیالوگ سالم، سازنده و زنده نیست. من در کمتر مقاله ای از نام ها و فاکت های گذشته های دور و تاریخی بهره برده و می برم؛ مگر لازم افتد؛ چراکه ملات استدلات مناسب امروزین به وفور وجود دارد. مثلا من برای نقد سیاست و اقتصاد نئولیبرالیسم ده ها مدرک تازه دارم. و به همین دلیل از شما هم که مدرنگرا هستید انتظار دارم که پاسخ دهید!

آیا یکسان سازی دو وجه پایه و عمده دارد و یا نه؟ من فکر می کنم که شما به بخش سیاسی و البته به صورت کلی و انتزاعی آن پاسخ داده و تحلیل کرده و انصافا پرداخته بودید. اما من با روش شما موافق نیستم. من روش تحلیلی شما را فرافکنی سوژه، برخوردی ایده ئولوژیک و شیوه ای یکسویه می دانم و می نامم. و حالا دوباره می پرسم: آیا تمایل دارید به زمینه امکان یکسانسازی جوامع طبقاتی و گذر از تعارضات اجتماعی ـ ملی و چگونگی پشت سرنهادن تبعیض های عملا عینی و موجود که موارد پرسش و نقد من پیرامون یکسانسازی نگاه شما بود، اینبار بپردازید؟ تندرست باشید